نیمکت برفی


نیمکت برفی

بازم بارونُ این دله شکسته بازم‌چشایی که تنها نشسته بازم‌لبایی که از غصه بسته تو تاریکی با بغضی سردُخسته شبای بی قراری تو کجایی دلم لک زده حیف که تو جدایی بازم بارون میاد اما توشاعر:عسل پروانه

بازم بارونُ این دله شکسته
بازم‌چشایی که تنها نشسته
بازم‌لبایی که از غصه بسته
تو تاریکی با بغضی سردُخسته
شبای بی قراری تو کجایی
دلم لک زده حیف که تو جدایی
بازم بارون میاد اما تو نیستی
میلرزه این دلم با کی نشستی؟

(تو این سرما ندارم دیگه حسی
قشنگ زدی منو از ته شکستی
حالا رو نیمکته برفی نشستی
بهم میگی دره قلبتو بستی)

بازم بارون منو پاهای داغون
یه آدم که نمونده واسه اون جون
همش خیس میشمو یخ زده دستم
نه دستیو نه عشقی آخ که خستم
کجاست حالش چطوره اون میخنده؟
عجب نامردیه قلبم که هی باهام میجنگه

(تو این سرما ندارم دیگه حسی
قشنگ زدی منو از ته شکستی
حالا رو نیمکته برفی نشستی
بهم میگی دره قلبتو بستی)
عسل پروانه

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه شعرنو

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!



بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


جدیدترین عکس های 00:00 عاشقی با متن های رمانتیک