تابلو شعر 202- *صدای پای تبر* به بهانه قطع 270 اصله درخت کهنسال در اشترانکه( شهرستان) دورود


تابلو شعر 202- *صدای پای تبر* به بهانه قطع 270 اصله درخت کهنسال در اشترانکه( شهرستان)  دورود

سلام دوستان وشاعران عزیز و مهربان سایت معظم شعرنو احتراما مستحضرهستید پیشتر قطعه 201 برای عروج آسمانی استاد فقید محمد رضا شجریان بعنوان دفتر یادبود تا چهلمین روز درگذشت ایشان مفتوح شاعر:محمد نصرتی راد


سلام دوستان وشاعران عزیز و مهربان سایت معظم شعرنو
احتراما
مستحضرهستید پیشتر قطعه 201 برای عروج آسمانی استاد فقید محمد رضا شجریان بعنوان " دفتر یادبود"تا چهلمین روز درگذشت ایشان
مفتوح و چنانچه پاسخی نداده ام ، حمل بر بی ادبی و بی توجهی این کمترین نباشد، انشالله پیش از چهلم ایشان صفحه مربوطه توسط یکی از استادان مبرز سایت معظم شعرنو بصورت وبلاگ نقطه نظرات و همه اشعار دوستان عزیز
را جداگانه در صفحه ای مجزا بعنوان " دفتر یادبود استاد شجریان " حفظ خواهیم
نمود .
انشالله
بااحترام

اما بعد :
اخیرا در منطقه اشترانکوه شهرستان دورود 270 اصله درخت کهنسال را به بهانه جلوگیری از سیلاب قطع نموده اند
حال آنکه در همه دنیا درخت می کارند تا جلوی سیلاب گرفته شود ، البته طبق احادیث ما حق نداریم حتی یک شاخه درخت را بشکنیم زیرا لانه پرندگان است وسایه دارند و هوا را تلطیف و صدها وصدها فایده دیگر ...

صدای پای تبر
~~~~~~~~~
اندوه ،
قطر درخت کهنسال را در آغوش داشت
جوانه ها ، سر در لاک گره های پیر برده بودند
صدای ضربه های تیز تبر می آمد
ترس از ریشه تا نوک شاخه ها امتداد داشت
درخت کهنسال در شمارش دایره های عمر خویش بود
و روی تن زبر خود خط می کشید

صدای قدم های تیز تبر می آمد
خشم ،
کف های لب تیز تبر را پاک می کرد
ابر ترس ،
هوای مه آلود جنگل را سیاه و بارانی کرده بود
خورشید از پشت ابرها ، راه خود را می پیمود
بی توجه !
صدای هراس در گلوی جنگل شکسته شد
خرمی بهاران در ذهن سبز جنگل تداعی می گردید
و پرندگان دیروز را به خاطر می آورد
که روزی شاخه های سرکشش در اجاره
ایشان بود
درخت کهنسال گله داشت از دسته چوبی تبر
و سرزنش می کرد جنس خود را

صدایی لبریز از خشونت از پشت دندان های تیز تبر برخاست
درخت کهنسال در خطاب کلامش بود
" من چوبم ، دسته تبر "
دیروز درخت بودم ، جان داشتم ، سایه داشتم ، آب می خوردم و هوا
" اکنون چوبم همدست تبر "
تو نیز فردا دسته خوش دست تبر خواهی
شد
فراموشی را از هم اکنون در ذهن سبزت
بسپار
" فردا چون من همراه تبرجان درختان را خواهی گرفت "

ضربه های تیز و سنگین تبر شمارش خطوط دایره ای شکل عمر درخت را به اتمام رساند
و آخرین خط رقم خورد
چقدر عمیق بود ...
صدای غرش سقوط درخت کهنسال در آسمان جنگل پیچید
ناگهان پرندگان دسته جمعی به آسمان پر کشیدند
وجنگل خالی از پرواز و پرنده شد
و آنگاه خشم ،
کف های لب تیز تبر را پاک کرد
و سرزنش می کرد جنس خود را
**************************
اول آبانماه 1399
تهران . محمد نصرتی راد




حتما بخوانید: سایر مطالب گروه شعرنو

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!



بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


عکس های جنجالی و برهنه سارا و نیکا در استخر مختلط