ای دلنشین
بگو کجایی؟
به توپ بسته اند مرا
این بغض های انتحاری
ای دلبرم مرا بجو
در کوچه های منزوی
زانوی غم دارم بغل
تا تو بیای و رد شوی
شبانه در نگاه من
آتش به پا میکنی
این است یک نگاه من
تو با دلم چه میکنی!؟
هوای تو به سر زده
آشوب در رخم زده
خط تو به قلم زده
تو با هنر ، چه میکنی!
وسعت دریا تو ببین
موج خروشان تو ببین
کوه و کویر را تو ببین
تو در خلقت چه میکنی!؟
در ساحل آرامش تو
من به خیال گشته ام
تمام افکارم شدی
تو در سرم چه میکنی!
در زیر پوست این عشق
یک جوان آرمیده است
کز همه جا بریده است
جز یاد تو،آرام جان
تو با عُشاق چه میکنی؟!
بگو کجایی؟
به توپ بسته اند مرا
این بغض های انتحاری
ای دلبرم مرا بجو
در کوچه های منزوی
زانوی غم دارم بغل
تا تو بیای و رد شوی
شبانه در نگاه من
آتش به پا میکنی
این است یک نگاه من
تو با دلم چه میکنی!؟
هوای تو به سر زده
آشوب در رخم زده
خط تو به قلم زده
تو با هنر ، چه میکنی!
وسعت دریا تو ببین
موج خروشان تو ببین
کوه و کویر را تو ببین
تو در خلقت چه میکنی!؟
در ساحل آرامش تو
من به خیال گشته ام
تمام افکارم شدی
تو در سرم چه میکنی!
در زیر پوست این عشق
یک جوان آرمیده است
کز همه جا بریده است
جز یاد تو،آرام جان
تو با عُشاق چه میکنی؟!