او


او

بجایی برسیدش که سکوتش اوج یک ترانه به نوای تو که در بند زمین و نانه او بجایی برسیدش که نهانش باقی است او زبردستی عظیم است و برفت از لانه او که از غیب نیامد او که چون نامش بود او که من را ازشاعر:سهند هاتفی

بجایی برسیدش که سکوتش اوج یک ترانه
به نوای تو که در بند زمین و نانه

او بجایی برسیدش که نهانش باقی است
او زبردستی عظیم است و برفت از لانه

او که از غیب نیامد او که چون نامش بود
او که من را از ازل از خاطرش می رانه

او که در دام جهان چون مرغ طوفان زا بود
او که خالی کرد و شد از هرچه که می دانه

او غزل را می سرایید و ندایم خوانید
او که در قالب حیوان هم چو نان جانه

این غزل را گر که خوانی و شناسی آن را
پس دوان از او بگیراین دست و این پیمانه

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه شعرنو

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!


منتخب امروز

بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


کارشناسی داوری دیدار صنعت نفت آبادان و پرسپولیس