پاپیه ماشه اساساً واژه ای فرانسوی است در فرهنگ های لغات به معنی کاغذ فشرده شده آمده و معمولاً به اشیایی مقوایی که سطح آنها به وسیله مینیاتور تزئین و با لاک مخصوص پوشش یافته است اطلاق میشود. نقاشی لاکی روغنی ، نوعی از نقاشی است که معمولا بر روی آثار چوبی و مقوایی انجام می شود و روی آن را با ماده ای شفاف به نام لاک می پوشانند . کلمه لاک که در فرهنگ اروپایی به زبان فرانسه Laque و در محاوره انگلیسی Lac گفته می شود، ریشه در کلمه فارسی لاک دارد . ماده اصلی لاک از صمغ درخت سرو کوهی به نام سندروس گرفته شده و با حشره قرمز تیره رنگی به نام لاک که عوام آن را قرمزی می نامیدند ، ممزوج نموده و جهت رنگ آمیزی و دوام چوب به مصرف می رساندند .
در این مطلب می خوانید :
تاریخچه پاپیه ماشه و نقاشی لاکی روغنیقلمدان ها از نظر اندازهپاپیه ماشه در ایرانجلدهای لاکیقاب آیینههاجعبههای لاکیسرچسبجعبه ابزار و هزار پیشهشیوه ساخت پاپیه ماشهمراحل آماده سازی سطح پاپیه ماشه برای نقاشی و تذهیب به روی آننحوه نقاشی کردن روی آثار پاپیه ماشهکاربرد پاپیه ماشهاستادان هنر پاپیهماشه در اصفهانتاریخچه پاپیه ماشه و نقاشی لاکی روغنی
اشیا به دست آمده از جنس پاپیه ماشه که باقی مانده از دوران سلسله هان در چین است؛ نشان از قدمت این هنر دارد که در واقع به قدمت اختراع خود کاغذ است.اشیا و ابزاری از قبیل کلاه های تشریفاتی؛ نظامی و همچنین در پوش ظرف های کشف شده متعلق به سلسله هان از ماده ای به عنوان پاپیه ماشه ساخته شده است.یکی از قدیمی ترین اشیایی که از این ماده سبک ولی محکم ساخته شده نوعی تابوت متعلق به ایران است و جالب توجه این کهحتی امروزه هم در برخی از ایالات امریکا استفاده از پاپیه ماشه برای ساختن تابوت مرسوم است . هنر لاک سازی نیز در کشور ما گذشته ای دیرینه دارد. ایرانیان پیش از اسلام با این هنر آشنایی داشتند و آن را در معماری ، جهت حفاظت از چوب در مقابل آسیب حشرات و حفاظت از اشیا چوبین در مقابل حرارت و رطوبت به کار می بردند .
تا پیش از اواخر قرن دوم هجری جلد کتاب ها ، به ویژه کتابهای مقدس که بر پوست خشک شده گوسفند ، بز و آهو نوشته می شد از چرم ساده بوده و یا دو قطعه چوب ، ساختار داخلی جلد چرمی را تشکیل می داد.از قرن سوم تا هشتم هجری ساخت مقوای کاغذ چسبانده به عنوان ساختار داخلی و استحکامی جلد و محفظه کتاب ، رایج شد و با این ابداع تحولی شگرف در هنر کتاب سازی و هنرهای دیگر پدید آمد و از آنجا که دارای خصوصیاتی چون سبکی ، مقاومت در مقابل فشار ، قابلیت استحکام و سختی ، صافی و یکدستی سطح ، پذیرش و سنخیت با مواد گوناگون مثل چرم ، پارچه ، کاغذ و یا چسب های سلولزی و پروتئینی ، امکان قالب گیری و براقی می باشد ف مورد استقبال فراوان هنرمندان واقع گردید. این نوع مقوا از به هم چسباندن ضایعاتکاغذ ، دست نوشته های دورریختنی ، کهنه ها و بریده های پارچه و به کمک چسب های گیاهی یا پروتئینی به ضخامت های متفاوت ۲ تا ۴ میلیمتر ساخته می شده است .
می توان گفت در واقع در دوره سلجوقی ، هنر جلد سازی همراه با تذهیب و نقوش عمدتا هندسی و تحریری رونق گرفت و جهت روی کتاب از کاغذ و مقوا به جای چرم استفاده شد . تزیین اشیا با نقاشی لاکی روغنی را متعلق به عهد سلجوقی می دانند .در سال ۱۹۷۸ میلادی ، ضمن کاوش های زیرزمینی در حوالی نیشابور – در کاخی که بعدها رباط شرف بر روی آن ساخته شده بود- پایه ها ی جعبه چوبی ای در دو قطعه ، که در قرن ۶ ه.ق ساخته شده بود، کشف گردید.این شی ء هنری تنها اثر چوبی این دوران است که به این صورت نقاشی و با لاک و روغن صیقی جلا داده شده و به همین علتنیز از پوسیدگی مصون مانده است .
بنابراین ایرانیان با فن لاک کاری که میراثی از گذشتگان است پیش از هجوک مغولان و تیموریان و ارتباط با مردم چین ، آشنایی داشتند و آن را در صباغی و رنگرزی به کار می بردند . این عقیده که هنر لاک کاری را در جلد سازی ، ایرانیان در عصر تیمور از هنر چینی تقلید کرده اند ، سخت بی اساس است .
از حدود قرن نهم هجری به سبب رابطه حسنه تیموریان با دولت چین ، مقوای جدیدی به بازار آمد که به مقوای خمیری شهرت یافت و مورد استقبال هرنمندان واقع شد . می توان گفت هنر جلد سازی در عهد تیموریان به کمال خود می رسد . در این دوره عناصری طبیعی همچون گل ها و پرندگان جای نقوش هندسی را می گیرد.
در حدود نیمه عصر صفوی ، هنرمندان ایرانی برای انبساط خاطر هنر دوستان کوشیدند در تجلید کتاب ، که تا آن زمان از مقوا و چرم های مختلف و قلمدان نیز از برنج ، فولاد یا چوب ساخته می شد ، جنبه شاعرانه ای را ابداع کنند . از این رو مجلدان و قلمدان سازان آن دوره ، پس از آشنایی با ساختن مقوا از خمیر کاغذهای باطله و فرسوده به تهیه قلمدان با استفاده از مقوا پرداختند و روی آن را با نقاشی های لاکی روغنی آراستند . اما تزیین قلمدان های مقوایی با استفاده از این نوع نقاشی را در زمان شاه طهماسب صفوی می دانند . در این دوران جلد کتاب و اشیا دیگری که از پاپیه ماشه ساخته می شد به تدریج وارد تبریز شد و با انتقال قدرت و کانون اسلوب های هنری از قزوین به اصفهان رواج همگانی یافت .
در این دوره قزوین و اصفهان مرکز عمده تولید محصولات روغنی بوده و نقوش مجالس شکار ، رزم و تذهیب با خطوط اسلیمی و ختایی ، فرآورده های تولیدی را زینت می داده است . در اواخر این دوره نقش گل سرخ و ختایی ، فرآورده های تولیدی را زینت می داده است . در اواخر این دوره نقش گل سرخ و گل برگ های سایه دار طبیعی در پاپیه ماشه اصفهان جایگاه خاصی داشته و در دوره زندیه به اوج کال رسید و در دوره قاجاریه و پس از آن تا عصر حاضر نیز ادامه یافته است .
استفاده از پاپیه ماشه ، به ویژه در قلمدان سازی ، در دوره زندیه به کار رفت . تا قبل از این دوره قلمدان ها را از چوب یا فلز می ساختند و برای تزیین آن از مفتول های طلا و نقره استفاده می کردند . در گذشته اکثر افرادی که با نوشتن سرو کار داشتند ، می بایست یک قلمدان همراه داشته باشند ، چون وزن قلمدان ها سنگین بود هنرمندان دوره زندیه قلمدان هایی سبک با استفاده از روش پاپیه ماشه ساختند ، که مورد استقبال فراوان مردم قرار گرفت و به این ترتیب کارگاههای متعدد قلمدان سازی در ایران ، خصوصا در تهران و اصفهان دایر شد و حتی بسیاری از این نوع محصولات به خارج از کشور نیز صادر می شد. قیمت یک قلمدان بسته به نقوش روی آن متغیر بود.
در دوره قاجار هنر پاپیه ماشه و نقاشی لاکی روغنی ادامه یافت ، به ویژه در زمان فتحعلی شاه این نقاشی رونق خاصی داشت و قلمدان سازی همچنان از محصولات رایج بود. در سالهای آخر سلطنت ناصر الدین شاه قاجار نقاشان قلمدان برای تزیین یک قلمدان گاهی پنجاه تومان اجرت می گرفتند و این مبلغ در مقایسه با نان که در آن روزگار هر سه کیلو یک قران قیمت داشته رقم فوق العاده ای بوده است ،اما متاسفانه با ورود عکس برگردان وضعیت تغییر کرد وقلمدان سازی رو به افول گذاشت . نقاشان قلمدان به مشاغل دیگر روی آوردند و قلمدان های نقیس از پشت جعبه آیینه مغازه ها جمع آوری شده و به داخل گنجینه کلکسیونرها و موزه ها منتقل شد. با این وجود پاپیه ماشه سازان از در دیگری وارد میدان شدند و با تهیه و تولید فرآورده های نفیس و زیبا نظیر رحل قرآن ، قاب آیینه ،جعبه جواهر و غیره سعی کردند از نابودی این هنر جلوگیری کنند تا چندی پیش علاوه بر اصفهان که یکی از مراکز عمده تولید این گونه محصولات محسوب می شد ، در سایر نقاط کشور نیز گروههایی به طور پراکنده به ساخت و پردااخت فرآورده های پاپیه ماشه اشتغال داشتند . اما متاسفانه این صنعت زیبا امروزه مورد غفلت و فراموشی قرار گرفته و رونق گذشته را ندارد .
از قلمدان سازان معروف می توان به محمد زمان نگارگر ، حسن نگارگر ، محمد خداداد ، محمد صادق امامی اصفهانی ، میرزا ابوالقاسم طباطبایی و کریم مقواساز اشاره کرد.( منبع بخش تاریخچه کتاب صنایع دستی و گردشگری ،سرکار خانم شادی فروغی می باشد.)
قلمدان ها از نظر اندازه
۱) کوچک یا نیم بهره با ابعاد ۲*۱۳ سانتی متر
۲) متوسط یا یک بهره با ابعاد ۷/۳*۲۱ سانتی متر
۳) قلمدان عادی یا دو بهره با ابعاد ۴/۴*۵/۲۳ سانتی متر
۴) قلمدان بزرگ یا سه بهره با ابعاد ۵/۵*۲۸
هر قلمدان در ساده ترین فرم از یک غلاف و یک زبانه یا کشو تشکیل میشود و برای ساخت هر یک بهتر است از قالبی جداگانه استفاده شود. قالب ها را معمولاً از چوب های سختی چون چوب گردو میسازند.
ساخت مقوای قلمدان به دو روش خمیری و کاغذی انجام میگیرد که ابتدا به شرح روش خمیری پرداخته میشود. برای تهیه خمیر کاغذ ابتدا کاغذهای باطله خرد شده را خیس میکنند تا کاملاً نرم شود و بعد آب آن را به وسیله پارچه ای میگیرند و در هاون سنگی با سریش میکوبند تا خمیری قهوه ای مایل به خاکستری به دست آید. سپس با کاغذ روغنی تمام سطح قالب را میپوشانند به طوری که منفذی باقی نماند. یک لایه کاغذ را به دور قالب پیچیده و بعد لایه ای از خمیر را به یک ضخامت روی تمام سطح قالب قرار میدهند و قبل از خشک شدن کامل آن را به وسیله سوهان میکوبند یا توسط استخوان یا شیئی صیقلی مهره میکشند تا کاملاً فشرده گردد. پس از خشک شدن کامل به همان روش که گفته شد چند لایه دیگر خمیر بر آن میکشند تا به ضخامت دلخواه برسد. در آخر سطوح قلمدان را به وسیله سوهان و سمباده صاف میکنند، کاغذ مرغوبی را بر روی آن میچسبانند و با تیغ برش دهانه غلاف را میبرند و قالب را از غلاف بیرون میکشند. کاغذ روغنی سابق الذکر بیرون آمدن قالب را ممکن میسازد.
در روش کاغذی ابتدا قاب قلمدان را با دو کاغذ روغنی میپوشانند سپس کاغذی را دور قالب میگیرند؛ کاغذهایی را که برای ساخت مقوای قلمدان در نظر گرفته اند در اندازه لازم میبرند و به سریش آغشته میکنند و بر روی قلمدان میپیچند. پس از چسباندن کاغذ سوم توسط سوهان چوب ساب به روی آن ضرباتی متوالی وارد میآورند تا الیاف کاغذها در هم فرورود و روی آن را به سریش آغشته میسازند و میگذارند تا خشک شود. قبل از آنکه کاملاً خشک شود آن را به وسیله شیئی صیقلی مهره میکشند و پس از خشک شدن کامل لایه های دیگر را به همان ترتیب میچسبانند که به ضخامت مورد نظر برسد.
پاپیه ماشه در ایران
هنرمندان و صنعتگران ایرانی پس از آشنایی با ساخت مقوا؛ جهت تهیه مقوای مورد نیاز خود شیوه های تازه ای ابداع کردند و همین امر موجب شد تا ذوق و مهارت خود را در زمینه ساخت آثاری چون جلدهای روغنی ؛ قلمدان؛ قاب آیینه و رحل قرآن و دیگر اشیا که در فرهنگ صنایع دستی ایران به (لاکی) معروف هستند به کار گیرند.در دوره صفویه هنرمندان به موازات ساختن سایر انواع صنایع دستی به ساخت آثار پاپیه ماشه مبادرت ورزیده اند. قزوین و اصفهان مرکز عمده مرکز عمده تولید محصولات پاپیه ماشه بود.نقش گل سرخ و گل برگ های سایه دار طبیعی در پاپیه ماشه اصفهان جای خاصی داشته و در دوره زندیه به اوج زیبایی دست یافته است.
جلدهای لاکی
این نوع جلد از قرن نهم قمری در ایران متداول شد؛ ولی در قرن دوازدهم و سیزدهم به اوج رسید. مادهی اصلی جلد، مقوای صاف و مقاوم است که به قطع کتاب بریده میشد. آنگاه تذهیبکار یا نقاش، سطح مقوا را با لایهی نازکی از خمیر گچ میپوشاند و برای سخت شدن گچ، لایهی بسیار رقیقی از روغن کمان روی آن میزد. سپس سطح گچ را با مداد، طرح گل و برگ و تصویر انسان و جانوران ترسیم میکرد و پس از تکمیل صورتگری، چند لایهی بسیار نازک از روغن کمان روی آن میکشید و در محفظهای شیشهای دور از گرد و غبار در مقابل آفتاب قرار میداد تا کاملا خشک شود.
بدین ترتیب، لایههای روغن کمان به دلیل ویژگیهای صمغی، پوشش بسیار محکمی همچون شیشهی شفاف بر سطح جلد ایجاد میکرد و تمام سطح آن را میپوشاند. آنگاه صحافان انتهای طولی جلدها را که به صورت زوج ساخته شده بود با کاردک صحافی باز میکردند و به اندازه ضخامت کتاب، دو ورقه از تیماج (پوست دباغی شده بز) را که عطف نامیده میشد، به اندازه نیم سانتیمتر درون شکاف هر جلد با سریشم کار میگذاشتند سپس تیماج را با ورقه سمباده میساییدند تا صاف و نازک شود. در پایان کتاب شیرازهبندی شده را میان دو جلد قرار داده و عطفها را با سریشم به کتاب میچسباندند تا در میان قید صحافی خشک شود.
در اواخر قرن نهم هجری برای زمینهی جلدهای لاکی عموما از نقشها طبیعی مانند گلوبوته استفاده میشد که در عصر صفوی نیز این زمینه پسندیده بود. گاهی جلد لاکی شامل متن و حاشیه بود بهطوری که متن دارای گلوبوته و حاشیه دارای کتیبههای متناظر مخلوط بود. در همین دوره، نقاشان بر زمینهی جلدهای روغنی از صورتسازی بهره میبردند.
نمونهی این نوع جلد لاکی در عصر صفوی اندک است؛ اما در دوران قاجار، جلدهای روغنی رایج شد و بر جلدهای چرمی و سوخت برتری یافت. در عصر ناصری که رجال و صاحبان ذوق به فن جلدسازی روغنی توجه خاصی کردند، این هنر به اوج کمال و عظمت خود رسید.
بهطورکلی، جلدهای لاکی و گونههای مختلف آن از لحاظ اهمیت با هنر قلمدانسازی برابر بوده است. بعضی از موضوعات به کار رفته بر روی جلدهای لاکی عبارتند از:
گلومرغ
پرندگان
شکارگاه
زرکی
بزمها
رزمها
نقوش هندسی
شخصیتپردازی
رویدادهای تاریخی
و…
قاب آیینهها
قاب آیینه لاکی در اواخر دوره صفوی در ایران باب شد که بانوان برای آرایش از آن استفاده میکردند و طبقهی اعیان برای هدیه دادن به یکدیگر، قاب آیینه را از مقوا یا کاغذهای فرسوده به هم چسبیده و فشرده بهصورت مقوا در شکلها و اندازههای مختلف میساختند. این قاب معمولا درب لولاداری داشت که آیینه درون قاب یا محفظه آن قرار داشت. این درب از درون و بیرون، همچنین نمای بیرونی قالب به نقوش لاکی یا روغنی مزین بود.
نقش بیشتر قاب آیینهها گل و مرغی بود و در داخل قاب آیینه، شمایل حضرت محمد (ص) و حضرت علی (ع) با ادعیه و آیاتی از کلامالله نقش میشد.
جعبههای لاکی
در دورهی صفوی برای نگهداری جواهرات و زیورآلات، وسایل آرایش بانوان و اسناد گرانبها از جمله قرآنها و مرقعات و کتابهای خطی از جعبههای بزرگی شبیه صندوق و مزین به هنرهای روغنی استفاده میکردند که به دست صورتگران ساخته و پرداخته میشد.
زیرساخت جعبههای لاکی عموما مقوایی و گاهی چوبی بود و ابعاد و شکلهای مختلفی داشت که هنرمندان دوره قاجار آن را زیباتر و با ایجاد تغییراتی در ابعاد کوچکتر میساختند. جعبههای لاکی بعد از قاب آیینهها، متداولترین وسیلهای بود که به شیوه لاکی ساخته میشد.
در دوره قاجار جعبهها دارای درهایی با سطح صاف بود که اضلاع آن را قوس مانند میساختند. جعبهها نیز همچون قلمدانها، قالبهای چوبی داشت و به همان شیوهی قلمدانسازی، قالبگیری میشد. سپس مقوا یا لایههای کاغذی را روی قالب میچسباندند و پس از این که ضخامت لازم به دست میآمد، دور تا دور آن را برش میدادند تا درب رویی از روی قالب بیرون بیاید.
سرچسب
سرچسب که ظاهرا مانند قلمدان کوچک و ظریفی است، در گرامیداشت مخاطب برای ارسال بستههای تشریفاتی به جای پاکت نامه استفاده میشد. سرچسب که مانند قلمدان از مقوا ساخته میشد، به شکل مکعب مستطیل کوچک با طول تقریبی ۱۲ و عرض ۲ و قطر ۲/۱ سانتیمتر بود که نامه را درون محفظهی ظریف و زیبای آن قرار میدادند. در آن صورت کشو به بدنهی سرچسب متصل میشد یا درون بدنه جای میگرفت.
سرچسب را در موارد خاص به مناسبت تنهیت عید، تبریک نیل به مقامی تازه یا درخواست شغل و غیره، به جای پاکت برای رجال و بزرگان میفرستادند. رویهی سرچسبها را مانند قلمدان، متناسب با موضوع نامه و مقام مخاطب با نقوش گلومرغ یا تصاویر انسان و پرندگان بر زمینههای الوان یا زمینهی مرغش و طلا میآراستند اما در مواقع بسیار خاصی که نوشتهها مختصر یا نامهها عاشقانه بوده، مطالب را در تکه کاغذ کوچکی مینوشتند و با خود سرچسبدان به معشوق هدیه میکردند. این کار تا پیش از پیدایش مشروطیت در ایران مرسوم بود.
آس
آس به عنوان وسیله بازی و سرگرمی بین مردم رایج بود که بر روی آنها تصاویر مختلفی از شاه، ملکه، افسر، سرباز، عروس و داماد، رقصندهها و نقوش دیگر تصویر میکردند و در دسترس علاقهمندان قرار میدادند.
چون آسها دست به دست میگشت و تحت فشار قرار میگرفت، بوم آنها را از پارچه و چلوار درست میکردند؛ یعنی آنها را با لایهای از سریشم و آهار کتیرا یا سریش معمولی آغشته کرده و لایهلایه روی هم میچسباندند و تحت فشار قرار میدادند. بعد از خشک شدن و هموار شدن به شکل مقوای محکمی درمیآمد و نقاش بر روی آن نقش میکرد و روغن میزد.
تعداد ورق آسها، ۲۵ یا ۵۰ عدد و اندازه معمول آنها، ۶*۴ سانتیمتر بود. پشت تمام آسها سیاه یکدست و روی آنها رنگهای مختلف بود. پنج ورق آس عبارتند از:
بیبی با زمینه سفید رنگ
آس با تصویر گرفتوگیر شیر و آهو با زمینه مشکی رنگ
شاه با زمینهی سبز رنگ
سرباز با زمینه زرد رنگ
لکات با زمینه سرخ رنگ
جعبه ابزار و هزار پیشه
این جعبهها را از چوب و عموما به شکل مکعب مستطیل میساختند که داخل آن، قسمتهایی را به اندازه وسایل لازم در بر میگرفتند. بیشترین طرفداران این جعبهها؛ عطاران، حکیمباشیها، جراحان، زرگرها، دندانسازها و حرفههای دیگر بودند و آنها را بنا به سلیقهی سفارش دهندگان میساختند و در اختیارشان قرار میدادند تا بازار و لوازم خود را داخل آن نهاده و بهراحتی با خود حمل کنند.
صفحات تابلویی
صفحات بزرگی است که به شیوهی جلدسازی تهیه میشد و انواع و اقسام تصاویر بر روی آنها نقش میبست. این صفحات در اندازهی بزرگتری بود که به عنوان تابلوی نقاشی به کار میرفت. دیگر آثار پاپیه ماشه که هنرمندان و استادان تصویر میکردند، عبارتند از:
جاعینکی
جعبه سیگار
حفاظ و پاراوان
صندوقچه
جای کارتهای ورقبازی یا جعبه پاسور
کاسه و بشقاب
صندوقچه
و…
منظرهپردازی
منظرهسازی در پاپیهماشه، از موضوعات عمومی است که نقاش به سلیقه و ابتکار خویش، مناظر و آثار قدیمی و دیدنیهای شهر خود را چنان که شایسته میدانست، بر روی آثار پاپیهماشه نقش میکرد. نقاش در ارائه مناظر گوناگون سعی میکرد انبوه باغها، چشمهسارها، کوهها، پلها، رودها و ساختمانهای قدیمی را مصور سازد.برای مثال نقاش اصفهانی سعی میکرد مساجد معروف و پلهای مشهوری چون پل خواجو، خیابان چهارباغ، کاخ عالیقاپو و کاخ چهلستون و سایر بناهای تاریخی دیار خود را بر روی پاپیه ماشه تصویر کند و ذوق و ابتکار را به علاقهمندان نشان دهد.
نقوش جانوری و پرندگان (گرفتوگیر)
حیوانات و پرندگان را به صورتهای مختلف و حالتهای گوناگون بر روی پاپیهماشه نقش بستهاند. نقش حیوانات بر رویه و کنارهی قلمدانها اغلب گرفتوگیر شیر و غزال یا پلنگ و اژدهایی که آن را در صحنهی میانی رویه قلمدان تصویر میکردند.بر روی آسهای بازی به جز تصویر افراد از نقش جانوران گوناگون به ویژه گرفتوگیر شیر و آهو نیز استفاده میشد. حیواناتی که بیشتر در نقش قلمدانها دیده میشدند، در مرحلهی اول پرندگان مختلف و رنگارنگ و در مرحله دوم اسبها بودند که در مجالس رزم و شکارگاهها بهطور پراکنده جلب نظر میکردند.
شکارگاهی
منظرهی شکار و اسبسواران شکارچی که در حقیقت تمرینهای بسیار دشواری از صحنههای رزمی بود در آثار هنری ایران سابقهای طولانی دارد و در اغلب نگارگریهای قدیمی نیز به شکلهای گوناگونی تصویر میشود.در دوران فتحعلی شاه بنا به درخواست پادشاه قاجار، مجلس شکارگاههای سلطنتی بر روی قلمدانها و به ویژه جعبههای روغنی راه یافت و عمده مجالس شکار فتحعلی شاه، بر رویهی جعبهها ترسیم میشد. در زمان ناصرالدین شاه نیز، این گونه شکارگاهها با همین تفاصیل باب بود که بر روی قلمدانها و جعبهها نیز تصویر میشد و اغلب قهرمان صحنه ناصرالدین شاه بود.
بزمی و شادی آفرینی
موضوعات بزم و شادیها شامل تصویر داستانهای حقیقی و افسانهای یا مجالس و اعیاد پر سرور و شاهانه و ملی و مذهبی است که در رویهی آثار روغنی نقش بسته و اغلب نقاشان ایرانی در این هنر آفرینیها سهم به سزایی داشتهاند. مجالسی که در این شیوه بر رویهی قاب آیینهها، جلدها و قلمدانها دیده میشود برداشتی از داستانها نسخ قدیمی یا واقعیتهای شیرین تاریخی و حقیقی است که براساس سلیقهی نقاش و پسند سفارشدهندگان، فرجام میپذیرفته است.
رزمی
قلمدانهای رزمی، برداشت ملی و میهنی از داستانهای شاهنامه و به خصوص جنگها و نبردهایی است که به افتخار فتح ایرانیها ترسیم شده بود و با وجودی که صحنهی کوچک قلمدان، ظرفیت آن همه هنگامه و ازدحام میدان نبرد را نداشته، نقاشان با ابتکار خود هجوم رزمآوران، جنگ و گریز اسبها، تجهیزات جنگی و سایر درگیریها را به تصویر کشیدهاند که از موضوعات متداول و موردعلاقه مردم بوده است.
چهرهپردازی و قدنماسازی
این آثار شامل تک چهرهی زنان و مردان سفارشدهنده، شمایل نگارگری، شمایلسازی قدیسین، بزرگان و عارفان، تک چهرهی عرفایی، تصویر تمام قد یا نیمقد پادشاهان، شاهزادگان، رجال، درویشان، مشاهیر یا شاهزادهی خانمی درباری است که با آرایش و لباسهای زینتی به تصویر در آمده است. زمینهی پشت آن نیز با محجر و پنجرهای که به باغ پر گل و فرحافزایی گشوده میشود، مصور کردهاند.
در بیشتر این شمایلسازیها، نقش حسنین و قنبر و سایر اصحاب حضرت اضافه شده و مجلس مذهبی، کاملتر نقاشی شده است. به علت حرمت و احترام به شخصیتهای دینی، شمایل آنها را بر روی قلمدانها تصویر نمیکردند تا از چشم نامحرمان مستور بماند. ولی در داخل قاب، آیینهها یا داخل جلدهای قرآن انواع شمایلسازی معمول بود و آن به نیکوترین و استادانهترین وجه ترسیم میکردند.
کیانی
تصویر پادشاهان اساطیری و کیان که بیشتر آنها در شاهنامه آمده و شرح حال و زندگی افسانهای آنها، طی منظومات مفصلی روایت شده است. هر هنرمند به نسبت ابتکار و قدرت قلم خود، داستانی از شاهنامه یا سرودههای دیگر انتخاب میکرد و آن را در مدالیونهای مختلفی مجسم میساخت.مضامین کیانی به علت پرکاری فوقالعاده و شبیهسازی و چهرهپردازی آنها بسیار کمیاب و گرانبها بود و اغلب به دست استادان طراز اول به تصویر در میآمد. تذهیب و جدولسازی و قاببندی آنها هم به دست مذهبان چیرهدست و دقیق انجام میشد.
فرنگیسازی
از موضوعات مورد علاقهی مسافران اروپایی که به ایران میآمدند، همانا سفارشهای ملل مسیحی از قبیل موضوعات مذهبی شادیآور آن سامان بود که به عنوان تحفهای ارزنده برای خویشان و نزدیکان خود میبردند. این آثار در میان نقاشان ایرانی با عنوان فرنگیسازی شهرت داشت.از موضوعات باب میل فرنگیان، تصویر حضرت مریم (ع) و کودکی حضرت مسیح (ع) در جمع احبات بود که با مهارتی ستودنی بر رویهی آثار روغنی نقش میبست و روانه اروپا میشد. از مجالس دیگر، مهمانیها و مجالس پر جاه و جلال فرنگیان، مراسم کلیسایی و نقش کشیشها، شیخ صنعان و دختر ترسا، تصاویر مریم مقدس و حضرت مسیح (ع) و همراهان، ذبح اسماعیل، عروج خیالی مریم به آسمان، تصویر یوحا و سایر نقوش مذهب است.
خطدار
از زمان رایج شدن هنرهای لاکی، نقش خطوط بر روی قلمدانها، جلدها، قاب آیینهها و حتی جعبهها معمول شد. عمدهترین نوشتهها ادعیه و جملات مذهبی و عرفانی بود که در رویهی جلد کتابت میشد و از موضوعات مهم در زیباسازی جلدها به شمار میآمد. تزئینات بیشتر جلدها، کتابت خطوط مختلف و ادعیهی گوناگون بود که با نسخهی داخل آن تناسب داشت و بعد از جلدها اشعار و نوشتههای گوناگونی بود که روی قلمدانها و قاب آیینهها و جعبهها کتابت میشد و موضوعات ترسیمی را تشریح میکرد.
ابری
در شیوه ابریسازی از قطعات بریده کاغذهای ابری شکل استفاده میشود که استادکار صحاف، نقوش مختلف ابری را با اندازه و طراحی منظم و دقیق میبرد و روی قلمدانهای خاص یا دیگر آثار میچسباند که فقط بومسازی شده و نقشونگاری ندارد سپس تمام جوانب قلمدان را پرداخت کرده، فواصل و کنارهها و جدولسازی کل قلمدان را با طلای مایع تذهیب و روغنکاری میکنند تا قلمدان ابری آماده شود.شیوهی ابریسازی علاوهبر قلمدانها در جلدها، قاب آیینهها، جعبهها و سرچسبدانها هم اجرا میشوند که آثار زیادی از آن در دسترس است. ابوطالب مدرس همدانی، استاد ابریسازی بود که در هنر خود ابتکارات خاصی داشت و تاکنون هیچ استادی به پایه و مقام هنری وی نرسیده است.
شیوه ساخت پاپیه ماشه
ساخت اشیا به وسیله پاپیه ماشه به دو صورت انجام می گیرد:
الف) پاپیه ماشه با استفاده از ورقه های کاغذ
برای ساختن جلدهای پاپیه ماشه ابتدا احتیاج به یک لوح سنگی است که کاملا صاف و صیقلی باشد. در مرحله اول یک ورق کاغذ را که از هر طرف تقریبا دو سانتی متر بزرگتر از جلد نهایی است خوب در آب خیس می نمایند (تا بعدا بتوانند به آسانی آن را از لوح جدا کنند) سپس آن را روی لوح پهن کرده و صاف می کنند تا حباب هوا در آن به جا نماند. بعد ورقه های کاغذ را یک به یک در ظرف بزرگی حاوی آب و چسب خیس کرده و به دقت روی کاغذ اصلی قرار می دهند. وقتی به ضخامت دلخواه رسید تخته صافی روی آن می گذارند و به مدت ۲۴ ساعت آن را در معرض فشار قرار می دهند و پس از خشک شدن دور ورقه ها را به اندازه دلخواه می برند. برای ساختن اشیایی مانند قلمدان و امثال آن قالب های توپر چوبی لازم است. ابتدا دور قالب را با صابون خشک می مالند. سپس ورقه های کاغذ را به شرحی که گذشت به دور آن می چسبانند و گاه به گاه می کوبند و پرداخت می کنند و پس از پایان کار و خشک شدن مقوا آن را از نقاط مورد نظر بریده قالب را از درون آن در می آورند و با سوهان و سمباده آن را می سایند تا کاملا صیقلی شده؛ برای نقاشی آماده شود.
ب) پاپیه ماشه با استفاده از خمیر کاغذ
برای ساختن خمیر کاغذ ابتدا کاغذهای باطله را در ظرف بزرگی خیس می کنند تا به صورت خمیر در آید. سپس آن را با مختصر کتیرا و سریش و شیره می آمیزند و هر از چند گاهی آن را با پارو به هم می زنند تا خمیر کاملا صاف و یکنواخت شود. سپس خمیر را در کیسه های پارچه ای ریخته و آویزان می کنند تا آب اضافی آن گرفته شود.
در مرحله بعد قالب چوبی اشیا را با کاغذی بدون چسب دورا دور جدار می پوشانند به گونه ای که قالب چوبی در میان کاغذهای پیچیده به آن به دور خود آزاد باشد. بعد خمیر تهیه شده را با قطر لازم و مساوی به روی کاغذ فوق می مالند و بعد از آن که به صورت نیمه خشک در آمد به اطراف قالب ضربه می زنند تا خمیر کاملا فشرده می گردد و پس از خشک شدن با سوهان یا چوب سای نیمه زبر و سپس چوب سای نرم به صاف کاری آن می پردازند. بعد از این مرحله شی را از نقاط مورد نظر بریده قالب را از درون آن خارج می نمایند.
مراحل آماده سازی سطح پاپیه ماشه برای نقاشی و تذهیب به روی آن
برای آن که روی اشیا ساخته شده از پاپیه ماشه بتوان نقاشی کرد؛ باید زمینه آن را به نحو خاصی که بوم سازی نامیده می شود؛آماده کرد که این بوم سازی انواع مختلفی دارد:
بوم سفید: برای ساختن این بوم که آستر نامیده می شود؛ سفیداب؛ کتیرا؛ سریشم؛ شیره انگور و صمغ عربی را با نسبت های خاص به هم آمیخته و مانند رنگ روی اشیا می مالند . سپس روی آن را روغن کمان زده و بعد از خشک شدن با سمباده نرمی آن را می سایند تا برای نقاشی آماده شود.
بوم سیاه: ساختن این بوم مانند بوم سفید است. فقط به جای سفیداب از مرکب یا دوده استفاده می کنند.
بوم مرغش: مرغش سنگی است براق و چشمک زن که آن را می کوبند. نخست روی بوم سفید رنگ قهوه ای کشیده و پس از خشک شدن و سوهان خوردن شی؛ روی آن را روغن کمان می زنند؛ سپس مرغش خشک را روی بوم اندوده به روغن می پاشند و در آفتاب و یا مدت ۷۲ ساعت در محفظه ای شیشه ای منفذه دار می گذارند تا خشک شود. بعد از صیقلی و صاف کردنش بار دیگر روغن کمان زده برای نقاشی آماده می شود. بوم مرغش را به جز رنگ قهوه ای به رنگ قرمز یا سبز نیز می سازند.
بوم زرک: برای ساختن این بوم ابتدا روی بوم سفید ورقه نازک طلا چسبانده و روی آن روغن کمان می زنند. سپس ورقه طلای ضخیم تری را ریز ریز کرده با غربال کوچکی روی آن می پاشند و پس از روغن زدن آن را با سمباده صاف و صیقلی می نمایند تا ذرات زایدش برطرف شود. آن گاه باز هم روی آن روغن کمان زده برای نقاشی آماده می شود . این نوع بوم بسیار ممتاز و عالی تر از سایر بوم هاست.
نحوه نقاشی کردن روی آثار پاپیه ماشه
برای نقاشی فرآورده های پاپیه ماشه ؛ ابتدا سطوح داخل و خارجی آن را با یک رنگ آستری از جنس رنگ روغن می پوشانند و بعد از خشک شدن؛ سطوح داخلی را با همان رنگ آستری که معمولا هم سیاه است باقی گذاشته و شروع به نقاشی قسمت های خارجی و قابل رویت محصول می کنند. در این مرحله چنانچه برای پوشش زمینه از رنگ روشن استفاده کرده باشند ابتدا یک لایه لعاب کتیرا را با قلم مو به روی سطح کار می کشند و پس از آن به طراحی و رنگ آمیزی نقوش می پردازند؛ ولی چنانچه برای پوشش زمینه از رنگ سیاه و سایر رنگ های سیر و تیره استفاده کرده باشند؛ بعد از آغشتن سطح کار به لعاب کتیرا به نسبت نوع نقشی که تصمیم به ترسیم آن دارند؛ به رنگ آمیزی زمینه و پس از آن به ترسیم نقوش می پردازند و بعد از اتمام این عملیات نوبت به روغن کاری محصول می رسد: به منظور شفافیت بخشیدن به سطح پاپیه ماشه و ثبوت رنگ ها؛ روی آن را با روغن کمان جلا می دهند. در گذشته این روغن را خود پاپیه ماشه سازان یا نقاشان با فرمولی که در اختیار داشتند؛ می ساختند. ولی در حال حاضر معمولا از روغن هایی که توسط کارخانجات رنگسازی تولید می شود استفاده می کنند. مثل: کیلر؛ روغن جلا و انواع براق کننده ها. روغن کاری سه بار انجام می شود و هربار با قلم موی نرم؛ قشری نازک از روغن کمان را در فضایی خالی از گرد و غبار به تمام سطوح داخل و خارج محصول می کشند.
رنگ و نقوش مورد استفاده در آثار پاپیه ماشه
رنگ هایی که در پاپیه ماشه استفاده می شود غالبا رنگ های محلول در آب است که به وسیله قلم مو و با تکنیک تذهیب و نگارگری اجرا می گردد . در پایان سطح نقاشی شده را دو یا سه مرتبه با لایه ای ضخیم از روغن کمان که مخلوطی از روغن بزرک و روغن جلا و سندروس است می پوشانند. این کار برای حفظ بدنه و ثبات رنگ روی آن بسیار ضروری است و به دلیل وجود همین لاک است که به این هنر؛ در گذشته نقاشی زیرلاکی نیز گفته اند.
نقوشی که امروزه روی اشیا پاپیه ماشه به کار برده می شود اقتباسی از نقاشی های مینیاتور دوران صفوی و بعد از آن می باشد و به طور کلی از نقوش انسان ها؛ گیاهان؛ گل و مرغ؛ تذهیب و منظره ها؛ پل ها و ساختمان های تاریخی و مناظر شکارگاه ها تشکیل می شود.
کاربرد پاپیه ماشه
بیشتر اشیایی که به این روش ساخته می شوند شامل جلد کتب نفیس چون قرآن؛ قاب آینه؛ انواع جعبه های آرایشی؛ جعبه های جواهرات با شکل های چهارگوش؛ شش گوش؛ دایره؛ بیضی و مهم تر از همه قلمدان های کوچک و بزرگ می باشد. د رواقع قلمدان سازی در زمره مهم ترین تولیدات پاپیه ماشه ای قرار می گیرد چرا که گرانمایه ترین میراث های نقاشی و مینیاتور و تذهیب دوران های گذشته بر جعبه های قلمدان نقش بسته است.
استادان هنر پاپیهماشه در اصفهان
اساتیدی که در هنر پاپیهماشه و اجرای آن تبحر و مهارت خاصی داشتند اهل شهر اصفهان بودند که هر یک از آنها سبک منحصر به فردی داشتند و آثار خارقالعادهای را در دوران خود خلق کردهاند که برخی از آنها در موزههای ایران و دیگر کشورها نگهداری میشود.
استاد محمدصادق
این استاد گل و بوتهسازی را از استادش علی اشرف فرا گرفت و موضوع اصلی نقاشیهای او، صورتسازی و منظرهپردازی بوده است. محمدصادق در اصفهان آموزش دیده و بعدها که کریمخان در شیراز به سلطنت رسید، به خدمت او درآمد که گواه آن، امضای «یا صادق الوعد» بر دو نقاشی رنگ و روغن در یک عمارت کلاهفرنگی در شیراز است که کریمخان آن را ساخته است.
پس از مدتی محمدصادق دوباره به اصفهان بازگشت که نوشتهها نقاشی رنگ و روغن از صحنهی پیروزی نادرشاه در جنگ کارنال در کاخ چهلستون، حضور او را در اصفهان اثبات میکند. آقا صادق به غیر از نقاشی در شعر و ادب نیز دست داشته و اغلب ارقام هنری خود را به نظمی متناسب با شعر درآورده و به خط زیبای خود کتابت کرده است.
استاد محمدباقر اصفهانی
آقا باقر از اهالی اصفهان و نقاش معروف دوران زند است. این نقاش از پیشتازان نقاشی رنگ و روغن در ایران بود و عموم کارهای روغنی او، جلد کتاب و قاب آیینهسازی بود و کمتر به تصویر قلمدان میپرداخت. او در آثار خود، سجعها را همراه تاریخ ساختِ هرکدام درج میکرد که این از امتیازات درخور توجهی است که نقاشان دیگر کمتر انجام دادهاند.
استاد اسماعیل نقاشباشی یا محمد اسماعیل
محمداسماعیل از استادان کمنظیر اصفهانی در نقاشی لاکی (پاپیهماشه) و آبرنگ است. وی نقاش دربار ناصرالدین شاه بود که در به تصویر کشیدن مجالس رزمی و بزمی، گلومرغ، جانورسازی و منظرهپردازی استادی برجسته بود. بیشتر مجالس بزمی زنان و مردان را به شیوهی ایرانی و فرنگی به تصویر کشید و به علت علاقهی فراوان به شیوهی فرنگیسازی، در این زمینه افراط میکرد.
این هنرمند به موضوعات روی آثار لاکی، تنوع بخشید و قلمدانهای هفتگنبد، کیانی و داستانهای خسرو و شیرین و شیرین و فرهاد، داستانهای عرفانی و حکایتهای مربوط به رهبانیت آیین مسیح را معمول و متداول ساخت.
استاد میرزا بابا نقاشباشی
میرزا بابا نقاش از نقاشان معروف رنگوروغن دوران زند و فتحعلی شاه است. وی در دوران خود، اولین نقاشی است که هنر رنگوروغن را رونق بخشید و راهگشای سایر هنرمندان بعد از خود شد. این هنرمند اصفهانی در شبیهسازی و چهرهپردازی از فتحعلیشاه و مجالس شاهانهی او شهرت دارد.در سایه و پردازهای استادانه در اغلب آبرنگهایش به اندازهای مهارت و قدرت قلم داشته که گویی غباری به تصویر نشسته و حتی با ذرهبین هم نمیتوان ظریفکاری آن را احساس کرد. وی در گلوبوتهسازی شیوهای خاص داشت. چند دستهگل و برگ و غنچه را با فاصله کنار هم قرار میداد و طرح جذابی به وجود میآورد.در شبیهسازی و چهرهپردازی نیز دقیق بود، صورتها را زیبا و طبیعی و چشمها را خمار به تصویر درمیآورد و در ترسیم دست و پا و ریزهکاریهای صورت و به خصوص حالتهای مختلفی چون شادی، ترس و اعجاب استادانه عمل میکرد. در تذهیب نیز بسیار توانا بود.
استاد نجفعلی نقاشباشی اصفهانی
وی از استادان برجستهی اواسط دوران قاجار است و از پر کارترین نقاش زمان خود محسوب میشود، تحولی در نقاشی زیرلاکی پدید آورد. در واقع سبک او پلی بود میان شیوههای عهد کریمخان و عهد ناصری. آقا نجف علاوهبر شیوهی استادان اصفهانی از سبک نقاشان اروپایی مقیم اصفهان نیز استفاده کرده است.او در گلآرایی شیوهی خاصی داشت و گل و برگها را بهصورت کلی سایه میزد و در رنگآمیزی تا حد امکان سعی میکرد به طبیعت نزدیکتر باشد. نجفعلی در اغلب آثارش به الگوها و طرحهای قدیمی رجعت کرده است. اتخاذ چنین روش و سرمشق قرار دادن آثار قدما، موجب تقویت و تعالی این هنرمند شده است.
استاد نصرالله الحسینی الامامی نقاشباشی
این نقاش گل و مرغسازی را در اندازههای بزرگتری نقش میکرد و در گل و مرغهایی که بر روی جعبهها، جلدها، قاب آیینه و گاهی در قلمدان بزرگتر سفارش میگرفت. گلها را به اندازهای نزدیک به گلهای طبیعی ترسیم میکرد ولی مرغها را با تناسب کوچکتر و همآخت گلها نقش میکرد و با این ترفندها، کار هنری خود را بارز ساخت. وی در خوشنویسی و انواع خط مهارت بسیار زیادی داشت و گاهی به مناسبتی در زیر آثار خود درج میکرد.
استاد عبدالحسین صنیع همایون
میرزا عبدالحسین که به صنیع همایون معروف بود از نقاشان اواسط قرن چهاردهم قمری در شهر اصفهان است که در صورتسازی و چهرهپردازی توانا و در گلومرغ، منظرهپردازی و تذهیب استاد بود.سبک صنیع همایون متاثر از شیوهی عباس شیرازی و محمدابراهیم اصفهانی است ولی در عین حال، مستقل و متمایز از آن دو استاد است و مکتبی بین ایرانیسازی و اروپایی است. آثار او شامل تصویر زنان در حالتهای مختلف است که پرنده به دست دارند یا در حال سرگرمی با طوطی هستند.