نقش استقلال فکری در رشد و تکامل کودک و نوجوان


نقش استقلال فکری در رشد و تکامل کودک و نوجوان

امروزه برخی والدین بی‌آن‌که از ضرورت استقلال به موقع در کودک و نوجوان آگاه باشند، تمایل به همراهی همیشگی با فرزندان خود دارند و اثر مخربی در رشد فرزندان خود می‌گذارند.

به گزارش خبرنگار مهر، متن زیر یادداشتی است که راحله ابراهیمی پژوهشگر و مدرس فلسفه برای کودکان در مورد نقش استقلال فکری در رشد و تکامل کودک و نوجوان نوشته و برای انتشار در اختیار خبرگزاری مهر قرار داده است:

یکی از نتایج فلسفه برای کودک ونوجوان (فبک) رشد شخصیت و رسیدن به تفاهم درونی برای استقلال به موقع و به هنگام است.متیو لیپمن بنیانگذار p4c، کار خود را بر ترویج این روش آموزشی از طریق «داستان» بنا گذاشت و شاخصه داستان را مهم‌ترین و بهترین روش در آموزش و پرورش کودکان و نوجوانان می داند. در داستان‌ها می توان ذهن کودک و نوجوان را با پرسشها و یا مفاهیم اساسی زندگی و یا پرسش های هستی شناسانه درگیر کرد بی آنکه پرسش مستقیمی و یا شاید ملال آوری ذکر شده باشد و او را ترغیب به تفکر و کشف پاسخ می کند.

اساسی‌ترین مفاهیمی که ماحصل و زاده فکر و چرایی کردن است، آموختن «چگونگی تفکر» و رسیدن به استقلال فکر ی صحیح است و این استقلال زمینه ساز رشد و تکامل شخصیت کودک ونوجوان می شود.

وقتی کودک ونوجوان در زمان «به هنگام» و به وقت به استقلال و فهم از خود و جهان برسند در زندگی آینده و پیش روی خود دچار «رنج» و اندوه ناشی از دست دادن و وابستگی، نخواهند شد؛ چرا که لازمه ی هر «گسست»، رنج است و زندگی توام با گسست و پیوست است پس چه بهتر که این نوع آگاهی، در راستا پرورش کودکان و نوجوانان قرار گیرد.

برای مثال در داستان هایی همچون باخانمان، دختر غازچران، سارا کرو، زنده ی بیدار، قصه غربت غربیه…کودک ونوجوان خواسته یا ناخواسته به چالش های زندگی کشیده می شود تا بتواند یادآور ضرورت استقلال به موقع در کودک ونوجوان باشند و آنها را متوجه این نکته کنند که تا ابد نمی‌توانند به بزرگسالان با پدر و مادر خود متکی باشند.

تسهیلگران فبک با به کارگیری رویکرد داستان خوانی در حلقه های گفت و گو می توانند ذهن مخاطب را با مفاهیم موثر در زندگی را آشنا و درگیر کننده دراین راه گامی رو به جلو بردارند.

امروزه وقتی در سطح اجتماع قرار می گیریم مشاهده می کنیم که برخی والدین بی آنکه از ضرورت استقلال به موقع در کودک و نوجوان آگاه باشند، تمایل به همراهی همیشگی با فرزندان خود دارند و اثر مخربی در رشد فرزندان خود می گذارند. اگر ما در زندگی «چرایی» را به فرزندان بیاموزیم آنان خود «چگونگی ها» را در خواهند یافت.
فلسفه برای کودک و نوجوان با رشد جنبه های مختلف شناختی-تربیتی، از جمله جنبه تفکر نقاد و تفکر مراقبتی، زمینه رشد متعادل و به موقع را در کودک و نوجوان فراهم می کند.

آنچه گفتنی است این نکته است که سبک آموزشی p4c به دلیل بساطت و شمولی که دارد بسیاری از حوزه های آموزشی و تربیتی از جمله مهارت های زندگی، رجیو، مونتسوری، نظریه بازی در آموزش را در برمیگیرد چرا که این روش های آموزشی حول محور فکر، کشف، خلاقیت و خودآگاهی و انطباق با جهان درون وبیرونی می گردد.

متأسفانه این سبک آموزشی در آموزش و پرورش کشور ما مورد غفلت واقع شده و تاکنون به طور جدی به آن پرداخته نشده است. امید که این مهم مورد توجه و عنایت آموزش و پرورش کشور هم واقع شود.


به گزارش خبرنگار مهر، متن زیر یادداشتی است که راحله ابراهیمی پژوهشگر و مدرس فلسفه برای کودکان در مورد نقش استقلال فکری در رشد و تکامل کودک و نوجوان نوشته و برای انتشار در اختیار خبرگزاری مهر قرار داده است:

یکی از نتایج فلسفه برای کودک ونوجوان (فبک) رشد شخصیت و رسیدن به تفاهم درونی برای استقلال به موقع و به هنگام است.متیو لیپمن بنیانگذار p4c، کار خود را بر ترویج این روش آموزشی از طریق «داستان» بنا گذاشت و شاخصه داستان را مهم‌ترین و بهترین روش در آموزش و پرورش کودکان و نوجوانان می داند. در داستان‌ها می توان ذهن کودک و نوجوان را با پرسشها و یا مفاهیم اساسی زندگی و یا پرسش های هستی شناسانه درگیر کرد بی آنکه پرسش مستقیمی و یا شاید ملال آوری ذکر شده باشد و او را ترغیب به تفکر و کشف پاسخ می کند.

اساسی‌ترین مفاهیمی که ماحصل و زاده فکر و چرایی کردن است، آموختن «چگونگی تفکر» و رسیدن به استقلال فکر ی صحیح است و این استقلال زمینه ساز رشد و تکامل شخصیت کودک ونوجوان می شود.

وقتی کودک ونوجوان در زمان «به هنگام» و به وقت به استقلال و فهم از خود و جهان برسند در زندگی آینده و پیش روی خود دچار «رنج» و اندوه ناشی از دست دادن و وابستگی، نخواهند شد؛ چرا که لازمه ی هر «گسست»، رنج است و زندگی توام با گسست و پیوست است پس چه بهتر که این نوع آگاهی، در راستا پرورش کودکان و نوجوانان قرار گیرد.

برای مثال در داستان هایی همچون باخانمان، دختر غازچران، سارا کرو، زنده ی بیدار، قصه غربت غربیه…کودک ونوجوان خواسته یا ناخواسته به چالش های زندگی کشیده می شود تا بتواند یادآور ضرورت استقلال به موقع در کودک ونوجوان باشند و آنها را متوجه این نکته کنند که تا ابد نمی‌توانند به بزرگسالان با پدر و مادر خود متکی باشند.

تسهیلگران فبک با به کارگیری رویکرد داستان خوانی در حلقه های گفت و گو می توانند ذهن مخاطب را با مفاهیم موثر در زندگی را آشنا و درگیر کننده دراین راه گامی رو به جلو بردارند.

امروزه وقتی در سطح اجتماع قرار می گیریم مشاهده می کنیم که برخی والدین بی آنکه از ضرورت استقلال به موقع در کودک و نوجوان آگاه باشند، تمایل به همراهی همیشگی با فرزندان خود دارند و اثر مخربی در رشد فرزندان خود می گذارند. اگر ما در زندگی «چرایی» را به فرزندان بیاموزیم آنان خود «چگونگی ها» را در خواهند یافت.
فلسفه برای کودک و نوجوان با رشد جنبه های مختلف شناختی-تربیتی، از جمله جنبه تفکر نقاد و تفکر مراقبتی، زمینه رشد متعادل و به موقع را در کودک و نوجوان فراهم می کند.

آنچه گفتنی است این نکته است که سبک آموزشی p4c به دلیل بساطت و شمولی که دارد بسیاری از حوزه های آموزشی و تربیتی از جمله مهارت های زندگی، رجیو، مونتسوری، نظریه بازی در آموزش را در برمیگیرد چرا که این روش های آموزشی حول محور فکر، کشف، خلاقیت و خودآگاهی و انطباق با جهان درون وبیرونی می گردد.

متأسفانه این سبک آموزشی در آموزش و پرورش کشور ما مورد غفلت واقع شده و تاکنون به طور جدی به آن پرداخته نشده است. امید که این مهم مورد توجه و عنایت آموزش و پرورش کشور هم واقع شود.

کد خبر 5156136

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه فرهنگی و هنری

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!


روی کلید واژه مرتبط کلیک کنید
منتخب امروز

بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


تست هوش تشخیص دو خواهر : کدام پسر 2 خواهر دارد؟