مغرور
منبع خبر /
شعرنو /
شعرنو /
06-11-1399
منبع خبر
/
شعرنو /
شعرنو
میدانی چرا خود را از من جدا کردی سهم زندگی با عشق را از من سوا کردی تو در کی از قصه ، غصه لیلی نداری گریه مجنون را ،چون باد هوا کردی تو چنان مغرور و سر مست غروری که عشق را بر خویشتن فداشاعر:محمد حسین حسن بیگی
میدانی چرا خود را از من جدا کردی
سهم زندگی با عشق را از من سوا کردی
تو در کی از قصه ، غصه لیلی نداری
گریه مجنون را ،چون باد هوا کردی
تو چنان مغرور و سر مست غروری
که عشق را بر خویشتن فدا کردی
نه گذشت و نه وفا و نه فرصتی دادی
هرچه بود حرف خودت بود،در گلو، صدا کردی
حال میسوزم و می بازم و میمیرم از دوری تو
تنها دلیل دل خوشی بودی، که تو هم جفا کردی
حسن بیگی (محب)
حتما بخوانید: سایر مطالب گروه شعرنو
برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!