آخرین پادشاهی، روایت سلطنتی که باید متحد بماند

به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، لزوم حمایت و حفاظت از خانواده سلطنتی در کشوری مانند انگلستان، مخصوصاً در دو دهه گذشته، به قدری پررنگ شده که سیل ساخته‌های مربوط به پادشاهان گذشته و حال انگلستان را در سریال‌ها و فیلم‌های شبکه‌هایی مانند BBC و itv که متعلق به انگلستان هستند، روانه کرده است.

این سیاست، در چند سال اخیر به دیگر شبکه مهم آمریکایی یا همان نتفلیکس هم رسیده است و طی قرارداد‌هایی که نتفلیکس با شبکه بی‌بی‌سی بسته، برای گرفتن حق پخش سریال‌های پرطرفدار انگلیسی، این همکاری در سریال‌هایی مانند «تاج» ادامه پیدا کرده است.

در حقیقت با توجه به افزایش جمعیت مهاجران در اروپا و به‌ویژه در انگلستان و بالا رفتن تمایل مردم انگلیس به اسلام، طبق سیاست‌های فعلی، ساخت برنامه‌های سرگرمی، سریال و فیلم، در مورد خاندان سلطنتی و موضوعاتی که لزوم وجود سلطنت را در انگلستان تایید کند، ضروری است.

به‌خاطر همین هم در ۱۰ سال اخیر، مخاطبین این شبکه‌ها، سیل ساخته‌ها را در مورد خانواده سلطنتی شاهد بوده‌اند. این ساخته‌ها از زندگی پادشاهان گذشته و ملکه فعلی گرفته تا چگونگی آشنایی و ازدواج فرزندان و نوه‌های در صف رسیدن به قدرت این خاندان، بیشتر اخبار و تولیدات را در شبکه‌های انگلیسی، در بر گرفته است.

«برنارد کورن‌ول» ساخته شده هم، در راستای همین سیاست، چند سالی می‌شود که مهمان شبکه بی‌بی‌سی آمریکاست و در حال حاضر هم به‌خاطر استقبال مخاطبین، حق پخشش به نتفلیکس فروخته شده است.

این سریال به روایت زمانی می‌پردازد که انگلستان درگیر حمله وایکینگ‌ها بود و «شاه آلفرد» فکر به‌وجود آوردن یک پادشاهی واحد را برای متحد کردن این کشور و گرفتن تمامی قدرت در سرش پرورش می‌داد.

داستان کلی سریال آخرین پادشاهی در سال ۸۷۲ میلادی رخ می‌دهد و نشان می‌دهد که قبایل بیگانه مهاجم وایکینگ، با حمله گسترده به بریتانیا موفق به تصرف این سرزمین می‌گردند و تنها یکی از حاکمان آن دوران بریتانیا موفق به محافظت از قلمرو سرزمین خود دربرابر وایکینگ‌ها می‌شود و او کسی نیست جز «آلفرد بزرگ» که پادشاه سرزمینی در جنوب غربی بریتانیا بود و مقاومت او و تلاشش برای شکست اقوام مهاجم سرآغاز تشکیل انگلستان به‌عنوان یک کشور در درون جزیره بریتانیا می‌گردد.

از طرف دیگر داستان این سریال روی شخصیتی به نام «اوترد از بِبِنبِرگ» می‌چرخد و اوترد، که پسر یکی از لرد‌های انگلیسی بوده، وقتی در زمان کودکی‌اش وایکینگ‌ها حمله می‌کنند، او را می‌دزدند و با خود به سرزمین‌هایشان می‌برند. در آنجا اوترد به فرزندخواندگی یکی از فرماندهان وایکینگ پذیرفته می‌شود و در همان سرزمین‌ها تفکرات کفرآمیز وایکینگ‌ها را می‌آموزد. وقتی اوترد بزرگ می‌شود، به امید پس گرفتن قلعه پدری‌اش از عمویش، دوباره به انگلستان می‌آید. طی اتفاقاتی اوترد تصمیم می‌گیرد که با شاه آلفرد متحد شود و تا در عوض آلفرد هم به وقتش، به او در پس گرفتن قلعه اجدادی‌اش کمک کند.

قبل از شروع سریال آخرین پادشاهی، مخاطبین به‌خاطر سریال «وایکینگ‌ها» با حمله‌ها و هجوم این قوم به انگلستان آشنا شده بودند. البته ساخته‌های مربوط به حمله وایکینگ‌ها بسیار زیاد هستند، ولی سریال وایکینگ‌ها، به‌خاطر فیلم نامه قوی و بازی‌های روان بازیگرانش توانست نظر مخاطبین را در چند سال اخیر نسبت به این موضوع، جلب کند. به‌خاطر همین هم وقتی سریال آخرین پادشاهی روی آنتن رفت، مخاطبین با پیش زمینه‌های ذهنی که از داستان‌های این‌چنینی داشتند، سراغش رفتند و جذب داستانش شدند که بر خلاف سریال وایکینگ‌ها، این‌بار قهرمان اصلی ماجرا یا همان اوترد، کودکی از نژاد ساکسون‌هاست که در بین وایکینگ‌ها بزرگ می‌شود.

البته درون مایه هر دو سریال تقریبا یکی است و در هر دو، مخاطبین شاهد خونریزی، خشونت و غلبه زور و ظالم بر مظلومان هستند و در این بین، پادشاهان تنها به فکر منفعت و قدرت خود هستند، ولی در نهایت در داستان سریال آخرین پادشاهی، مخاطب می‌بیند که اوترد که از نژاد ساکسون‌هاست، ولی تفکرات مذهبی و دست و پاگیر مسیحی را قبول ندارد، در هر میدانی نجات بخش است و حضورش در کنار پادشاهان به ظاهر مسیحی ساکسون، باعث قدرت آن‌ها می‌شود، گویی این شخصیت آمده تا بگوید، قدرت واقعی در اصالت نژاد و نفی خداوندی است که برای آفریده‌هایش قوانین دست و پاگیر وضع کرده است.

در داستان سریال وایکینگ‌ها هم مخاطبین با چنین پیش فرضی رو‌به‌رو هستند منتها در آن داستان شخصیت «اتلستن» راهب اسیر در دست وایکینگ‌ها، این وظیفه را بر عهده‌دارد و نمادی از مذهب بدون شرعیات است و در نهایت هم طبق داستان من درآوردی این سریال، آلفرد کبیر که در آینده اولین قدم‌های مهم برای تشکیل انگلستان متحد را بر می‌دارد، در واقع پسر نامشروع چنین راهبی است.

نگاه سریال‌های این‌چنینی به موضوع مذهب و حذف شرعیات و اخلاق و هر چیزی که دست و پای قدرتمندان را در راستای اهداف شان بگیرد، قابل توجه است؛ مخصوصاًً که در سریال آخرین پادشاهی، دیگر شخصیت‌های مذهبی هم اعمال و رفتار ناشی از آموزه‌های مذهبی ندارند و به نوعی همه در خدمت پادشاهان زمان‌شان هستند.

در سریال آخرین پادشاهی، مخاطبین می‌بینند که وایکینگ‌ها به‌عنوان قومی‌خونریز، وقتی به قلمرو انگلیسی‌ها حمله می‌کنند، هر چند که پیروز ماجرا بوده‌اند، ولی حاکمان انگلیسی با سیاست‌های خود آن‌ها را در نهایت فریب می‌دهند و به قول‌هایشان به آن‌ها در هر زمانی که موقعیتش پیش آمده، خیانت کرده‌اند و به اصطلاح کاری که با شمشیر نتوانستند بکنند را با سیاست‌ها و دروغ‌هایشان عملی کردند.

در این داستان نشان داده می‌شود که سیاست همیشه در خدمت قدرت است و در این بین مهم نیست که مردم عادی چه بهایی بپردازند، در نهایت پیروزی نهایی پادشاهان مایه شادی رعیتی است که خداوند را به‌خاطر داشتن این پادشاهان شکر می‌کند.

در سریال آخرین پادشاهی مخاطبین میبینند، اوترد که با امید به پس گرفتن قلعه آبا واجدادی‌اش به انگلستان بر می‌گردد، هر بار در رسیدن به این هدف به نوعی شکست می‌خورد و هیچ کدام از پادشاهانی که به آن‌ها کمک کرده است، حاضر به حمایت از او نمی‌شوند، ولی با وجود تمام این بد قولی‌ها، در نهایت هم این اوترد است که با یاری دختر و پسر آلفرد، آرزو‌های او را در رسیدن به انگلستان متحد، روشن‌تر از قبل می‌کند.

اوترد در آخرین پادشاهی به نوعی نماینده اشراف‌زاده و سرباز همیشه جان بر کفی است که صرف نظر از اینکه چقدر به نفعش هست یا نه، همیشه در رکاب هم نژادان خود بوده و در نهایت هم همیشه به وایکینگ‌ها که در بین آن‌ها بزرگ شده، پشت می‌کند و‌ترجیح می‌دهد، در بین هم نژادان متمدن و با سیاست خود زندگی کند تا اینکه اِرلی باشد در میان وایکینگ‌ها.

سریال آخرین پادشاهی هم مانند دیگر سریال‌های مورد توجه روز غربی، وقتی مورد استقبال قرار گرفت، از طرف شبکه نتفلیکس حق پخشش در دنیا خریداری شد. این شبکه اینترنتی که این روز‌ها با سرمایه‌ای پایان ناپذیر، حق پخش سریال‌های پرطرفدار را خریداری می‌کند، این‌بار دست روی سریال آخرین پادشاهی گذاشت و تهیه‌کنندگی آن را هم بر عهده گرفت و عنوان کرد که احتمالا اگر استقبال‌ها همچنان بالا بماند، تا آخرین کتاب این مجموعه را تبدیل به سریال می‌کند و روایت جنگ و صلح بین وایکینگ‌ها و ساکسون‌ها را ادامه می‌دهد.