حکایت صورت‌هایی که با سرما و گرما سرخ می‌شوند/ سختی کاری که پشت گوش مسئولان افتاده است


حکایت صورت‌هایی که با سرما و گرما سرخ می‌شوند/ سختی کاری که پشت گوش مسئولان افتاده است

در گوشه و کنار این شهر، افرادی وجود دارند که برای تأمین معیشت خود حاضرند ساعت‌ها سرما، گرما و بی احترامی شهروندان را تحمل کنند، این در حالیست که سختی کار آن‌ها به چشم هیچ فردی نمی‌آید.

حکایت صورت‌هایی که با سرما و گرما سرخ می‌شوند/ سختی کاری که پشت گوش مسئولان افتاده است

به گزارش خبرنگار حوزه شهری گروه اجتماعی باشگاه خبرنگاران جوان، ساعت ۶:۳۰ صبح خیابان ولیعصر! هوا گرگ و میش و به قدری سوزناک بود که حتی دقایقی نمی‌توانستم آن را تحمل کنم، سوز سرما تا مغز استخوان آدم فرو می‌رفت، با عجله خود را به ایستگاه بی‌آرتی رساندم، اما با صحنه‌ای مواجه شدم که عجله و کارم را فراموش کردم و تنها به فکر فرو رفتم؛ زاویه دید من مردی میانسال حدودا ۴۰ و خورده‌ای ساله بود که از شدت سرما کنار دستگاه کنترل بلیت به حالت مچاله مانند ایستاده بود، دست‌ها و چشمهایش از سوز عجیب و سرمای هوا به سرخی سیب شده بود. حس و حال خوبی نداشتم و شاید دلسوزی من از دغدغه او چیزی کم نمی‌کرد.

با این حال به کنار او رفتم و هم صحبت شدم؛ مرد میانسال از مشکلات و چالش‌های مهم کاری‌اش گفت: «مشکل من و همکارانم تنها تحمل سرما و این سوز هوا نیست، عادت کردیم! حتی در فصل تابستان هم آفتاب به قدری سوزان است که صورتمان را می‌سوزاند و ۸ ساعت باید بایستیم بدون آن که حتی صندلی ساده‌ای برای نشیمن داشته باشیم، پاهایمان خشک می‌شود و با اینکه کارمان نیمه وقت است، اما این حجم از مشکل واقعا جانی برای ادامه کار دیگر نمی‌گذارد، البته این را هم بگویم که داشتن مدرک دیپلم به بالا و کارت پایان خدمت تنها مدارک لازم برای اشتغال ما است و از همه مهمتر سرما و گرما و تعطیل و غیرتعطیل ندارد و ما همیشه باید سر کار باشیم».

حکایت صورت‌هایی که با سرما و گرما سرخ می‌شوند/ سختی کاری که پشت گوش مسئولان افتاده است

البته گله‌ای هم از شهروندان داشت؛ او می‌گفت «مردم نمی‌دانند که ما باید گزارش تراکنش بدهیم و با توجه به همان میزان تراکنش هم حقوق دریافت می‌کنیم، زمانی که فردی بلیت در اختیار ندارد و اجازه استفاده از اتوبوس را به آن‌ها نمی‌دهیم، با بی‌احترامی و در مواقعی فحاشی مواجه می‌شویم که این موضوع خستگی ما را دو چندان می‌کند و دیگر رغبتی برای کار نمی‌ماند. ما برای مردم نباید غریبه باشیم، به هرحال هرکس شغلی دارد، در اینجا اگر ما مورد ضرب و شتم قرار بگیریم، هیچکس پاسخگو نیست، اما اگر در یک نزاعی مسافری مورد ضرب و شتم قرار گیرد، ما باید پاسخگو باشیم».

در این راستا، سعید سادات‌کیا، کارشناس حوزه شهری با توجه به وجود چنین بی‌احترامی‌هایی از سوی مردم و سختی کار متصدیان معتقد است که متاسفانه یکی از دلایل سهل‌انگاری مردم در بحث تهیه کارت بلیت، به رسمیت شناخته نشدن این شغل و همچنین سیستم الکترونیکی حمل و نقل است. برخی از مردم دادن پول بابت تهیه کارت بلیت را اقدامی غیرضروری می‌دانند و از نظر برخی نیز پرداخت این پول به ماموران وظیفه آن‌ها نیست، برخی هم توقع حمل و نقل رایگان را از مسئولان دارند.

وی بیان کرد: البته طی سال‌های اخیر با الکترونیکی شدن بلیت تا حد زیادی مشکلات پرداخت پول بابت حمل و نقل کمتر شده و از طرفی زمینه اشتغالزایی برای ماموران کنترل بلیت به وجود آمده است. این‌ها اقدامات موثری است، اما آنچه مطرح است، این است که این شغل در میان مردم جا بیفتد.

حکایت صورت‌هایی که با سرما و گرما سرخ می‌شوند/ سختی کاری که پشت گوش مسئولان افتاده است

همچنین حقوق نامناسب، نبود حداقل امکانات در محیط کار، مرخصی بدون حقوق و عدم دریافت پاداش و عیدی از جمله مشکلاتی هستند که این افراد را از آینده مبهم می‌ترساند و در واقع این بی انگیزگی است که در میان این قشر موج می‌زند، با توجه به چنین موضوعی علی مظفری، مدیر کل «بازرسی کار» وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی بر این باور است که در مورد عیدی، کارفرما می‌تواند شرط کند که ماهیانه مبلغی را بیش از حقوق پایه به عنوان عیدی پایان سال به کارگر در طول سال پرداخت می‌کند، اما مجموع رقم توافق شده فارغ از روش پرداخت، باید به گونه ای باشد که «حداقل عیدی مصوب وزارت کار» به تناسب تعداد ماه کارکرد را پوشش دهد.

وی بیان کرد: حق مرخصی استحقاقی سالانه کارگران با احتساب حقوق با لحاظ چهار روز جمعه، جمعا یک ماه است و باید برای نیروی کار محفوظ باشد که این موضوع با توافق کارگر و کارفرما و در صورت اختلاف بین طرفین با نظر اداره کار قابل استفاده است.

حکایت صورت‌هایی که با سرما و گرما سرخ می‌شوند/ سختی کاری که پشت گوش مسئولان افتاده است

متصدیان کنترل بلیت در ایستگاه‌های بی آر تی توقع آنچنان زیاد یا نشدنی ندارند که مسئولان از فراهم کردنشان شانه خالی کنند، تنها خواسته آن‌ها اسکانی مناسب برای محافظت خودشان در برابر سرما، گرما و به معنی کلی امنیت، احترام به شغلشان، دریافت عیدی به عنوان کارگر و... است، این موارد شاید برای بسیاری از افراد خنده‌دار و تعجب‌آور باشد، اما نه واقعا این چیزهای کوچک برای برخی از همنوعان ما در این شهر همچون آرزو است...!

شرکت واحد، شهرداری تهران و ... ارگان‌هایی که در دل این شهر قرار دارند لازم است گوش شنوای این متصدیان باشند، متصدیانی که با سیلی صورت خود را سرخ می‌کنند تا برای معیشت‌شان دچار مشکل نشوند؛ اما علاوه بر مسئولان خود ما مردم هم باید رفتار مناسبی با این افراد داشته باشیم و در پایان روز که از محل کار به سمت خانه می‌رویم و قصد استفاده از اتوبوس‌های بی‌آرتی را داریم، تمام خستگیمان را با بی‌احترامی به متصدیان رفع نکنیم.

کافیست چند دقیقه فکر کنید که جای آن‌ها هستید، بی‌وقفه سرما را در این روزها می‌توانید تحمل کنید؟ پس بهتر است علاوه بر شعار، وعده و ... کمی به فریاد این افراد برسید، زیرا سعی در خدمتگزاری، معرفتان خواهد بود...!

بیشتر بخوانید

۳۰ درصد مسافران کرایه اتوبوس پرداخت نمی‌کنند/گرفتن پول در ایستگاه‌ها ممنوع است دردسر‌های دستگاه‌های کارتخوان ایستگاه‌های اتوبوس برای مسافران/ دستگاه‌های سیار ترافیک‌ساز شدندپ عرضه بلیت‌های تک سفره در مسیر خطوط بی آر تی / قیمت بلیت تک سفره چند است؟

گزارش از نوشین نثاری

انتهای پیام/

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه اجتماعی

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!



بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


تست هوش تشخیص دو خواهر : کدام پسر 2 خواهر دارد؟