نمیتوان منکر جایگاه تاریخی ادبیات روستایی شد
جمالالدین اکرمی با اشاره به نقش هیچانهها در زبانآموزی میگوید: نمیتوان منکر ادبیات روستایی شد و جایگاه تاریخیاش را نادیده گرفت.
تاثیر ریتمیک بودن اشعار در حفظ کردن آنها
جمالالدین اکرمی درباره این آثار توضیح میدهد: این دو مجموعه شعرخوانی برای بچههای پیشدبستانی است و به دلیل اینکه ریتمیک است و گزارههای شعری کوتاهی دارد بچهها بهراحتی میتوانند آنها را حفظ کنند.
این
ادبیات روستایی را بخش انتقال سینه به سینه میدانیم که نسل به نسل از سوی پدرها و مادرها و پدربزرگها و مادربزرگها به کودکان و نوجوانان منتقل شده و در ذهن بچهها ماندگار شده است. و بحث سر این است که چگونه میتوانیم این فضا را نادیده بگیریم و کلا منکر ادبیات روستایی شویم
شاعر و تصویرگر میافزاید: بسیاری از شعرهای این دو کتاب، به صورت شعر - بازی است و با خواندن این شعرها بچهها احساس میکنند با شعر میتوانند بازی کنند. کما اینکه بچههای زیر سن دبستان هم این کار را انجام میدهند و برای خودشان شعر میسازند و شعرهایی که میسازند به صورت شعر-بازی است و سعی میکنند هم وزن درونی را حفظ کنند و هم به دلیل اینکه به طور ضمنی و ذهنی با قافیهسازی آشنا هستند، سعی میکنند برای شعرشان قافیه بسازند.اکرمی در ادامه با اشاره به هیچانهها میگوید: تازگیها بحثی درباره هیچانهها مطرح شده که با واکنش کارشناسان ادبیات کودک روبهرو شده است. این واکنشها نشان دهنده این بحث است که شعربازی با استفاده از هیچانهها دنیایی است که نمیتوانیم آن را نادیده بگیریم مگر افرادی که نه کودک و دنیای او را میشناسند، نه ادبیات را میشناسند و نه جایگاهش را درک میکنند.
نمیتوان منکر ادبیات روستایی شد و جایگاه تاریخیاش را نادیده گرفت
این شاعر و نویسنده با بیان اینکه ما واژه «هیچانه» را مدیون محمود کیانوش هستیم، یادآوری میکند: ما این ادبیات را بیش از هر چیز دیگری به ادبیات روستایی نزدیک میدانیم، ادبیاتی که برای شعرسازیاش نیاز ندارد که حتما استعاره یا عناصر پیچیده شعری را بکار ببریم و سعی میکنیم از گویشهایی که سینه به سینه نقل شده استفاده کنیم. درواقع ادبیات روستایی را بخش انتقال سینه به سینه میدانیم که نسل به نسل از سوی پدرها و مادرها و پدربزرگها و مادربزرگها به کودکان و نوجوانان منتقل شده و در ذهن بچهها ماندگار شده است. و بحث سر این است که چگونه میتوانیم این فضا را نادیده بگیریم و کلا منکر ادبیات روستایی شویم و جایگاه تاریخی آن را نادیده بگیریم؟
شکوفایی تصورات بچهها برای شعرسازی
اکرمی در
وقتی بحث مشارکت بچهها پیش میآید طبیعتا خلاقیت بچهها با توجه به تواناییهایشان به کار گرفته میشود ضمن اینکه ما این اشعار را در مجموعه زبانآموزیها قرار میدهیم و زبانآموزیها هم فقط به صورت گفتوگوی خانوادگی پیش نمیرود و فقط وظیفه پدر و مادر نیست که این واژهها را به کودک منتقل کنند، بخش زیادی از آن برعهده شاعرها و نویسندههاست و این ارتباط را کتاب برقرار میکند
ادامه با اشاره به کتابهایی مانند «قشنگه دنیا با سبزه و گل» و «اتل متل تربچه چه خوشگلی تو بچه» میگوید: اینگونه کتابها میتوانند ثابت کنند بچههای این گروه سنی بیش از هرچیز دیگری که بخواهند از شعر محض بدانند نیازمند اینگونه شعرها هستند. شعرهایی که ما بیش از هر چیزی دیگری به هیچانهها نزدیک میدانیم و نیاز نیست که لزوما صاحب یک مفهوم باشند.او میافزاید: قصد ما از اینگونه شعرها بیشتر این است که بچهها با واژهآموزی آشنا شوند و تصورات خودشان را برای شعرسازی بکار گیرند کما اینکه همینطور هم میشود. معمولا بچهها مثلا دو بیت را از شعرهای دیگران میگیرند و بقیه شعر را خودشان یکجوری میسازند و این یک فعالیت مشارکتی است که به دیدگاه بچهها و علاقهمندی آنها اهمیت میدهد و طبیعی است که وقتی بزرگتر شدند گامهای بعدی این بچهها آشنایی با شعر محض باشد.
نقش هیچانهها در زبانآموزی
اکرمی در ادامه به تاثیر این شعرها در رشد خلاقیت بچهها و تکامل ذهنی آنها اشاره میکند و میگوید: وقتی بحث مشارکت بچهها پیش میآید طبیعتا خلاقیت بچهها با توجه به تواناییهایشان به کار گرفته میشود ضمن اینکه ما این اشعار را در مجموعه زبانآموزیها قرار میدهیم و زبانآموزیها هم فقط به صورت گفتوگوی خانوادگی پیش نمیرود و فقط وظیفه پدر و مادر نیست که این واژهها را به کودک منتقل کنند، بخش زیادی از آن برعهده شاعرها و نویسندههاست و این ارتباط را کتاب برقرار میکند.
نباید خردسالان را با مفاهیم پیچیده شعری روبهرو کنیم
این نویسنده و پژوهشگر معتقد است اصرار بر اینکه ما بخواهیم کودکان را در گروه سنی پیش از دبستان با مفاهیم پیچیده شعری روبهرو کنیم اصرار بیموردی است و میگوید: ابزارهایی که در این بخش برای ارتباط با کودکان بکار گرفته میشوند همان ابزارهایی است که ما از گذشتگانمان به امانت گرفتهایم مانند تلاشهای علینقی وزیری و ژوکوفسکی که نخستین پژوهشگران شعرهای هیچانه یا شعرهای روستایی
نتوانستیم این نوع ارتباط با کودک را از تاریخچه ادبیات حذف کینم و باید به آن اهمیت دهیم و طبیعی است افرادی که این شناخت را ندارند بیشتر دنبال بهانهجویی هستند تا آن را از دسترس کودکان دور کنند. این افراد تلاش میکنند نگاه مدرنی به شعر داشته باشند و از چیزی که تاریخچه بسیار غنی پشت سرش دارد، فاصله بگیرند
در ایران هستند. این دو نفر برای اولین بار توانستند این نوع زبانآموزی را از طریق رادیو به خانهها منتقل کنند که از گذشتههای دور بیشتر برای لالاییها و برای شعرسازیها بکار گرفته میشود. این تلاش بعدها از سوی فضلالله مهتدی صبحی و بعد از آن مهدی آذر یزدی و سایر دوستان ادامه یافت.این تصویرگر تاکید میکند: این موضوع نشان میدهد که نتوانستیم این نوع ارتباط با کودک را از تاریخچه ادبیات حذف کینم و باید به آن اهمیت دهیم و طبیعی است افرادی که این شناخت را ندارند بیشتر دنبال بهانهجویی هستند تا آن را از دسترس کودکان دور کنند. این افراد تلاش میکنند نگاه مدرنی به شعر داشته باشند و از چیزی که تاریخچه بسیار غنی پشت سرش دارد، فاصله بگیرند.
جمالالدین اکرمی در سال 1336 در سمنان بدنیا آمده و دارای مدرک کارشناسی کارتوگرافی و کارشناسی ارشد افتخاری ادبیات داستانی است. وی در زمینههای مختلفی مانند نگارش شعر، قصه، رمان، ترجمه و تصویرگری کتابهای کودکان کار کرده و مدرس نقاشی و هنر کودک، کانون پرورش، آموزش و پرورش، پژوهش در زمینه تصویرگری کتابهای کودکان و نوجوانان است.
اکرمی، تألیف سه کتاب در زمینه پژوهش تصویرگری کتاب کودک در ایران و جهان، تصویرگری بیش از هشت کتاب برای کودکان، تألیف هفت مجموعه شعر برای کودکان، 30 قصه برای کودکان، 8 رمان برای نوجوانان، تألیف 30 جلد کتاب آموزشی «پیش از دبستان» و 20 جلد کتاب «پیش از آمادگی» برای خردسالان و ترجمههای زیادی برای کودکان را در کارنامهاش دارد. از جمله آثار وی میتوان به «ترانههای مهتاب»، «ترانههای جشن تولد»، «شاعری در باغ وحش»، «از کودکی تا ماه»، «فاخته تنها»، «گل دوستی»، «جشن تولد لیلا کوچولو»، «علی کوچولو گم شده بود»، «آهو کوچولو قایم شو»، «چشمانت را ببند والریانوس» اشاره کرد.