تا چشم شوخ تو در خواب دیده ام
دل از تمامِ عالم امکان بریده ام
هر چند شور عشق سرآغاز زندگیست
دیریست نازنین که به پایان رسیده ام
از لطف وُ رحمتِ آن حىّ لایزال
بسیار گفته اند وُ بسى هم شنیده ام
اما میانِ اینهمه خوبى چه شد، ندید؟!
در انتظار دوست چه رنجى کشیده ام
"ما را به سخت جانىِ خود این گمان نبود"
دردى فراتر از غمِ دورى ندیده ام
دل از تمامِ عالم امکان بریده ام
هر چند شور عشق سرآغاز زندگیست
دیریست نازنین که به پایان رسیده ام
از لطف وُ رحمتِ آن حىّ لایزال
بسیار گفته اند وُ بسى هم شنیده ام
اما میانِ اینهمه خوبى چه شد، ندید؟!
در انتظار دوست چه رنجى کشیده ام
"ما را به سخت جانىِ خود این گمان نبود"
دردى فراتر از غمِ دورى ندیده ام