متن ادبی شب یلدا + جملات و اشعار ادبی ویژه تبریک شب چله و اول زمستان

متن و جملات ادبی تبریک شب یلدا

در این بخش مجموعه متن، جملات و اشعار ادبی ویژه تبریک شب یلدا را آماده کرده ایم و امیدواریم که از خواندن این مطلب لذت ببرید و به عنوان استوری و کپشن استفاده کنید.

بیا ماه من و یلدای من باش
شب بارانیه دی ماه من باش
بیا زیباترین مجنون این شب
یه عمری با من و لیلای من باش

***

شب یلدا و وصف بی مثالش
خداوندا مخواه، هرگز زوالش
شب یلدا فراتر از همه شب
نبینم هیچ کس افتاده در تب

***

شعر دو بیتی شب یلدا

یلدا دوباره شعر و غزل را بهانه کرد
با چند جمله‌ی متغیر بدون حرف
با ساختار ذهنیتی پوچ و منحرف
مبهوت در سپیدی دستان خیس برف

***

آتش گرفته دفتر شعرم به اسم تو
فالی نمانده تا به تو یلدایی اش کنم
بی خود به فال نیک نگیر این ترانه را
عشقی نمانده تا به تو لیلایی‌اش کنم

***

یلدای چشم‌های تو برفی‌ترین شب است
یلدای چشم‌های تو طوفان می‌آورد
امشب تمام وسوسه‌ها در نگاه توست
ابلیس هم به دین تو ایمان می‌آورد!

***

اشعار ادبی شب یلدا

وحشی بافقی
ما حال خویش را بی سرو بی پا نوشته ایم
روز فراق را شب یلدا نوشته ایم

فروغی بسطامی
شام هجران تو تشریف به هر جا ببرد
در پس و پیش هزاران شب یلدا ببرد

***

ادیب صابر
من از روز جـزا واقـف نبـودم
شــب یلـــدای هجــران آفریـدنـد

***

شعر تک بیتی تبریک شب یلدا

سلمان ساوجی
روز فراق تو که نبینم جمال تو
با من حکایت شب یلدا کند همی

***

کلیم کاشانی
شب یلداست هر تاری ز. مویت، وین عجب کاری
که من روزی نمی‌بینم، خود این شب‌های یلدا را

ملا محسن فیض کاشانی
منت زلف تو طوق گردنم بادا کزو
حال دل‌ها بر تو در شب‌های یلدا روشن است

***

متن ادبی زیبای تبریک شب یلدا به عشق و همسر

یاد آن شب‌ها و یلدا‌ها بخیر برف بازی و سرما‌ها بخیر کرسی و مادربزرگ و قصه‌ها آن تخیل‌ها و رویا‌ها بخیر دست‌های بی حس و سرمازده کرسی و مطبوع و گرما‌ها بخیر آن تنقل‌ها، لواشک‌ها ترش نان شیرین و کدو حلوا بخیر مردم دریا دل آن روزگار پاک بازی و سودا‌ها بخیر جایشان خالیست اکنون پیش ما یاد آن بگذشتگان ما بخیر …

***

چنین با شور و نغمه شعر و دستان خرامان می‌رســد از ره زمستان شمردم مـن ز چلّـــه تا به نـــوروز نمانده هیچ؛ جز هشتاد و نه روز! کنـــــون معکــوس بشمارید یاران که در راه است فصـــل نوبهاران ..

***

یلدا، تو که مى آیى، بزرگ ترهاى شاید فراموش شده.
دوباره به جوان ترهاى مهمان، به گرمى لبخند مى زنند.

***

یلدای چشم‌های تو برفی‌ترین شب است
یلدای چشم‌های تو طوفان می‌آورد
امشب تمام وسوسه‌ها در نگاه توست
ابلیس هم به دین تو ایمان می‌آورد!

***

متن طولانی تبریک شب یلدا

یلدا، مجالی است برای تکرار هر آنچه روزگاری، سرمشق خوبی هایمان بوده اند و امروز بر روی طاقچه عادت هایمان غبار می‌گیرند و فراموش می‌شوند. مجالی است برای دیدن عزیزانی که تصویر و صدایشان در پس مشغله‌های زندگی رنگ باخته اند. مجالی است برای نشستن لبخند بر لبان کودکان، در آغوش پر مهر بزرگ ترها. یلدا مجالی است؛ مجالی برای من، مجالی برای تو، تا همگی، لحظه‌های شیرین با هم بودن را تجربه کنیم

آخرین دقایق آذرماه را ورق می‌زنیم و شمع‌های روشن زرد پاییز را فوت می‌کنیم. شب آغاز زمستان است، چراغ خانه‌ها هنوز بیدارند و خانه نشینان گرد آتش گرم دوستی، نشسته اند و خاطرات دیروز را پلک می‌زنند. آن طرف هندوانه‌ای که ضربات چاقو خون سرخش را جاری کرده و این طرف مادر بزرگ که تسبیح فیروزه‌ای رنگش را بار‌ها مرور می‌کند. همه گرد هم آمده اند تا از روز‌های خوب خدا سخن بگویند و به بهانه یلدا این طولانی‌ترین شب سال، فارغ از پیچ و خم‌های زندگی همدیگر را به شنیدن خاطرات خوب خویش میهمان کنند.

***

یک دقیقه بیشتر
برایِ آرزوهایمان
بیا این یلدا اینچنین آرزو کنیم:
آرزوهایِ من هرچه که هست باشد؛ تو خدایِ من مثلِ دانه‌های انارت.
آن شیرین‌ترین هایش را برایمان براورده کن
به بلندایِ این شب برایِ من و هر آنکه هست
لبخند‌ها و شادی هایِ بلند بیار.

***

متن زیبای تبریک شب یلدا

باور به نور و روشنایی است
که شام تیره از دل شب یلدا
جشن مهر و روشنایی به ما هدیه میدهد

***

امشب آخرین دقیقه آذرماه را ورق می‌زنیم و شمع‌های روشن زرد پاییز را فوت می‌کنیم. شب آغاز زمستان است، چراغ خانه‌ها هنوز بیدارند و خانه نشینان گرد آتش گرم دوستی، نشسته اند و خاطرات دیروز را پلک می‌زنند. آن طرف هندوانه‌ای که ضربات چاقو خون سرخش را جاری کرده و این طرف مادر بزرگ که تسبیح فیروزه‌ای رنگش را بار‌ها مرور می‌کند. همه گرد هم آمده اند تا از روز‌های خوب خدا سخن بگویند و به بهانه یلدا این طولانی‌ترین شب سال، فارغ از پیچ و خم‌های زندگی همدیگر را به شنیدن خاطرات خوب خویش میهمان کنند.

از یلدا بپرس راز شب زنده داری عاشقان را. از یلدا بپرس که چگونه ستارگان بلندبخت، از آغاز زمین بی وقفه در شب‌ها سوسو زده و چراغ راه زندگی بوده اند. بپرس که امید به دیدار صبح و ظفر چه اصالتی دارد؛ پیروزی نور بر تاریکی را چه حکمتی است؛ چیرگی امید بر نومیدی و ظلمت چه حقیقتی است؟ یلدا می‌داند که انهدام سلطه تاریکی چگونه است. شاهد همیشگی زمستان است یلدا؛ که مژده دوباره رسیدن بهار را در طویل‌ترین و چراغانی‌ترین شب زمین ندا می‌دهد.