عاشقانه های خاموش


عاشقانه های خاموش

(عاشقانه های خاموش) میخواستم خود را به دامن زنی بسپارم که هرم نگاهش مرا آبستن کلمات تقدیر میکرد وشرم دستانش عرق نجابت را بر پیشانی غیرتم می نشاند ودر غربت عطوفت زخم را برگونه شقایق هاشاعر:رسول علی محمدی

(عاشقانه های خاموش)
میخواستم خود را
به دامن زنی بسپارم
که هرم نگاهش
مرا آبستن کلمات تقدیر میکرد
وشرم دستانش
عرق نجابت را
بر پیشانی غیرتم می نشاند
ودر غربت عطوفت
زخم را
برگونه شقایق ها مرهم می گذاشت
افسوس که
در آتش واژه های خیانت سوخت
رویای حضورش...
وطناب افترای آویخته شده
ازگردن حقیقت
برید نفس های عاشقانه را
وشکست در گلویم
بغض غرور...
اما
اماچه بگویم از
بوسه هایی که طعم ماندن داشت و
بر لبانم خشکید
چه بگویم ...
دیگر به تنگ آمده ام از
تمامی واج های درد...
اینک مرا
بردارکنید
ای دستان سربی
که قراربودروزی
به هنگام چینش حروف زندگی
صفحه عشق را
به نام من ببندید
که من
سالهاست هم آغوشی کرده ام با مرگ...


حتما بخوانید: سایر مطالب گروه شعرنو

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!



بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


دانلود آهنگ خاص و بی نظیر اجتماعی سارینا از شاهین نجفی