پروتستانتیسم و لائیسیته نوشتاری از محمدتقى فرجى


پروتستانتیسم و لائیسیته نوشتاری از محمدتقى فرجى

شفقنا – دکتر محمدتقى فرجى در نوشتاری با عنوان «پروتستانتیسم و لائیسیته» که در اختیار شفقنا قرارداده آورده است: پروتستان که در مقابل کاتولیک و ارتدوکس شکل گرفت، نه تنها راه بجایى نبرد، بلکه به بى راهه رفت، و از سر استدراج به لائیسیته پیوست. مبانى پروتستانتیسم، به عنوان شاخه اى از شاخه هاى مسیحیت، نخستین بار توسط مارتین لوتر […]

پروتستانتیسم و لائیسیته نوشتاری از محمدتقى فرجىپروتستانتیسم و لائیسیته نوشتاری از محمدتقى فرجى

شفقنا – دکتر محمدتقى فرجى در نوشتاری با عنوان «پروتستانتیسم و لائیسیته» که در اختیار شفقنا قرارداده آورده است:

پروتستان که در مقابل کاتولیک و ارتدوکس شکل گرفت، نه تنها راه بجایى نبرد، بلکه به بى راهه رفت، و از سر استدراج به لائیسیته پیوست. مبانى پروتستانتیسم، به عنوان شاخه اى از شاخه هاى مسیحیت، نخستین بار توسط مارتین لوتر مطرح شد. مارتین لوتر، در نقش یک کشیش مسیحى تجدد خواه و اصلاح طلب، و تحت تأثیر اندیشه ‌های اراسموس و انسان گرایى، مذهب جدیدى را برخواست و تقدیر الهی بنیان نهاد، و مریدان خود را از هر جد و جهدى برای رسیدن به خدا، و سامان دادن سرنوشت خویش بر حذر داشت. آزادی فردی در امور دینی و دنیوى، تساهل در تفکر و اندیشه، انحصار مرجعیت دینی در کتاب مقدس، و عدم اعتقاد به مرجعیت پاپ و کلیسا، و مسئولیت مستقیم انسان در مقابل خدا، از اهم امهات عقیده پروتستان است.

پیدایش و پویش مذهب پروتستان, به قرن شانزدهم میلادی باز می گردد و از عمر آن پنج قرن می گذرد. از آن جهت که این مذهب در اعتراض به برخی عقاید کلیسای کاتولیک شکل گرفت، نام پروتستان به خود گرفت. پروتستان، پیش از آن که نام مذهبی از مذاهب مسیحی باشد و در کنار سایر مذاهب بنشیند، عنوانی برای یک حرکت اجتماعی و مذهبی در جهت رفع بدعت ها در آیین مسیحیت، و انجام اصلاحات، با هدف بازگشت به تعلیمات واقعی کتاب مقدس و آیین مسیحیت تعریف مى شد. پروتستانها،عقیده دارند، فهم کتاب مقدس نیازی به تفسیر و تاویل ارباب کلیسا ندارد. و هر مسیحی می تواند پیام آن را با وجدان شخصی خود دریابد.

پروتستانتیسم در عین عقلگرایی، مثل کاتولیکها به تثلیث مى اندیشد. مذهب پروتستان نیز بر اساس افکار و عقاید رهبران خود، مانند لوتر و کالوین، دچار انشعاب‌ گردید. کلیسای لوتری یا انجیلی، کلیسای کالونی یا اصلاح شده، و کلیسای انگلیکن ‌ها که ابتدا انشعابی از کلیسای کاتولیک بود، و سپس انشعابی از پروتستان گردید. در مسیحت، عنوان هر فرقه و مذهب، با عنوان کلیسای آن مشخص می ‌شود؛ فرقه لوتری، با عنوان کلیسای لوتری شناخته می ‌شود. لوتر که مى کوشید دنیاى مدرن را با تمدن غرب تطبیق دهد، به نام یک مصلح دینى، دست به رفورماسیون زد. او به بهانه نزدیک کردن انسان به خدا، عملاً باعث طرد دین از ساحت انسان و جامعه شد.

امروز نیز تفکرى که استقلال انسان و جامعه را از دین، و استقلال دین و دیندارى را از روحانیت مراد مى کند، در حقیقت پا جاى پاى مارتین لوتر گذاشته، و راه و رسم پروتستانتیسم را با هدف رسیدن به نوعى لائیسیته دنبال مى کند. و این حرف، در حقیقت همان حرفى است که لیبرالیسم، سکولاریسم و پلورالیسم مى گوید. در عصر قرون وسطی، که عصرى تاریک خوانده مى شود، اروپا گرفتار فقر و جهل و نکبت بود. مرگ و به ویژه هراس از عذاب الهی، مؤمنان را در وحشتی همیشگی حبس کرده بود. مردم ساده برای رهایی از این وحشت به کلیسا پناه می ‌بردند و می‌ کوشیدند با اطاعت از دستورهای کشیشان، بار گناهان خود را سبک کنند، تا شاید از مجازات الهى در امان باشند.

این ترس و جهل عوام از عاقبت و عقوبت عمل خود، سرمایه‌ای گران سنگ برای کشیشان و اولیای دین بود که بیش از پیش به قدرت ‌طلبی و ثروت‌ اندوزی خود بپردازند.. آنها به برکت جهل و خرافه، به مردم تلقین می ‌کردند که برای به دست آوردن فیض الهی و رحمت فرزندش عیسی مسیح، باید همه چیز خود را به کلیسا واگذار کنند. دین که شالوده زندگی معنوی انسان شناخته می ‌شد، در واقع بر تمام هستی مادی و اجتماعی او نیز مسلط بود. کلیسا برای حفظ اقتدار خود، سلسله مراتبی به پا کرده بود که انسان عادی در آن هیچ جایی نداشت. پاپ نماینده خداوند در روی زمین بود و پیام او از طریق کاردینال ‌ها و اسقف ‌ها و کشیش ‌ها سرانجام به توده عوام می‌رسید. مسیحی عادی تنها از طریق کلیسا می ‌توانست پیام خداوند را دریابد. و به شرط جلب رضایت کشیشان روحانى، به قلمرو رحمت او راه یابد.

در مذهب مسیحیت تقابل مدرنیته و مدرنیسم، و رویارویى سنت و پست مدرنیسیم، افکار و اندیشه ها را آنچنان مشوش کرد، که حتى از نوزایى رنسانس هم کارى ساخته نبود. برخی از دانشمندان که تمدن درخشان یونان باستان را می ‌شناختند، بر ضروت نوزایی جامعه و رنسانس پی بردند، و آن را در گرو شناختی تازه از هستی و موقعیت انسان در جهان دانستند. یعنى انسان باید به این درک برسد که بنده سرنوشت و نیروهای طبیعی و مقدرات ماورای طبیعی نیست، بلکه می ‌تواند با اندیشه و آگاهی بر ناشناخته ‌ها چیره شود و زندگی خود را بر پایه علم و عمل سروسامان دهد. مسیحیت از جمله کلیسای پروتستان، در طول حیات خویش با چالش های مختلفی روبه رو شده است. از جمله این چالش ها، پیدایش اندیشه لیبرالیسم و پویش افکار التقاطى بود.

سیر مدرنیسم در جهان مسیحیت، آزادى و آزاد اندیشى، و روشنفکرى دینى، که به بهانه انجام اصلاحات، و ورود اندیشه نو و نو اندیشى دینى مطرح شد، نه تنها موجب اصلاحات و نوگرایى دینى نشد، بلکه برعکس باعث نوعى تحجر، انسداد و استبداد رأى شد. اومانیسم، و جهان بینى فلسفى مبتنى بر عاملیت انسان، رفته رفته و از سر استدراج، انسان را ابتدا از دین و خدا مى گیرد، آنگاه او را از خود بى خود مى کند. و این نوعى بحران هوبت است. چه فردى مانند مارتین لوتر، که دیروز بر طبل انسان گرایى مى کوبید، و چه کسى که امروز بر طبل استقلال دین از روحانیت مى کوبد، هر یک به نوعى بر طبل بدعت در دین، و سستى و اهمال در دیندارى مى کوبند.

پروتستانتیسم، که از لیبرالیسم، به سکولاریسم، و از سکولاریسم، به پلورالیسم رسید، سرانجام از سر افراط و تفریط، و التقاطى فکر کردن، به فاشیسم و نازیسم رسید. پروتستانتیسم، و متفکران و مصلحانى چون مارتین لوتر که روز و روزگارى، سخن از انسان گرایى و لیبرالیسم و آزادى و تجدد و تمدن به میان مى آوردند، در ادامه راه و متعاقباً به استبداد و خشونت روى آوردند. مسیحیت از جمله کلیسای پروتستان، در طول حیات پر فراز و نشیب خود، با چالش های جدى مواجه بوده است. تضاد دیالکتیک، و تناقض و تزاحم آراء و اندیشه ها، از جمله مهمترین این چالش هاست. جریان روشنفکرى دینى در مذهب پروتستان، با احتساب تشتت و تزلزل بسیارى که تاکنون داشته است، نظم و نظام مسیحیت را به چالش کشیده است.

این مهم، یعنى بروز و وجود چالش هاى جدى در مسیحیت و پروتستان، بیش از پیش باید مورد توجه و اهتمام روحانیت اسلام و روشنفکران اسلامى قرار گیرد. زیرا خطر افکار التقاطى و رواج لیبرالیسم دینى، مى تواند باعث ایجاد انحراف و انحطاط در ایدئولوژى اسلامى و معرفت دینى گردد. روحانیت اسلام، بعنوان سنگربان اصلى اسلام، باید در علم و عمل، مدافع اسلام و مروج اندیشه اسلامى باشد. دین باید از طریق روحانیت، تبیین و تفسیر شود. انجام اصلاحات و به روز رسانى مسائل مستحدثه نیز برعهده روحانیت اسلام است. در غیر این صورت، چه بسا پیروان افکار امثال مارتین لوتر، به جاى تجدد، موجب تشتت، و به جاى اصلاح، باعث فساد شوند.

انحراف و انحطاط فکرى، دین و نواندیشى دینى را به محاق مى برد. ما همانگونه که به تخصص مى اندیشیم، باید به متخصص هم بیندیشیم. تخصص و متخصص، لازم و ملزوم یکدیگرند. نیز علم و عالم، دانش و دانشمند، در یک قاب و قالب تعریف مى شوند. کسى که تحت تأثیر لائیسیته، و متأثر از پروتستانتیسم، در پى استقلال دین از روحانیت است، یا اسلام و اسلام شناسى را نمى شناسد، یا مى خواهد با ترویج اسلام منهاى روحانیت، فاتحه اسلام را بخواند. مگر مى شود علوم پزشکى را از پزشکان، ریاضى را از ریاضى دانان، مهندسى را از مهندسان و فلسفه را از فیلسوفان گرفت؟ چرا و چگونه است که برخى مى خواهند فقه را از فقیهان بگیرند!؟ فقیهان متخصص اسلام و شارح علوم اسلامى هستند.

در تحریف مسیحیت و پروتستان، تحجر و تساهل، هر دو نقش داشتند. هم سخت گیرى و تند گویى کلیسا و کشیش ها، و هم سستى و اهمال جریان نواندیشى دینى، هر یک به نوعى باعث تردید و تشتت مردم، بویژه جوانان شدند. در مکاتب دیگر، و در مکتب اسلام هم همین مشکلات وجود دارد. از یک سو، روحانیت اسلام و حوزه هاى علوم دینى، به رسالت خطیر خود کماهوحقه عمل نمى کنند. و از سوى دیگر، جریان روشنفکرى لائیک و نزدیک به سکولاریسم، با پوشش قدرت هاى استعمارى، و در لواى بدعت در دین، مى کوشد با شعار معنویت، و تبلیغ عرفان هاى بدلى، روشنفکرى دینى را در مقابل دین فقهى مطرح کند! روحانیت اسلام و عالمان دینى، باید علاوه بر علم و علمانیت، عامل و عاملیت داشته باشند. و اسلام را در عرصه علم و عمل ترویج کنند.

همانگونه که روحانیت اسلام، مبتنى بر جامعیت دین، بجز در حوزه فقه اسلامى و احکام فقهى دخالت نمى کند، دیگران هم نمى یاید در علوم تخصصى اسلام و مباحث اسلام شناسى دخالت کنند. برترى و فربهى دین اسلام نسبت به سایر ادیان، در جامعیت و پویایى فقه آن است. اسلام براى معیشت و تمشیت انسان و جامعه، قوانین متقن و مترقى دارد. اما صد افسوس، امروز برخى از فقیهان و روشنفکران اسلام، غافل از تحریفات و خبط و خطاى کشیشان و پروتستان ها، هم در حوزه تخصصى اسلام متعهد و کاربلد نیستند، و هم در عرصه هاى غیر تخصصى، ورود مى کنند. خوف آن مى رود که این قصه پر غصه، مصداق تمثیلى باشد که مى گوید،”یکى بر سر شاخ، بن مى برید”!

انتهای پیام

fa.shafaqna.com

شفقنا در شبکه های اجتماعی: توییتر | اینستاگرام | تلگرام

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه گوناگون

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!


روی کلید واژه مرتبط کلیک کنید
منتخب امروز

بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


قیمت طلا، قیمت دلار، قیمت سکه و قیمت ارز 1403/02/06