با پرهیز از اشتباه‌های رایج تربیتی نخستین قدم را در مسیر فرزندپروری برداریم


با پرهیز از اشتباه‌های رایج تربیتی نخستین قدم را در مسیر فرزندپروری برداریم

هر کودکی منحصر به فرد است و نمی‌توان نسخه تربیتی واحدی برای همه پیچید، اما تجربه نشان می‌دهد به طور معمول، اشتباه‌های تربیتی والدین تکراری و یکسان است و لازم است دست کم در این زمینه‌ها اطلاعات خود را افزایش دهند.

معصومه متین نژاد | شهرآرانیوز؛ «یک ساعتی می‌شد که از سر کار برگشته بود. فکرم به شدت درگیر بود. امیر، پسر کوچکم، هم مدام دورم می‌چرخید و پاهایش را بالا می‌آورد. این رفتارش کلافه ام کرده بود. یک لحظه کنترلم را از دست دادم و عصبانی شدم. طفلک بغض کرد و رفت توی اتاقش. چند لحظه بعد همسرم از توی آشپزخانه سرک کشید و گفت: مثلا روان شناس کودکی! هیچ متوجه شدی که این همه بالا و پایین پریدن بچه برای این بود که فقط جوراب‌های جدیدش را به تو نشان بدهد؟»
استاد همیشه سر کلاس‌های روان شناسی این مثال را برای دانشجوهایش می‌زد تا به آن‌ها بفهماند مسائل تربیتی ظرافت‌های زیادی دارد و تنها با گذراندن چند ترم کلاس آموزشی و مطالعه چند کتاب روان شناسی نمی‌توان علامه دهر شد؛ از پس بچه خودت هم برنمی آیی، چه رسد به مشاوره دادن به دیگر والدین! برای همین، لازم است والدین مدت‌ها قبل از تصمیم به بچه دار شدن به دنبال یادگیری این نکته‌های آموزشی باشند، زیرا فرزندپروری دنیایی بسیار گسترده است و برای آن نمی‌توان سن یا مدت آموزش خاصی مشخص کرد.
حسین جانعلی پور، روان شناس کودک و نوجوان، با تأیید این موضوع به ما می‌گوید: والدین عزیز حتی اگر فرصت کافی برای به روزکردن دانش خود در زمینه فرزندپروری ندارند، باید اطلاعات پایه دراین باره را کسب کنند. قبول دارم که هر کودکی منحصر به فرد است و نمی‌توان نسخه تربیتی واحدی برای همه پیچید، اما تجربه نشان می‌دهد به طور معمول، اشتباه‌های تربیتی والدین تکراری و یکسان است و لازم است دست کم در این زمینه‌ها اطلاعات خود را افزایش دهند.

تهدید کردن بچه‌ها

«اشکالی نداره! هر کاری دوست داری بکن! مگه بابات نیاد خونه!» و «اگه بیام، جارو رو به تنت ریزریز می‌کنم!» نمونه‌هایی از تهدید‌های معمول والدین هستند که استفاده زیاد از آن‌ها به مرور زمان کارایی تهدید در امر تربیت و فرمانبرداری کودک را از بین می‌برد. هم چنین سبب استرس زیاد کودک می‌شود، چون مدام انتظار تهدیدشدن دارد.

هماهنگ نبودن والدین

یکی از اشتباه‌هایی که بیشتر والدین مرتکب می‌شوند ناهماهنگ بودن آن‌ها در امور تربیتی کودک است که به تفاوت دیدگاه‌های آن‌ها برمی گردد: سخت گیر بودن یکی و آسان گیر بودن دیگری یا وسواس زیاد یکی و بی خیالی آن دیگری. در چنین مواقعی، کودک سردرگم است و نمی‌داند برای به دست آوردن دل هردو والد خود چه کار باید بکند. هم چنین سعی می‌کند با سوءاستفاده از موقعیت، اشتباه‌های خود را با پناه بردن به یکی از والدین بپوشاند.

رشوه دادن به بچه‌ها

رشوه دادن به بچه‌ها آثار مخرب تربیتی زیادی دارد. والدینی که برای انجام دادن یا ندادن هر کاری به فرزند خود رشوه می‌دهند، افزون بر اینکه او را شرطی می‌کنند، انگیزه لازم برای تلاش را هم از او می‌گیرند. این بچه‌ها حس مسئولیت لازم برای انجام دادن هیچ کاری را هم نخواهند داشت، مشکلی که به طور حتم در بزرگ سالی و زمانی که قرار است سختی‌های دنیای بیرون را تجربه کند، برایش دردسرساز خواهد شد.

مقایسه بچه‌ها باهم

مقایسه کردن بچه‌ها با هم یکی از اشتباه‌های رایج تربیتی والدین است. بچه‌ها حتی اگر خواهر و برادر باشند، تفاوت‌های جسمی، روحی و استعدادی متفاوتی دارند و نمی‌توان در هیچ زمینه‌ای آن‌ها را با هم مقایسه کرد. این کار اشتباه والدین افزون بر اینکه به عزت نفس بچه‌ها ضربه می‌زند، اعتمادبه نفس آن‌ها را هم پایین می‌آورد. در ضمن، تخم کینه را از همان کودکی در دل آن‌ها می‌کارد.

توقع و انتظار نابجا

نوع توانایی و استعداد بچه‌ها با هم فرق دارد. یکی در زمینه فنی مهارت دارد و دیگری در کار‌های اجرایی. یکی نبوغ و توانمندی اش را در رشته‌های ورزشی نشان می‌دهد و آن دیگری در تحصیل. برای همین، نمی‌توان از همه بچه‌ها انتظار یکسان داشت، به ویژه این روز‌ها که والدین به تحصیل و آموزش بچه‌ها بیش از هر چیز دیگری اهمیت می‌دهند و روی آن سرمایه گذاری می‌کنند. به طور معمول، نتیجه انتظارات نابجای والدین از بچه‌ها چیزی جز سرکوب استعداد‌های آن‌ها و از بین بردن اعتمادبه نفسشان نخواهد بود.

خرد کردن شخصیت بچه‌ها

«خنگی! آخرش هم چیزی از کار درنمی آیی.»، «خیلی بی عرضه ای. یک کم از پسرخاله ات یاد بگیر!» و «گم شو برو توی اتاقت و تا اجازه نداده ام بیرون نیا!». توهین به بچه‌ها یا تحقیر و خردکردن شخصیت آن‌ها رفتاری است که برخی والدین آن را در تربیت بچه هایشان درپیش می‌گیرند و احساس می‌کنند به کارگیری آن بهتر از تنبیه بدنی است. این والدین نمی‌دانند که آثار مخرب تربیتی این روش بسیار بیشتر از تنبیه جسمی است.

تنبیه زیاد بچه‌ها

متأسفانه هنوز هم برخی والدین از تنبیه بدنی برای تربیت فرزندانشان استفاده می‌کنند. این موضوع سبب ترس و دلهره زیاد در بچه‌ها می‌شود. با مرور زمان، کارایی تربیتی خودش را هم از دست می‌دهد و دیگر اثر بازدارندگی نخواهد داشت. به عبارت دیگر، بچه‌ای که عادت دارد برای ارتکاب هر خطایی تنبیه شود، پس از مدتی دیگر ترس از تنبیه شدن ندارد و خیلی راحت اشتباه هایش را تکرار می‌کند. بیشتر این بچه‌ها در آینده هم از همین روش تربیتی برای فرزندان خود استفاده می‌کنند.

کنترل داشتن یا نداشتن

سخت گیری بیش ازاندازه یا رهاکردن بچه‌ها به حال خودشان، هردو، به یک اندازه مخرب است. سخت گیری زیاد سبب پنهان کاری در بچه‌ها و رهاکردنشان باعث جسور شدن آن‌ها در انجام هر کاری خواهد شد. بچه‌ها همیشه باید احساس کنند که در کنترل و پناه والدین خود هستند و اگر روزی مرتکب خطایی می‌شوند، به اندازه‌ای با والدین خود احساس راحتی و امنیت داشته باشند که بدون لحظه‌ای درنگ به سراغ آن‌ها بروند.

نادیده گرفتن کار‌های خوب

بیشتر والدین برای اصلاح عادت‌های رفتاری در بچه ها، خطا‌ها و رفتار‌های اشتباه آن‌ها را بزرگ و برجسته می‌نمایند و کودک خود را سرزنش‌ می‌کنند. این در حالی است که کفه ترازوی تنبیه و تشویق باید به یک اندازه باشد. یعنی اگر رفتار ناشایست کودکی را نکوهش می‌کنیم، رفتار‌های خوب او را هم تأیید و تشویق کنیم. در ضمن، باید یادمان باشد همیشه رفتار کودک است که باید تأیید یا رد شود، نه شخصیت او.

لوس و خودشیفته کردن بچه‌ها

یکی از آثار مخرب تک فرزندی، لوس شدن بچه هاست که سبب می‌شود بسیار متکبر و خودشیفته شوند. این رفتار در بزرگ سالی به طور حتم سبب تنهایی و انزوای آن‌ها خواهد شد، چون کسی جز والدین این بچه‌ها حاضر نیست آن‌ها را تحمل کند. در ضمن، دنیای واقعی با محیط گلخانه‌ای خانواده فرق زیادی دارد و از حمایت‌های بی حدواندازه والدین در آن خبری نیست.

محدود کردن آزادی بچه‌ها

تصور برخی والدین از بچه خوب بچه آرام و بی سروصداست. برای همین، همواره در برابر هرگونه حرکت و ابراز هیجانی، از بچه‌ها می‌خواهند ساکت و آرام باشند. گاهی والدین این خواسته را به زبان نمی‌آورند، ولی در قالب میل و آرزو آن را از بچه‌ها طلب می‌کنند غافل از اینکه این هیجانات مثبت که در کودکی در بچه‌ها سرکوب می‌شود، در آینده در جایی دیگر و به شکلی منفی بروز خواهد کرد.

همراهی نکردن با بچه‌ها

هیچ چیزی به اندازه بازی و همراهی با بچه‌ها نمی‌تواند آن‌ها را بانشاط و پرانرژی تربیت کند. برخی والدین به دلیل نداشتن وقت، بی حوصلگی یا اینکه این رفتار‌ها را در حد و اندازه خود نمی‌دانند، از بازی و همراهی با بچه‌ها خودداری می‌کنند. آن‌ها نمی‌دانند بازی کارکرد‌های زیادی برای بچه‌ها دارد، از جمله آموزش.

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه گوناگون

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!


روی کلید واژه مرتبط کلیک کنید
منتخب امروز

بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


ابهامات بزرگ در مسیر واگذاری سرخابی‌ها/ آغاز دوران جدید در استقلال و پرسپولیس