دلتنگی ات را تا کجا ...


دلتنگی  ات را تا کجا ...

بانو دلتنگی ات را تا کجا بردوش میکشی از طلوع اولین شعاع خورشید بر چشمانت نبودنش را با بوییدن عطر تلخِ خیالش خط میکشی برلبانت و لبخند همیشگی را زینت صورت زیبایت میکنی وتاشب که ماه ازشاعر:لعیاقیاثی

بانو دلتنگی ات را
تا کجا بردوش میکشی
از طلوع اولین شعاع خورشید بر چشمانت
نبودنش را با بوییدن عطر تلخِ
خیالش خط میکشی برلبانت
و لبخند همیشگی را زینت صورت زیبایت میکنی
وتاشب که ماه از کوچه پس کوچه های دلتنگی
به خانه ی دلت سرمیزند
بااین تلخند سربر بالش خیالش میگزاری سرانگشتانت میسوزد
چراکه جستجوگر تنی است که سالها وطنت بود
با اینحال تمام ذهنت رادرگیر خیالش میکنی
لحظه ای نجوایش را درگوش جانت احساس میکنی
چه زیبا نامت را برلبانش میخواند
و توچه عاشقانه تمام تنش رادربر میکشی وگیسوانت را زینت سینه اش میکنی ودرپس این ثانیه های دلتنگی و خیالش سرگردانی
که ناگهان تمام این دلتنگی ها درگوشه ی چشمانت جمع شده
وبارانی وخیس میشود گونه های زیبایت
وآهی از ته دل میکشی
و باز بودنش را ای کاش میگویی
و بازهم میگویی بانو سنگ صبور خودت باش
چراکه ابن دلتنگی را سالها بایدآذین درو دیواردلت کنی
شایدهم تا پایان عمرت آن جاکه تمام تارهای سپید موهایت
خبراز ثانیه های تلخ دلتنگی های تمام عمرت میدهند

لعیا_ قیاثی

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه شعرنو

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!



بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


دانلود آهنگ دوباره نخوابیدم افکار پریشون ریمیکس اینستا