رویایِ ماهِ شب چهارده


رویایِ ماهِ شب چهارده

زیر آسمان این شهر آلوده شد، رویای ما مرگِ ما،مرگِ رویای ماست.. شب ها را روز میکنم اما دریغ ماه شب چهارده را نمیبنم دگر این وصفِ حال میترساندم از فردا؛ فردایی که خاموشی آرزوست؛ فردایمان شدهشاعر:علیرضا برون سرا

زیر آسمان این شهر
آلوده شد، رویای ما
مرگِ ما،مرگِ رویای ماست..
شب ها را روز میکنم اما دریغ
ماه شب چهارده را نمیبنم دگر
این وصفِ حال میترساندم از فردا؛
فردایی که خاموشی آرزوست؛
فردایمان شده است:
مردی که یک جا ایستاده است.
حرف دارد؛ نمی زند
درد دارد؛بروز نمی‌دهد
میخندد؛اما ناله وار...
آیا می‌رسد فریاد آرزویمان، به این آسمانِ مایوس؟
گمانم روزی هم برسد این فریاد،هیچکدام نخواهیم دید این لحظه را...!


علیرضا برون سرا
۱۳۹۹/۱۱/۱۴

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه شعرنو

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!



بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


نقاشی سیزده بدر | 70 نقاشی کودکانه و رنگ آمیزی درباره سیزده به در