در این نوشته از بخش گالری عکس پرتال دلبرانه قصد داریم یک مجموعه از عکس پروفایل اشعار مولانا قرار دهیم.

از آنجایی که اشعار زیبای مولانا برای کاربران ایرانی از جذابیت بالایی برخوردار است

و تمایل زیادب دارند تا از اشعار وی در عکس پروفایل شبکه های مجازی خود استفاده کنند.

مات در این نوشته سعی کرده ایم زیباترین مجموعه عکس پروفایل اشعار مولانا جمع آوری کنیم.

امیدواریم که مورد توجه شما عزیزان قرار گیرد.

با ما همراه باشید…

عکس پروفایل اشعار مولانا | ۱۱۰ عکس نوشته از اشعار مولانای جان

عکس پروفایل اشعار مولانا | 110 عکس نوشته از اشعار مولانای جان

معرفی مولانا شاعر برجسته ایرانی

جلال‌الدین محمد بلخی در ۶ ربیع‌الاول (برابر با ۱۵ مهرماه) سال ۶۰۴ هجری قمری در بلخ زاده شد.

پدر او مولانا محمد بن حسین خطیبی معروف به بهاءالدین ولد و سلطان‌العلما، از بزرگان صوفیه و مردی عارف بود

و نسبت خرقهٔ او به احمد غزالی می‌پیوست.

وی در عرفان و سلوک سابقه‌ای دیرین داشت و چون اهل بحث و جدال نبود

و دانش و معرفت حقیقی را در سلوک باطنی می‌دانست نه در مباحثات و مناقشات کلامی و لفظی؛

پرچم‌داران کلام و جدال با او مخالفت کردند. از جمله فخرالدین رازی که استاد سلطان محمد خوارزمشاه بود

و بیش از دیگران شاه را علیه او برانگیخت. سلطان‌العلما احتمالاً در سال ۶۱۰ قمری، هم‌زمان با هجوم چنگیزخان از بلخ کوچ کرد

و سوگند یاد کرد که تا محمد خوارزمشاه بر تخت نشسته، به شهر خویش بازنگردد.

روایت شده‌است که در مسیر سفر با فریدالدین عطار نیشابوری نیز ملاقات داشت و عطار، مولانا را ستود و کتاب اسرارنامه خود را به او هدیه داد.

فرانکلین لوئیس این حکایت را رد می‌کند و غیرواقعی می‌داند.

وی به قصد حج، به بغداد و سپس مکه و پس از انجام مناسک حج به شام رفت.

سپس با دعوت علاءالدین کیقباد سلجوقی به قونیه رهسپار شد و تا اواخر عمر همان‌جا ماندگار شد.

مولانا در نوزده سالگی با گوهر خاتون ازدواج کرد.

سلطان‌العلما در حدود سال ۶۲۸ قمری جان سپرد و در همان قونیه به خاک سپرده شد.

در آن هنگام مولانا جلال‌الدین ۲۴ سال داشت که مریدان از او خواستند که جای پدرش را پر کند.

عکس پروفایل اشعار مولانا | 110 عکس نوشته از اشعار مولانای جان

اندر دل من مها دل‌ افروز توئی
یاران هستند لیک دلسوز توئی
شادند جهانیان به نوروز و به عید
عید من و نوروز من امروز توئی

عکس پروفایل اشعار مولانا | 110 عکس نوشته از اشعار مولانای جان

عکس پروفایل اشعار مولانا عاشقانه

بشکن سبو و کوزه ای میرآب جان‌ها
تا وا شود چو کاسه در پیش تو دهان‌ها
بر گیجگاه ما زن ای گیجی خردها
تا وارهد به گیجی این عقل ز امتحان‌ها
ناقوس تن شکستی ناموس عقل بشکن
مگذار کان مزور پیدا کند نشان‌ها
ور جادویی نماید بندد زبان مردم
تو چون عصای موسی بگشا برو زبان‌ها
عاشق خموش خوشتر دریا به جوش خوشتر
چون آینه‌ست خوشتر در خامشی بیان‌ها

عکس پروفایل اشعار مولانا | 110 عکس نوشته از اشعار مولانای جان

ای در دل من میل و تمنا همه تو
وندر سـر من مایه سودا همه تو

هرچنـــــد به روزگار در می‌نگرم
امروز هـمه تویی و فردا همه تو

عکس پروفایل اشعار مولانا | 110 عکس نوشته از اشعار مولانای جان

گفتی که مستت میکنم
پر زانچه هــستت میکنم

گـــفتم چـــگونه از کجا؟
گفتی که تا گـفتی خودآ

گفتی که درمــانت دهم
بر هـــــجر پـایـانت دهم

گفتم کجا،کی خواهد این؟
گفتی صـــبوری باید این

عکس پروفایل اشعار مولانا | 110 عکس نوشته از اشعار مولانای جان

هزار بار پیاده طواف کعبه کنی
قبول حق نشود گر دلی بیازاری

عکس پروفایل اشعار مولانا | 110 عکس نوشته از اشعار مولانای جان

عکس پروفایل از اشعار مولانا

عشقت صنما چه دلبری ها کردی
درکشتن بنده ساحری ها کردی

بخشی همه عشقت به سمرقند دلم
آگاه نه ایی چه کافری ها کردی

عکس پروفایل اشعار مولانا | 110 عکس نوشته از اشعار مولانای جان

عشق اول می کند دیوانه ات
تا ز ما و من کند بیگانه ات

عشق چون در سینه ات مأوا کند
عقل را سرگشته و رسوا کند

می‌شوی فارغ ز هر بود و نبود
نیستی در بند اظهار وجود

زنده دل‌ها می‌شوند از عشق، مست
مرده دل کی عشق را آرد به دست

عشق را با نیستی سودا بود
تا تو هستی، عشق کی پیدا بود

عکس پروفایل اشعار مولانا | 110 عکس نوشته از اشعار مولانای جان

در جهان هر چیز پیزی جذب کرد

گرم گرمی را کشید و سرد سرد

قسم باطل باطلان را می کشند

باقیان از باقیان هم سرخوشند

ناریان مر ناریان را جاذبند

نوریان مر نوریان را طالبند

عکس پروفایل اشعار مولانا | 110 عکس نوشته از اشعار مولانای جان

تادر طلب گوهر کانی کانی

تا در هوس لقمه نانی نانی

این نکته رمز اگر بدانی دانی

هر چیز که در جستن آنی آنی

عکس پروفایل اشعار مولانا | 110 عکس نوشته از اشعار مولانای جان

عکس نوشته اشعار مولانا برای پروفایل

تازه کن ایمان نی از گفت زبان

ای هوا را تازه کرده در نهان

تا هوا تازه ست ایمان تازه نیست

کین هوا جز قفل آن دروازه نیست

عکس پروفایل اشعار مولانا | 110 عکس نوشته از اشعار مولانای جان

کف دریاست صورت های عالم

ز کف بگذر اگر اهل صفایی

دلم کف کرد کین نقش سخن شد

بهل نقش و به دل رو گر ز مایی

عکس پروفایل اشعار مولانا | 110 عکس نوشته از اشعار مولانای جان

مرغ خویشی صید خویشی دام خویش

صدر خویشی فرش خویشی بام خویش

در زمین مردمان خانه مکن

کار خود کن کار بیگانه مکن

عکس پروفایل اشعار مولانا | 110 عکس نوشته از اشعار مولانای جان

در عشق سلیمانی من همدم مرغانم

هم عشق پری دارم هم مرد پری خوانم

هم خونم و هم شیرم هم طفلم و هم پیرم

هم چاکر و هم میرم هم اینم و هم آنم

عکس پروفایل اشعار مولانا | 110 عکس نوشته از اشعار مولانای جان

آینهٔ دل چون شود صافی و پاک

نقشها بینی برون از آب و خاک

هم ببینی نقش و هم نقاش را

فرش دولت را و هم فراش را

عکس پروفایل اشعار مولانا | 110 عکس نوشته از اشعار مولانای جان

این دهان بر بند تا بینی عیان

چشم بند آن جهان حلق و دهان

ای دهان تو خود دهانهٔ دوزخی

وی جهان تو بر مثال برزخی

عکس پروفایل اشعار مولانا | 110 عکس نوشته از اشعار مولانای جان

عکس نوشته پروفایل اشعار مولانا

سر گران‌ست

پاچه نخورم که استخوان‌ست

بریان نخورم که هم زیان‌ست

من نور خورم که قوت جان‌ست

من عشق خورم که خوشگوارست

ذوق دهنست و نشو جان‌ست

عکس پروفایل اشعار مولانا | 110 عکس نوشته از اشعار مولانای جان

کز اگر گفتن رسول با وفاق

منع کرد و گفت آن هست از نفاق

تا نگردی تو گرفتار اگر

که اگر این کردمی یا آن دگر

کان منافق در اگر گفتن بمرد

وز اگر گفتن بجز حسرت نبرد

عکس پروفایل اشعار مولانا | 110 عکس نوشته از اشعار مولانای جان

چون ز تنهایی تو نومیدی شوی

زیر سایهٔ یار خورشیدی شوی

رو بجو یار خدایی را تو زود

چون چنان کردی خدا یار تو بود

یار چشم تست ای مرد شکار

از خس و خاشاک او را پاک دار

عکس پروفایل اشعار مولانا | 110 عکس نوشته از اشعار مولانای جان

کین مدار آنها که از کین گمرهند

گورشان پهلوی کین‌داران نهند

اصل کینه دوزخست و کین تو

جزو آن کلست و خصم دین تو

چون تو جزو دوزخی پس هوش دار

جزو سوی کل خود گیرد قرار

عکس پروفایل اشعار مولانا | 110 عکس نوشته از اشعار مولانای جان

عکس پروفایل اشعار عاشقانه مولانا

آن دلی کو مطلع مهتابهاست

بهر عارف فتحت ابوابهاست

با تو دیوارست و با ایشان درست

با تو سنگ و با عزیزان گوهرست

عکس پروفایل اشعار مولانا | 110 عکس نوشته از اشعار مولانای جان

کان نفس خواهد ز باران پاک‌تر

وز فرشته در روش دراک‌تر

عمرها بایست تا دم پاک شد

تا امین مخزن افلاک شد

عکس پروفایل اشعار مولانا | 110 عکس نوشته از اشعار مولانای جان

گفتم آخر آینه از بهر چیست

تا بداند هر کسی کو چیست و کیست

آیینه ی جان نیست الا روی یار

روی آن یاری که باشد زان دیار

عکس پروفایل اشعار مولانا | 110 عکس نوشته از اشعار مولانای جان

اگر تو یار نداری چرا طلب نکنی

وگر به یار رسی چرا طرب نکنی

به کاهلی بنشینی که این عجب کاریست

عجب توی که هوای چنان عجبی نکنی

عکس پروفایل اشعار مولانا | 110 عکس نوشته از اشعار مولانای جان

عکس از اشعار مولانا برای پروفایل

آن نفسی که با خودی یار چو خار آیدت

وان نفسی که بیخودی یار چه کار آیدت

آن نفسی که با خودی خود تو شکار پشه ای

وان نفسی که بیخودی پیل شکار آیدت

آن نفسی که با خودی بسته ابر غصه ای

وان نفسی که بیخودی مه به کنار آیدت

آن نفسی که با خودی یار کناره می کند

وان نفسی که بیخودی باده یار آیدت

آن نفسی که با خودی همچو خزان فسرده ای

وان نفسی که بیخودی دی چو بهار آیدت

عکس پروفایل اشعار مولانا | 110 عکس نوشته از اشعار مولانای جان

چون تعلق یافت نان با بوالبشر

نان مرده زنده گشت و با خبر

ای خنک آن مرد کز خود رسته شد

در وجود زنده‌ای پیوسته شد

وای آن زنده که با مرده نشست

مرده گشت و زندگی از وی بجست

عکس پروفایل اشعار مولانا | 110 عکس نوشته از اشعار مولانای جان

باغ سبز عشق کاو بی منتهاست

جز غم و شادی در او بس میوه هاست

عاشقی زین هر دو حالت برتر است

بی بهار و بی خزان سبز و تر است

از غم و شادی نباشد جوش ما

با خیال و وهم نبود هوش ما

حالتی دیگر بود کان نادر است

تو مشو منکر که حق بس قادر است

عکس پروفایل اشعار مولانا | 110 عکس نوشته از اشعار مولانای جان

عکس پروفایل زیبا از اشعار مولانا

ایکه در معنی ز شب خاموش تری

گفت خود را چند جویی مشتری

خویش را تعلیم کن عشق و نظر

کان بود جون نقش فی جرم الحجر

عکس پروفایل اشعار مولانا | 110 عکس نوشته از اشعار مولانای جان

می ده گزافه ساقیا تا کم شود خوف و رجا

گردن بزن اندیشه را ما از کجا او از کجا

هر هستی در وصل خود در وصل اصل اصل خو

خنبک زنان بر نیستی دستک زنان اندر نما

نانم مده آبم مده آسایش و خوابم مده

ای تشنگی عشق تو صد همچو ما را خونبها

عکس پروفایل اشعار مولانا | 110 عکس نوشته از اشعار مولانای جان

هر که را بینی یکی جامه درست

دان که او آنرا به صبر و کسب جست

هر که را بینی برهنه بینوا

هست بر بیصبری او آن گوا

هر که مستوحش بود پر غصه جان

کرده باشد با دغایی اقتران

عکس پروفایل اشعار مولانا | 110 عکس نوشته از اشعار مولانای جان

لب ببند و کف پر زر برگشا

بخل تن بگذار و پیش آور سخا

این سخا شاخی است از سرو بهشت

وای او کز کف چنین سروی بهشت

عکس پروفایل اشعار مولانا | 110 عکس نوشته از اشعار مولانای جان

عکس پروفایل اشعار مولانا برای اینستا

لب ببند و کف پر زر برگشا

بخل تن بگذار و پیش آور سخا

این سخا شاخی است از سرو بهشت

وای او کز کف چنین سروی بهشت

عکس پروفایل اشعار مولانا | 110 عکس نوشته از اشعار مولانای جان

آن زمان که دیو می شد راهزن

آن زمان بایست یاسین خواندن

آن زمان که حرص جنبید و هوس

آن زمان می گو که ای فریادرس

کآن زمان پیش از خرابی بصره است

بو که بصره وارهد هم از آن شکست

عکس پروفایل اشعار مولانا | 110 عکس نوشته از اشعار مولانای جان

ای بی خبر از مغز شده غره به پوست

هش دار که در میان جان داری دوست

حس مغز تن است و مغز حست جان است

چون از تن و حس و جان گذشتی همه اوست

عکس پروفایل اشعار مولانا | 110 عکس نوشته از اشعار مولانای جان

ما بفلک بوده ایم یار ملک بوده ایم

باز همانجا رویم جمله که آن شهر ماست

گوهر پاک از کجا عالم خاک از کجا

بر چه فرود آمدیت بار کنید این چه جاست

حود ز فلک برتریم وز ملک افزون تریم

زین دو چرا نگذریم منزل ما کبریاست

عکس پروفایل اشعار مولانا | 110 عکس نوشته از اشعار مولانای جان

عکس پروفایل اشعار مولانا زیبا

قالب از ما هست شد نی ما ازو

باده از ما مست شد نی ما ازو

بر سماع راست هر تن چیر نیست

طعمه هر مرغکی انجیر نیست

عکس پروفایل اشعار مولانا | 110 عکس نوشته از اشعار مولانای جان

خون غم بر ما حلال و خون ما بر غم حرام

هر غمی کو گرد ما گردید شد در خون خویش

باده غمگینان خورند و ما ز می خوش دل تریم

رو به محبوسان عالم ده ساقیا افیون خویش

عکس پروفایل اشعار مولانا | 110 عکس نوشته از اشعار مولانای جان

نردبان این جهان ما و منیست

عاقبت این نردبان افتادنیست

لاجرم هر کس که بالاتر نشست

استخوانش سخت تر خواهد شکست

عکس پروفایل اشعار مولانا | 110 عکس نوشته از اشعار مولانای جان

جز من اگرت عاشق و شیداست ، بگو

ور میل دلت به جانب ماست ، بگو

ور هیچ مرا در دل توجاست ، بگو

گر هست بگو ، نیست بگو ، راست بگو

عکس پروفایل اشعار مولانا | 110 عکس نوشته از اشعار مولانای جان

عکس نوشته های اشعار مولانا برای اینستا

این بار من یک بارگی در عاشقی پیچیده‌ام

این بار من یک بارگی از عافیت ببریده‌ام

دل را ز خود برکنده‌ام با چیز دیگر زنده‌ام

عقل و دل و اندیشه را از بیخ و بن سوزیده‌ام

عکس پروفایل اشعار مولانا | 110 عکس نوشته از اشعار مولانای جان

رفتم به طبیب جان گفتم که ببین دستم

هم بی‌دل و بیمارم هم عاشق و سرمستم

گفتا که نه تو مردی گفتم که بلی اما

چون بوی توام آمد از گور برون جستم

عکس پروفایل اشعار مولانا | 110 عکس نوشته از اشعار مولانای جان

عشق را از من مپرس از کس مپرس از عشق پرس

عشق در گفتن چو ابر درفشانست ای پسر

ترجمانی من و صد چون منش محتاج نیست

در حقایق عشق خود را ترجمانست ای پسر

عکس پروفایل اشعار مولانا | 110 عکس نوشته از اشعار مولانای جان

مردانه کسی بود که در شیوه‌ی عشق

چون عشق به جان رسد ز جان بگریزد

عشق از ازلست و تا ابد خواهد بود

جوینده‌ی عشق بیعدد خواهد بود

عکس پروفایل اشعار مولانا | 110 عکس نوشته از اشعار مولانای جان

عکس اشعار مولانا برای پروفایل تلگرام

باده اگر چه می خورم عقل نرفت از سرم

مجلس چون بهشت را ، زیر و زبر چرا کنم

چونک کمر ببسته‌ام ، بهر چنان قمررخی

از پی هر ستاره گو ، ترک قمر چرا کنم

عکس پروفایل اشعار مولانا | 110 عکس نوشته از اشعار مولانای جان

اندر دل من درون و بیرون همه او است

اندر تن من جان و رگ و خون همه اوست

اینجای چگونه کفر و ایمان گنجد

بی چون باشد و جود من چون همه اوست

عکس پروفایل اشعار مولانا | 110 عکس نوشته از اشعار مولانای جان

ما در ره عشق تو اسیران بلاییم

کس نیست چنین عاشق بیچاره که ماییم

ما را به تو سریست که کس محرم آن نیست

گر سر برود سر تو با کس نگشاییم

عکس پروفایل اشعار مولانا | 110 عکس نوشته از اشعار مولانای جان

زان می مستم که نقش جامش عشق است

وان اسب سواری که لجامش عشق است

عشق مه من کار عظیمی است ولیک

من بنده ی آنم که غلامش عشق است

عکس پروفایل اشعار مولانا | 110 عکس نوشته از اشعار مولانای جان

عکس شعر های مولانا برای استوری اینستاگرام

عشقی دارم پاکتر از آب زلال

این باختن عشق مرا هست حلال

عشق دگران بگردد از حال به حال

عشق من و معشوق مرا نیست زوال

عکس پروفایل اشعار مولانا | 110 عکس نوشته از اشعار مولانای جان

یک جرعه ز جام تو تمامست تمام

جز عشق تو در دلم کدامست کدام

در عشق تو خون دل حلالست حلال

آسودگی و عشق حرامست حرام

عکس پروفایل اشعار مولانا | 110 عکس نوشته از اشعار مولانای جان

در عشق هزار جان و دل بس نکند
دل خود چه بود حدیث جان کس نکند

این راه کسی رود که در هر قدمی
صد جان بدهد که روی واپس نکند

عکس پروفایل اشعار مولانا | 110 عکس نوشته از اشعار مولانای جان

زخاک من اگر گندم بر آید
از آن گر نان پزی مستی فزاید

خمیـر و نانوا دیوانه گـردد
تنـورش بیت مسـتانه سراید

عکس پروفایل اشعار مولانا | 110 عکس نوشته از اشعار مولانای جان

عکس نوشته های زیبا از اشعار مولوی

عاشقــان مستنــــــد و مـــــا دیــــوانـــه ایم
عـــارفان شمع اند و مــــا پروانـــــه ایــــم

چـــــون نـــداریم با خـــلا یق الفتــــــــــــی
خلق پنــــدارنـــــد مـــــا دیـــوانـــه ایــــــــم

در ازل دادنــــــد چــــون جـــــــــــــام الست
تا ابـــــد مـــا مست آن پیمـــــانــــــه ایــم

ظاهــــــر سستی مـــــا را خـــــود مبیــن
در شکست نفس خـــــــود مـــردانــه ایـم

کس نگـــــردد واقف اســــــــرار مــــــا
زانکـــه همچـــون گنج در ویــرانه ایم

عکس پروفایل اشعار مولانا | 110 عکس نوشته از اشعار مولانای جان

عشقت به دلم درآمد و شاد برفت
بازآمد و رخت خویش بنهاد برفت

گفتم به تکلف دو سه روز بنشین
بنشست و کنون رفتنش از یاد برفت

عکس پروفایل اشعار مولانا | 110 عکس نوشته از اشعار مولانای جان

زاهد بودم ترانه گویم کردی
سر فتنه بزم و باده جویم کردی

سجاده نشین با وقاری بودم
بازیچه کودکان کویم کردی

ما را زهوای خویش دف زن کردی
صد در یا را زخویش کف زن کردی

من پیر فنا بودم جوانم کردی
من مرده بودم ز زندگانم کردی

عکس پروفایل اشعار مولانا | 110 عکس نوشته از اشعار مولانای جان

عکس پروفایل اشعار مولوی

ساقی بیار باده سغراق ده منی

اندیشه را رها کن کاری است کردنی

ای نقد جان مگوی که ایام بیننا

گردن مخار خواجه که وامی است گردنی

عکس پروفایل اشعار مولانا | 110 عکس نوشته از اشعار مولانای جان

در رنگ یار بنگر تا رنگ زندگانی

بر روی تو نشیند ای ننگ زندگانی

هر ذره‌ای دوان است تا زندگی بیابد

تو ذره‌ای نداری آهنگ زندگانی

عکس پروفایل اشعار مولانا | 110 عکس نوشته از اشعار مولانای جان

شب و روز آن نکوتر که به پیش یار باشی

به میان سرو و سوسن گل خوش عذار باشی

به طرب هزار چندان که بوند عیش مندان

به میان باغ خندان مثل انار باشی

عکس پروفایل اشعار مولانا | 110 عکس نوشته از اشعار مولانای جان

چو نماز شام هر کس بنهد چراغ و خوانی

منم و خیال یاری غم و نوحه و فغانی

چو وضو ز اشک سازم بود آتشین نمازم

در مسجدم بسوزد چو بدو رسد اذانی

عکس پروفایل اشعار مولانا | 110 عکس نوشته از اشعار مولانای جان

عکس پروفایل اشعار مولوی عاشقانه

مرغ دل پران مبا جز در هوای بیخودی

شمع جان تابان مبا جز در سرای بیخودی

آفتاب لطف حق بر عاشقان تابنده باد

تا بیفتد بر همه سایه همای بیخودی

عکس پروفایل اشعار مولانا | 110 عکس نوشته از اشعار مولانای جان

رو رو که از این جهان گذشتی

وز محنت و امتحان گذشتی

ای نقش شدی به سوی نقاش

وی جان سوی جان جان گذشتی

عکس پروفایل اشعار مولانا | 110 عکس نوشته از اشعار مولانای جان

تو جانا بی‌وصالش در چه کاری
به دست خویش بی‌وصلش چه داری

همه لافت که زاری‌ها کنم من

به نزد او نیرزد خاک زاری

عکس پروفایل اشعار مولانا | 110 عکس نوشته از اشعار مولانای جان

نه آتش‌های ما را ترجمانی

نه اسرار دل ما را زبانی

برهنه شد ز صد پرده دل و عشق

نشسته دو به دو جانی و جانی

عکس پروفایل اشعار مولانا | 110 عکس نوشته از اشعار مولانای جان

عکس نوشته اشعار مولوی برای پروفایل

عاشق شو و عاشق شو بگذار زحیری

سلطان بچه‌ای آخر تا چند اسیری

سلطان بچه را میر و وزیری همه عار است

زنهار بجز عشق دگر چیز نگیری

عکس پروفایل اشعار مولانا | 110 عکس نوشته از اشعار مولانای جان

ای خیره نظر در جو پیش آ و بخور آبی

بیهوده چه می‌گردی بر آب چو دولابی

صحراست پر از شکر دریاست پر از گوهر

یک جو نبری زین دو بی‌کوشش و اسبابی

عکس پروفایل اشعار مولانا | 110 عکس نوشته از اشعار مولانای جان

من پای همی‌کوبم ای جان و جهان دستی

ای جان و جهان برجه از بهر دل مستی

ای مست مکش محشر بازآی ز شور و شر

آن دست بر آن دل نه ای کاش دلی هستی

عکس پروفایل اشعار مولانا | 110 عکس نوشته از اشعار مولانای جان

حجاب از چشم بگشایی که سبحان الذی اسری

جمال خویش بنمایی که سبحان الذی اسری

شراب عشق می‌جوشی از آن سوتر ز بی‌هوشی

هزاران عقل بربایی که سبحان الذی اسری

عکس پروفایل اشعار مولانا | 110 عکس نوشته از اشعار مولانای جان

عکس نوشته از اشعار مولوی برای پروفایل

دلم همچون قلم آمد در انگشتان دلداری

که امشب می‌نویسد زی نویسد باز فردا ری

قلم را هم تراشد او رقاع و نسخ و غیر آن

قلم گوید که تسلیمم تو دانی من کیم باری

عکس پروفایل اشعار مولانا | 110 عکس نوشته از اشعار مولانای جان

ای زده مطرب غمت در دل ما ترانه‌ای

در سر و در دماغ جان جسته ز تو فسانه‌ای

چونک خیال خوش دمت از سوی غیب دردمد

ز آتش عشق برجهد تا به فلک زبانه‌ای

عکس پروفایل اشعار مولانا | 110 عکس نوشته از اشعار مولانای جان

آمده‌ای که راز من بر همگان بیان کنی

و آن شه بی‌نشانه را جلوه دهی نشان کنی

دوش خیال مست تو آمد و جام بر کفش

گفتم می نمی‌خورم گفت مکن زیان کنی

عکس پروفایل اشعار مولانا | 110 عکس نوشته از اشعار مولانای جان

بانکی عجب از آسمان در می‌رسد هر ساعتی

می‌نشنود آن بانگ را الا که صاحب حالتی

ای سر فروبرده چو خر زین آب و سبزه بس مچر

یک لحظه‌ای بالا نگر تا بوک بینی آیتی

عکس پروفایل اشعار مولانا | 110 عکس نوشته از اشعار مولانای جان

عکس از اشعار مولانا

بربند دهان از نان کآمد شکر روزه

دیدی هنر خوردن بنگر هنر روزه

آن شاه دو صد کشور تاجیت نهد بر سر

بربند میان زوتر کآمد کمر روزه

عکس پروفایل اشعار مولانا | 110 عکس نوشته از اشعار مولانای جان

من غلام قمرم غیر قمر هیچ مگو

پیش من جز سخی شمع و شکر هیچ مگو

سخن رنج مگو جز سخن گنج مگو

ور از این بی‌خبری رنج مبر هیچ مگو

عکس پروفایل اشعار مولانا | 110 عکس نوشته از اشعار مولانای جان

دوش خوابی دیده‌ام خود عاشقان را خواب کو

کاندرون کعبه می‌جستم که آن محراب کو

کعبه جان‌ها نه آن کعبه که چون آن جا رسی

در شب تاریک گویی شمع یا مهتاب کو

عکس پروفایل اشعار مولانا | 110 عکس نوشته از اشعار مولانای جان

ندیدم در جهان کس را که تا سر پر نبوده‌ست او

همه جوشان و پرآتش کمین اندر بهانه جو

همه از عشق بررسته جگرها خسته لب بسته

ولی در گلشن جانشان شقایق‌های تو بر تو

عکس پروفایل اشعار مولانا | 110 عکس نوشته از اشعار مولانای جان

عکس از اشعار مولانا برای پست اینستاگرام

بیدار شو بیدار شو هین رفت شب بیدار شو

بیزار شو بیزار شو وز خویش هم بیزار شو

در مصر ما یک احمقی نک می‌فروشد یوسفی

باور نمی‌داری مرا اینک سوی بازار شو

عکس پروفایل اشعار مولانا | 110 عکس نوشته از اشعار مولانای جان

ساقیا برخیز و می در جام کن

وز شراب عشق دل را دام کن

نام رندی را بکن بر خود درست

خویشتن را لاابالی نام کن

عکس پروفایل اشعار مولانا | 110 عکس نوشته از اشعار مولانای جان

عشق است بر آسمان پریدن

صد پرده به هر نفس دریدن

اول نفس از نفس گسستن

اول قدم از قدم بریدن

عکس پروفایل اشعار مولانا | 110 عکس نوشته از اشعار مولانای جان

چه دانستم که این سودا مرا زین سان کند مجنون

دلم را دوزخی سازد دو چشمم را کند جیحون

چه دانستم که سیلابی مرا ناگاه برباید

چو کشتی ام دراندازد میان قلزم پرخون

عکس پروفایل اشعار مولانا | 110 عکس نوشته از اشعار مولانای جان

اشعار کوتاه مولانا

سیر نمی‌شوم ز تو نیست جز این گناه من

سیر مشو ز رحمتم ای دو جهان پناه من

سیر و ملول شد ز من خنب و سقا و مشک او

تشنه‌تر است هر زمان ماهی آب خواه من

عکس پروفایل اشعار مولانا | 110 عکس نوشته از اشعار مولانای جان

بر گرد گل می گشت دی نقش خیال یار من

گفتم درآ پرنور کن از شمع رخ اسرار من

ای از بهار روی تو سرسبز گشته عمر من

جان من و جان همه حیران شده در کار من

عکس پروفایل اشعار مولانا | 110 عکس نوشته از اشعار مولانای جان

در غیب پر این سو مپر ای طایر چالاک من

هم سوی پنهان خانه رو ای فکرت و ادراک من

عالم چه دارد جز دهل از عیدگاه عقل کل

گردون چه دارد جز که که از خرمن افلاک من

عکس پروفایل اشعار مولانا | 110 عکس نوشته از اشعار مولانای جان

ای عاشقان ای عاشقان هنگام کوچ است از جهان

در گوش جانم می رسد طبل رحیل از آسمان

نک ساربان برخاسته قطارها آراسته

از ما حلالی خواسته چه خفته‌اید ای کاروان

عکس پروفایل اشعار مولانا | 110 عکس نوشته از اشعار مولانای جان

عکس پروفایل اشعار مولانا باکلاس

شد ز غمت خانه سودا دلم

در طلبت رفت به هر جا دلم

در طلب زهره رخ ماه رو

می نگرد جانب بالا دلم

عکس پروفایل اشعار مولانا | 110 عکس نوشته از اشعار مولانای جان

ما ز بالاییم و بالا می رویم

ما ز دریاییم و دریا می رویم

ما از آن جا و از این جا نیستیم

ما ز بی‌جاییم و بی‌جا می رویم

عکس پروفایل اشعار مولانا | 110 عکس نوشته از اشعار مولانای جان

هوسی است در سر من که سر بشر ندارم

من از این هوس چنانم که ز خود خبر ندارم

دو هزار ملک بخشد شه عشق هر زمانی

من از او بجز جمالش طمعی دگر ندارم

عکس پروفایل اشعار مولانا | 110 عکس نوشته از اشعار مولانای جان

چه کسم من چه کسم من که بسی وسوسه مندم

گه از آن سوی کشندم گه از این سوی کشندم

ز کشاکش چو کمانم به کف گوش کشانم

قدر از بام درافتد چو در خانه ببندم

عکس پروفایل اشعار مولانا | 110 عکس نوشته از اشعار مولانای جان

اشعار عاشقانه مولوی

بیا تا قدر یک دیگر بدانیم

که تا ناگه ز یک دیگر نمانیم

چو مؤمن آینه مؤمن یقین شد

چرا با آینه ما روگرانیم

عکس پروفایل اشعار مولانا | 110 عکس نوشته از اشعار مولانای جان

مرا گویی که رایی من چه دانم

چنین مجنون چرایی من چه دانم

مرا گویی بدین زاری که هستی

به عشقم چون برآیی من چه دانم

عکس پروفایل اشعار مولانا | 110 عکس نوشته از اشعار مولانای جان

بجوشید بجوشید که ما اهل شعاریم

بجز عشق بجز عشق دگر کار نداریم

در این خاک در این خاک در این مزرعه پاک

بجز مهر بجز عشق دگر تخم نکاریم

عکس پروفایل اشعار مولانا | 110 عکس نوشته از اشعار مولانای جان

من این ایوان نه تو را نمی‌دانم نمی‌دانم

من این نقاش جادو را نمی‌دانم نمی‌دانم

مرا گوید مرو هر سو تو استادی بیا این سو

که من آن سوی بی‌سو را نمی‌دانم نمی‌دانم

عکس پروفایل اشعار مولانا | 110 عکس نوشته از اشعار مولانای جان

عکس نوشته شعر های کوتاه مولانا

من از اقلیم بالایم سر عالم نمی‌دارم

نه از آبم نه از خاکم سر عالم نمی‌دارم

اگر بالاست پراختر وگر دریاست پرگوهر

وگر صحراست پرعبهر سر آن هم نمی‌دارم

عکس پروفایل اشعار مولانا | 110 عکس نوشته از اشعار مولانای جان

زین دو هزاران من و ما ای عجبا من چه منم

گوش بنه عربده را دست منه بر دهنم

چونک من از دست شدم در ره من شیشه منه

ور بنهی پا بنهم هر چه بیابم شکنم

عکس پروفایل اشعار مولانا | 110 عکس نوشته از اشعار مولانای جان

عشقا تو را قاضی برم کاشکستیم همچون صنم

از من نخواهد کس گوا که شاهدم نی ضامنم

مقضی تویی قاضی تویی مستقبل و ماضی تویی

خشمین تویی راضی تویی تا چون نمایی دم به دم

عکس پروفایل اشعار مولانا | 110 عکس نوشته از اشعار مولانای جان

ای عاشقان ای عاشقان من خاک را گوهر کنم

وی مطربان ای مطربان دف شما پرزر کنم

ای تشنگان ای تشنگان امروز سقایی کنم

وین خاکدان خشک را جنت کنم کوثر کنم

عکس پروفایل اشعار مولانا | 110 عکس نوشته از اشعار مولانای جان

عکس پروفایل عاشقانه از شعر های کوتاه مولوی

امروز روز شادی و امسال سال گل

نیکوست حال ما که نکو باد حال گل

گل را مدد رسید ز گلزار روی دوست

تا چشم ما نبیند دیگر زوال گل

عکس پروفایل اشعار مولانا | 110 عکس نوشته از اشعار مولانای جان

خواجه غلط کرده‌ای در صفت یار خویش

سست گمان بوده‌ای عاقبت کار خویش

در هوس گلرخان سست زنخ گشته‌ای

های اگر دیدیی روی چو گلنار خویش

عکس پروفایل اشعار مولانا | 110 عکس نوشته از اشعار مولانای جان

عارفان را شمع و شاهد نیست از بیرون خویش

خون انگوری نخورده باده شان هم خون خویش

هر کسی اندر جهان مجنون لیلی شدند

عارفان لیلی خویش و دم به دم مجنون خویش

عکس پروفایل اشعار مولانا | 110 عکس نوشته از اشعار مولانای جان

چنان مستم چنان مستم من امروز

که پیروزه نمی‌دانم ز پیروز

به هر ره راهبر هشیار باید

در این ره نیست جز مجنون قلاوز

عکس پروفایل اشعار مولانا | 110 عکس نوشته از اشعار مولانای جان

عکس های زیبا از اشعار مولانا

همه صیدها بکردی هله میر بار دیگر

سگ خویش را رها کن که کند شکار دیگر

همه غوطه‌ها بخوردی همه کارها بکردی

منشین ز پای یک دم که بماند کار دیگر

عکس پروفایل اشعار مولانا | 110 عکس نوشته از اشعار مولانای جان

گیرم که بود میر تو را زر به خروار

رخساره چون زر ز کجا یابد زردار

از دلشده زار چو زاری بشنیدند

از خاک برآمد به تماشا گل و گلزار

عکس پروفایل اشعار مولانا | 110 عکس نوشته از اشعار مولانای جان

سپاس آن عدمی را که هست ما بربود

ز عشق آن عدم آمد جهان جان به وجود

به هر کجا عدم آید وجود کم گردد

زهی عدم که چو آمد از او وجود فزود

عکس پروفایل اشعار مولانا | 110 عکس نوشته از اشعار مولانای جان

غره مشو گر ز چرخ کار تو گردد بلند

زانک بلندت کند تا بتواند فکند

قطره آب منی کز حیوان می‌زهد

لایق قربان نشد تا نشد آن گوسفند

عکس پروفایل اشعار مولانا | 110 عکس نوشته از اشعار مولانای جان

عکس های شیک اشعار مولانا برای پروفایل

بیمار رنج صفرا ذوق شکر نداند

هر سنگ دل در این ره قلب از گهر نداند

هر عنکبوت جوله در تار و پود آن چه

از ذوق صنعت خود ذوق دگر نداند

عکس پروفایل اشعار مولانا | 110 عکس نوشته از اشعار مولانای جان

نه فلک مر عاشقان را بنده باد

دولت این عاشقان پاینده باد

بوستان عاشقان سرسبز باد

آفتاب عاشقان تابنده باد

عکس پروفایل اشعار مولانا | 110 عکس نوشته از اشعار مولانای جان

یا رب این بوی خوش از روضه جان می‌آید

یا نسیمیست کز آن سوی جهان می‌آید

یا رب این آب حیات از چه وطن می‌جوشد

یا رب این نور صفات از چه مکان می‌آید

عکس پروفایل اشعار مولانا | 110 عکس نوشته از اشعار مولانای جان

صنما جفا رها کن کرم این روا ندارد

بنگر به سوی دردی که ز کس دوا ندارد

ز فلک فتاد طشتم به محیط غرقه گشتم

به درون بحر جز تو دلم آشنا ندارد

عکس پروفایل اشعار مولانا | 110 عکس نوشته از اشعار مولانای جان

مطربا این پرده زن کز رهزنان فریاد و داد

خاصه این رهزن که ما را این چنین بر باد داد

مطربا این ره زدن زان رهزنان آموختی

زانک از شاگرد آید شیوه‌های اوستاد

عکس پروفایل اشعار مولانا | 110 عکس نوشته از اشعار مولانای جان

نگارا مردگان از جان چه دانند

کلاغان قدر تابستان چه دانند

بر بیگانگان تا چند باشی

بیا جان قدر تو ایشان چه دانند

عکس پروفایل اشعار مولانا | 110 عکس نوشته از اشعار مولانای جان

بگو دل را که گرد غم نگردد

ازیرا غم به خوردن کم نگردد

نبات آب و گل جمله غم آمد

که سور او بجز ماتم نگردد

عکس پروفایل اشعار مولانا | 110 عکس نوشته از اشعار مولانای جان

بار دگر آن مست به بازار درآمد

وان سرده مخمور به خمار درآمد

سرهای درختان همه پربار چرا شد

کان بلبل خوش لحن به تکرار درآمد

عکس پروفایل اشعار مولانا | 110 عکس نوشته از اشعار مولانای جان

🔔 مطالب مرتبط دیگر 🔔

شعر عاشقانه مولانا

شعر عاشقانه حافظ

شعر عاشقانه کوتاه

شعر عاشقانه برای عشقم

اشعار عاشقانه زیبا

عکس عاشقانه لاکچری

عکس عاشقانه پاییز

عکس عاشقانه مفهومی

عکس عاشقانه همسر

عکس عاشقانه غمگین