ای شوقِ وِصالِ تو مُورِ هُل به جلو داد
یَک بی خبر از راه رسید عِشقومِه لو داد
خیلی نِمِخاستُم که کِلِوَنگِ تو باشُم
گرمی یِ نگاهِت دِلِ سردُم رِ اَلو داد
ترجمه واژه های مشهدی
ای : این
مُورِ : من را
کِلِوَنگ شدن : درگیر شدن - پیله شدن
یَک بی خبر از راه رسید عِشقومِه لو داد
خیلی نِمِخاستُم که کِلِوَنگِ تو باشُم
گرمی یِ نگاهِت دِلِ سردُم رِ اَلو داد
ترجمه واژه های مشهدی
ای : این
مُورِ : من را
کِلِوَنگ شدن : درگیر شدن - پیله شدن