اخبار بی‌اخبار«پی‌گیر اخبار نباشید»

نویسنده: رولف دوبلی

مترجمان: عادل فردوسی‌پور، بهزاد توکلی، علی شهروز

ناشر: چشمه، چاپ سوم 1399

142 صفحه، 30000 تومان

*****

تقریباً همگان اخبار را پیگیری می‌کنند. علت این کار چیست؟ ظاهراً بدیهی است. ولی اگر بداهت را زیر پا بگذاریم و پافشاری کنیم که دلایل پیگیری اخبار را بدانیم، ممکن است یکی دو جوابی هم بشنویم. بیشتر، نه! احتمالاً اولین پاسخ طرفداران اخبار این است که وعده‌های خبری به ما شناختی فوق‌العاده از جهان می‌دهند. واقعاً این‌طور است؟ اجازه دهید یک مورد را با دقت بررسی کنیم.

چند ماه پیش برخی رسانه‌ها، مثل همیشه، رویدادی تلخ را در صدر فهرست اخبار قرار دادند؛ در گوشه‌ای از این کشور درندشت، مردی همسرش را به قتل رساند. همۀ ما با واکنش‌ها و ماجراهای بعدی آشنا هستیم. در این‌باره چیزی نمی‌گویم. فقط مسئلۀ شناخت را بررسی کنیم. خب این رویداد دقیقاً چه شناختی از جهان یا کشور به ما می‌دهد؟ اگر منطقی نگاه کنیم، مطلقاً هیچ! منظور این است که نمی‌توان نتیجۀ کلی معتبری به دست آورد. برای مثال نمی‌توان نتیجه گرفت که عجب دنیای بدی شده که مردی همسر خودش را می‌کشد! واقعیت این است که در گذشته، همه‌جا، چنین قتل‌هایی رخ می‌داد. همین حالا هم خیلی از شوهران آرزوی چنین کاری را دارند، اما هر وقت گوشت‌کوب دیزی را برمی‌دارند، دست‌شان می‌لرزد. البته خیلی هم ترسی ندارد؛ زیرا از طلاق دردسر کمتری دارد و هزینۀ مالی‌اش هم زیاد نیست. دل و جان انسان هم خنک می‌شود! البته بسیاری از افراد به این باور رسیدند که شوهران به زنان خود رحم نمی‌کنند و... . اما این هم اشتباه محض است. در همان لحظه‌ای که آن شخص دست به آن جنایت هولناک زد، میلیون‌ها شوهر داشتند به همسران خود محبت می‌کردند؛ شوهرانی برای همسران خود هدیه می‌خریدند، شوهرانی با همسران خود شوخی می‌کردند، شوهرانی زنان خود را به بیمارستان می‌بردند، شوهرانی بر بالین همسران خود بودند، شوهرانی دست همسران خود را گرفته بودند و به کتاب‌فروشی رفته بودند و... . آیا این‌ها هیچ ارزشی ندارد؟ بله؛ برای اخبار هیچ ارزشی ندارد. اخبار واقعیت را آن‌گونه که هست نمایش نمی‌دهد؛ زیرا برایش اهمیتی ندارد. به علاوه، اساساً نمی‌تواند نشان دهد. اخبار فقط می‌خواهد اذهان و چشمان و توجه بیشتری را به خود جلب کند؛ به هر قیمتی که شده. مسئله چندان هم پیچیده نیست. هر روز میلیاردها اتفاق در عالم رخ می‌دهد. چرا فقط ده بیست مورد از آنها در اخبار گفته می‌شود؟ اگر با نگاه انتقادی به اخبار نگاه کنیم، می‌بینیم که از اخبار هیچ شناخت درست و دقیقی حاصل نمی‌شود. رسانه‌ها فقط چیزهای جدید و سرگرم‌کننده ارائه می‌کنند و نه مطالب مهم و حیاتی.

برویم سراغ جواب دوم. به هر حال هوادارن وعده‌های خبری هنوز هم دست‌شان کاملاً خالی نشده است. آنها می‌توانند، علاوه بر «شناخت»، دلیل دیگری رو کنند: «تحلیل». وعده‌های خبری انباشته می‌شود از کارشناسان مسایل اقتصادی و سیاسی و اجتماعی و فرهنگی و گوجه فرنگی. کارشناسان مسایل مهم با ظاهری شیک و مجلسی و قیافه‌هایی بسیار جدی به صندلی تکیه می‌دهند و پیش‌بینی می‌کنند آیندۀ همه چیز را. باز هم یک مورد را بررسی می‌کنیم.

روز چهارشنبه، بیستم ژانویه سال 2021، تحلیف رییس جمهور جدید ایالات متحده بود. دست‌کم چندصد میلیون نفر آدم علاف و بیکار در سراسر جهان مشغول تماشای این مراسم خاله‌زنکی بودند که صدها کانال تلویزیونی و ماهواره ای در سراسر جهان آن را به طور زنده پخش می‌کردند. یکی از آن چند صدمیلیون نفر علاف و بیکارِ دنیا خودم بودم. همراه با تخمۀ آفتاب‌گردان معتنابهی که دم دستم بود، به آن ماس‌ماسک‌های روی صورت زن‌وبچۀ مردم خیره شده بودم. یکی ازشبکه‌های فارسی‌زبان خارجکی، همزمان با اجرای مراسم، چند کارشناس چاقالو آورده بود که این لوس‌بازی‌ها را تجزیه و تحلیل کنند. یکی از خفن‌ترین افراد پروفسور نمی‌دونم چی‌چی از کالج اُل بولز از دانشگاه وِست شیپز ایالت جورج جورداق بود؛ یا یک همچو چیزی. وی کارشناس مسایل سیاست جهان در دنیا بود. مجری پرسید که از نظر او با روی کار آمدن آقای جو بایدن سیاست خارجی آمریکا در قبال جمهوری اسلامی ایران چه رویکردی را در پیش خواهد گرفت و عاقبت چه خواهد شد؟ جناب پروفسور پس از چند ثانیه تکان کله به بالا و پایین و لمس گره کراوات با اعتماد به نفس مطلق جواب داد: «پیش‌بینی من این هست که پریزیدنت جو بایدن سیاستی متفاوت با دونالد ترامپ را در قبال جمهوری اسلامی ایران به کار خواهد گرفت. این سیاست به سیاست تیم آقای باراک اوباما بیشتر شباهت دارد تا به سیاست تیم آقای ترامپ. البته این مطلب اصلاً به این معنا نیست که همۀ تصمیم‌های آقای ترامپ لغو خواهد شد. قطعاً بایدن به آنها توجه خواهد کرد و البته تصمیم‌های خاص خودش را هم قطعاً خواهد داشت».

واقعاً فقط از چنان کالج و دانشگاهی چنین تحلیل عمیقی درمی‌آید. به من اشکال نکنید. واقعاً قصد ندارم این شخص را نقد کنم. من فقط می‌خواهم او و همۀ آن دم‌ودستگاه پوک را مسخره کنم. این‌گونه شارلاتان‌های شیک و فاخر ارزش نقد ندارند. آن شبکه خبری اگر با یکی از دخترکان دبیرستانی تماس می‌گرفت و از او نظرخواهی می‌کرد، تحلیل بهتری می‌شنید. البته بقیه هم خیلی بهتر نیستند. بیشتر تحلیل‌های کارشناسان نیز در همین حد آبکی و الکی است. چند روز پیش یکی از کارشناسان اقتصادی که متخصص بازار سکه است، این پیش‌بینی را عرضه کرد:«احتمالاً قیمت سکه پایین خواهد آمد، اما همین امر باعث می‌شود که احتمالاً مردم دوباره به سراغ خرید سکه بروند و دوباره قمیت بالا خواهد رفت. اما توان خرید مردم محدود است و این صعود قیمت ادامه‌دار نخواهد بود. لذا من پیش‌بینی می‌کنم که در کل احتمالاً قیمت سکه پایین خواهد آمد، اما این مطلب به این معنا نیست که سکه ارزان می‌شود».

بله؛ اگر کسی دیپلم داشته باشد، حق دارد برای دو سه نفری که اطرافش نشسته‌اند چرت‌وپرت ببافد. در مقابل، داشتن مدرک دکتری به انسان حق می‌دهد که با خیال راحت به چند میلیون ببیننده مزخرفات شکوهمند تحویل دهد. البته مشکل حادی هم نیست؛ زیرا کسی این ترهات را جدی نمی‌گیرد. واقعیت این است که افراد اخبار را از روی عادت تماشا می‌کنند یا سرگرمی و یا هر دو. وگرنه اگر کسی اطلاعات مهم می‌خواهد، برود تاریخ بخواند. اگر تحلیل جدی می‌خواهد، کتاب تحقیقی مطالعه کند. کتابی دویست صفحه‌ای در زمینۀ فلسفه سیاسی از بیست سال تماشای تحلیل‌های خبری بهتر و دقیق‌تر و درست‌تر است. ذره‌ای تردید نکنید! نیاز به جروبحث هم نیست. هر کسی شک دارد، سراغ کتاب‌ها برود و خودش تجربه کند.

در هر صورت، یکی دو دلیلی که برای دفاع از تماشای اخبار تکرار می‌شود، چندان محکم نیست و با کمی نقد و بررسی فرو می‌ریزد. علاوه بر این، رولف دوبلی در این کتابش بیش از سی دلیل بر علیه اخبار ردیف کرده. هر اشکالی هم که به ذهن خواننده و طرفداران دوآتشه اخبار برسد، در کتاب مطرح می‌شود و جواب دندان‌شکنی دریافت می‌کند. لذا دوبلی ادعا می‌کند که اخبار را نباید به هیچ وجه پیگیری کنیم. چرا؟ بفرمایید یک کتاب جواب! البته او به ذکر دلایل بسنده نمی‌کند و راه‌کارهای عملی برای «ترک اخبار» پیش پای خوانندۀ معتاد به اخبار می‌گذارد.

ممکن است کسی بگوید: «خب این افراط است؛ اخبار خوب است اما باید کم شود و کمتر پیگری کنیم». خب این مطلب را که همگی می‌دانیم و نتیجه‌اش را هم دیده‌ایم؛ یعنی هیچ. حتی برای کمتر دیدن اخبار هم باید به مرگ گرفت تا ملت به تب راضی شوند. مرگی هم نیست در واقع. دوبلی می‌گوید برای زندگی باید چنین کنیم. از نظر او جدی گرفتن اخبار، زندگی را تباه می‌کند و هر کس می‌خواهد زندگی خوبی داشته باشد، اخبار را دور بریزد. لذا این کتاب او هم، مثل دیگر نوشته‌هایش، برای خوب زندگی کردن است.

*دکترای فلسفه