در هفته‌های اخیر اسامی مختلفی به‌عنوان نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری در خردادماه سال آینده مطرح می‌شود.

دراین‌بین نام آیت‌الله رئیسی، رئیس قوه قضائیه و محمدباقر قالیباف، رئیس مجلس شورای اسلام نیز بارها مطرح‌شده است. البته محسن پیرهادی، عضو هیئت‌رئیسه مجلس شورای اسلامی روز جمعه 8 اسفندماه با اشاره به برخی گمانه‌زنی‌ها درباره ورود محمدباقر قالیباف به عرصه انتخابات گفت: «آقای قالیباف در پاسخ به درخواست برخی نمایندگان برای نامزدی در انتخابات ۱۴۰۰ گفته است که با توجه به شرایط حساس کشور و مشکلات اساسی مردم، مهم‌ترین موضوع، پیروزی جبهه انقلاب و تشکیل دولتی کارآمد به‌منظور حل مشکلات مردم است».

وی ادامه داد: «آقای قالیباف ضمن اینکه تمرکزشان را معطوف به وظایف خود در مجلس کرده‌اند، تأکیددارند که بنای کاندیداتوری در انتخابات را ندارند و می‌گویند همه نیرو‌های انقلاب موظف هستند تلاش کنند تا هرچه سریع‌تر با وحدت، تمام ظرفیت‌های خود را متمرکز بر موفقیت گزینه واحد کنند».

در حال حاضر تا انتخابات ریاست جمهوری سال آینده حدود چهار ماه باقی‌مانده اما از ماه‌های گذشته بارها نام رئیس قوه قضائیه و رئیس مجلس شورای اسلامی به‌عنوان نامزدهای بالقوه انتخابات مطرح‌شده است.

گمانه‌زنی درباره احتمال ورود محمدباقر قالیباف به انتخابات ریاست جمهوری حتی موجب شده که در ماه‌های اخیر هر اقدامی مجلس شورای اسلامی درباره آن قصد تصمیم‌گیری داشته برخی از آن هدف انتخاباتی برداشت کنند. درحالی‌که واقعاً نمایندگان چنین چشم‌اندازی برای اقدامات خود متصور نبوده‌اند اما رقبای سیاسی برای خود معمولاً این حق را قائل می‌شوند تا تمام اقدامات حریفان خود را ثبت و ضبط و نقد کنند.

مثلاً از همان روز اولی که رئیس مجلس شورای اسلامی از نظارت میدانی سخن گفت و به برخی استان‌های کشور مانند خوزستان، سیستان و بلوچستان، چهارمحال و بختیاری و ... سفر کرد عده‌ای آن را انتخاباتی دانستند و این کار باارزش را به بحث‌ها و رقابت‌های جناحی و باندی کاهش دادند. همین اتفاق نیز درباره سفر قالیباف به روسیه رخ داد. درواقع درحالی‌که رئیس مجلس شورای اسلامی در اولین سفر خود به کشور مهم روسیه سفرکرده بود اما برخی رسانه‌ها و افراد سیاسی آن را به بحث‌های انتخاباتی تقلیل دادند و حداقل در سطح اجتماعی درک درستی از اهمیت و اهداف آن سفر به دست نیامد.

اما اینک و با اعلام رسمی محسن پیرهادی، عضو هیئت‌رئیسه مجلس شورای اسلامی که اتفاقاً ارتباط بسیار نزدیکی با قالیباف دارد و حتی در زمان ثبت‌نام ایشان در یازدهمین دوره انتخابات مجلس در 16 آذرماه 1398 نیز همراه ایشان به ستاد انتخابات در وزارت کشور رفته بود، امید است مجلس شورای اسلامی کمتر درگیر حاشیه‌های انتخاباتی شود.

نکته مهم آن است که آیت‌الله رئیسی نیز تاکنون هیچ نشانه‌ای از قصد خود برای حضور در انتخابات بروز نداده است. حتی غلامحسین اسماعیلی، سخنگوی قوه قضائیه نیز 28 بهمن‌ماه در نشست خبری گفته بود: «آنچه من اطلاع دارم ایشان در دیدار با دانشجویان در مقام پاسخ گفت که من به‌جز قوه قضائیه به مسئله و موضوع دیگری فکر نمی‌کنم».

برخی خبرگزاری‌ها مانند فارس و ایرنا نیز روز 5 اسفندماه خبری منتشر کرده بودند که «سید ابراهیم رئیسی، نایب‌رئیس مجلس خبرگان رهبری، دعوت اعضای مجلس خبرگان برای برگزاری جلسه درباره انتخابات ۱۴۰۰ را رد کرده است». بر اساس خبر انتشاریافته «در حاشیه اجلاسیه مجلس خبرگان، حدود ۴۰ تا ۵٠ نفر از اعضای مجلس خبرگان قصد برگزاری جلسه خصوصی با ... رئیسی درباره موضوع انتخابات ۱۴۰۰ را داشتند که آقای رئیسی به دلیل اطلاع از موضوع جلسه، ضمن تشکر از ایشان، برگزاری این جلسه را نپذیرفته است».

ناگفته پیداست اگر قوه قضائیه و مجلس شورای اسلامی به‌عنوان دو قوه اصلی کشور چهار ماه تا برگزاری انتخابات درگیر مسائل سیاسی و انتخاباتی شوند می‌تواند چه تبعاتی به همراه داشته باشد و تا چه میزان می‌تواند به چالش‌ها دامن بزند. به‌ویژه آنکه هر دو قوه می‌باید به‌دوراز مسائل سیاسی و بر اساس نیازهای و مشکلات کشور، امور خود را پیش ببرند و بخشی از وظیفه آن‌ها نظارت بر قوه مجریه و مقامات آن است.

بدون شک اگر شائبه چنین مسائلی مطرح باشد هر اتفاق و برنامه خوب و مثبتی نیز که تصویب یا اجرایی شود برخی انگ انتخاباتی به آن می‌زنند و این‌گونه زحمات مجموعه آن نهادها نه‌تنها نادیده بلکه تضییع می‌شود. بنابراین می‌باید از تدبیر روسای مجلس شورای اسلامی و قوه قضائیه برای دوری گزینی از مسائل و حاشیه‌های انتخاباتی تقدیر کرد.

در این باره اشاره به یکی از بیانات رهبر انقلاب نیز جالب‌توجه است. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در تاریخ 5/12/1370 در دیدار با مسئولان سازمان تبلیغات اسلامی می‌فرمایند «در جمهوری اسلامی، هر جا که قرارگرفته‌اید، همان‌‌‌جا را مرکز دنیا بدانید و آگاه باشید که همه‌‌‌ی کارها به شما متوجه است. چند ماه قبل از رحلت امام (رضوان‌الله علیه)، مرتب از من می‌‌‌پرسیدند که بعد از اتمام دوره‌‌‌ی ریاست جمهوری می‌‌‌خواهید چه‌‌‌کار کنید. من خودم به مشاغل فرهنگی زیاد علاقه دارم؛ فکر می‌‌‌کردم که بعد از اتمام دوره‌‌‌ی ریاست جمهوری به گوشه‌ای بروم و کار فرهنگی بکنم. وقتی از من چنین سؤالی کردند، گفتم اگر بعد از پایان دوره‌‌‌ی ریاست جمهوری، امام به من بگویند که بروم رئیس عقیدتی، سیاسی گروهان ژاندارمری زابل بشوم حتّی اگر به‌جای گروهان، پاسگاه بود من دست زن و بچه‌‌‌ام را می‌‌‌گیرم و می‌‌‌روم! و اللّه این را راست می‌‌‌گفتم و از ته دل بیان می‌‌‌کردم؛ یعنی برای من زابل مرکز دنیا می‌‌‌شد و من در آنجا مشغول کار عقیدتی، سیاسی می‌‌‌شدم! به نظر من بایستی با این روحیه کار و تلاش کرد و زحمت کشید؛ در این صورت، خدای متعال به کارمان برکت خواهد داد».

بدون شک این مسئله می‌تواند برای مسئولان عبرت‌انگیز باشد که اگر همه چنین روحیه‌ای داشتند قطعاً وضعیت و شرایط خیلی بهتر از آن چیزی بود که در حال حاضر وجود دارد.