دریا


دریا

«دریا» بانوی من رها کن خود را بگذار تلاطم دریا با تو یکی شود بگذار ارامش دریا تورا با خود ببرد بانو رها شو رهایی برای توست دریارا ببین رها شده،ابی ابی زلال زلال‌ خیره به ان چشمانت به ناکجاشاعر:کوثر کاظمی

«دریا»
بانوی من رها کن خود را
بگذار تلاطم دریا با تو یکی شود
بگذار ارامش دریا تورا با خود ببرد
بانو رها شو رهایی برای توست
دریارا ببین رها شده،ابی ابی زلال زلال‌
خیره به ان چشمانت به ناکجا اباد کشیده میشود
به خدا
خدا را میبینی در دریا...ارام و گاهی مواج و
زلال و شفاف..

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه شعرنو

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!



بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


غار کوه گره خان آباد