کاش باران بیاید


کاش باران بیاید

اما بر بال باد سوار شدم تا شاید از عقوبت خویش کنده شوم دیگر خبری از قاصدک ها نیست. از زمان و مکان بی خبرم درست مثل تکه یخی که که از کوه جدا شده و در دریای فراموشی شناور است از آفتابشاعر:عاطفه مشرفی زاده

اما بر بال باد سوار شدم
تا شاید از عقوبت خویش
کنده شوم
دیگر خبری از قاصدک ها نیست.
از زمان و مکان بی خبرم
درست مثل تکه یخی که
که از کوه جدا شده
و در دریای فراموشی
شناور است
از آفتاب گریزانم
و درتکاپوی رسیدن به فصل سرد
عدد ها را مرورمی کنم
خسته ام از آفتاب
گل یخ نجاتم می دهد

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه شعرنو

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!



بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


دانلود کتاب کار دیکته شب اول ابتدایی - کتاب گاج