بی‌آماری صنعت اسباب‌بازی/ نبود آمار آسیب است یا منفعت؟


بی‌آماری صنعت اسباب‌بازی/ نبود آمار آسیب است یا منفعت؟

ریشه بیماری بی‌آماری در حوزه اسباب‌بازی باعث ناهمواری‌هایی در مسیر صنعتی‌شدن این حوزه پول‌ساز در کشور شده‌ که هنوز به طور دقیق مشخص نیست و نیاز است تا در این مورد آسیب‌شناسی شود.

به گزارش خبرنگار مهر، هر صنعت با شاخصه‌های مختلفی سنجیده می‌شود که بررسی آن‌ها نشان‌دهنده اوضاع فعلی و روندهای تاریخی آن خواهد بود. یکی از مهم‌ترین این شاخصه‌ها، آمارهای مربوط به آن‌صنعت است. میزان تولید هر سال، فروش، صادرات و واردات و… که می‌توانند روندهای مربوط به صنعت از جهت رو به رشد و یا افول‌بودن را نشان‌دهند.

در خیلی از مصاحبه‌ها و گفتگوها، صحبت از صنعت بازی و اسباب‌بازی می‌شود. مثلاً بررسی چالش‌های صنعت اسباب‌بازی، تأثیر برندینگ در صنعت اسباب‌بازی و…. اولین چیزی که از شنیدن این الفاظ به ذهن متبادر می‌شود این‌است که با یک صنعت به نام بازی و اسباب‌بازی روبه‌رو خواهیم بود.

از طرفی خواندن برخی مصاحبه‌ها و یادداشت‌ها و گفتگوها، این سوال را برای ذهن ایجاد می‌کند که چرا بسیاری از فعالان و پژوهشگران این‌حوزه، از یک‌ضعف بزرگ در این‌صنعت شکایت‌دارند و آن هم نبودن آمارهای دقیق و مشخص است. و این یعنی یک تناقض‌جدی! مگر می‌شود به حوزه‌ای، صنعت گفت درحالیکه آمارهای آن مشخص‌نیست؟! اصلاً مگر می‌شود بدون توجه به آمارها، شرایط و وضعیت یک‌صنعت را بررسی‌کرد؟! نداشتن آمار خود یک عامل مهم در تأیید سخنان کسانی است که معتقدند ما هنوز در حوزه‌ی بازی و اسباب‌بازی صاحب صنعت نشده‌ایم! شاید این موضوع نشانگر غلط مصطلح‌بودن کلمه صنعت در کنار بازی و اسباب‌بازی است!

البته هر چندسال یک‌بار، سایت شورای نظارت بر اسباب‌بازی آمارهایی را منتشرمی‌کند که چند ایراد جدی دارند؛ برای مثال آخرین آماری که هم‌اکنون بر روی سایت وجود دارد، مربوط به سال ۹۶ است. یعنی تقریباً ۳_۴ سال پیش! در حالیکه در بسیاری از صنایع آمارهای سالانه و یا حتی چندماهه داریم که بازهم فقط با تکیه برآن‌ها نمی‌شود آن صنعت را مورد بررسی قرارداد و برخی معتقدند که بعضی از این آمارها دقیق نیستند. حال چگونه‌است که ما در حوزه بازی و اسباب‌بازی هر چندسال یکبار آمار می‌دهیم. جالب‌تر آنکه، آن آمار مربوط به همان‌سال است فقط نه چندسال‌گذشته. یعنی به نوعی برخی سال‌ها از نگاه این شورا اصلاً قابلیت ارائه‌ی آمار را ندارند! از طرفی بسیاری از مسئولان این به اصطلاح صنعت معتقدند که آمارهای ارائه‌شده توسط شورا اصلاً قابل اتکا نیستند و بسیاری از مباحث در آن‌ها لحاظ نشده‌اند. متأسفانه بخش‌زیادی از اسباب‌بازی‌های موجود در بازار از طریق قاچاق وارد کشور می‌شوند که این تعداد در آمار لحاظ نمی‌شوند و یا اگر هم بشوند، بسیار کلی و نادقیق هستند.

همین بی‌آماری باعث شده‌است که هر فردی در صحبت‌های خود، عددی را ذکر می‌کند و معتقد است که این عدد میزان فروش‌سالیانه، صادرات، واردات و یا هر عنوان‌دیگری است و کسی نمی‌تواند با دلیل و مدرک به آن ایراد وارد کند. چرا که آمار مستدلی وجود ندارد و هر آماری ممکن‌است درست باشد. این، خود یکی دیگر از آفات موجود در این موضوع است. همین که با جستجوی کلماتی از قبیل آمار واردات و صادرات و یا میزان‌مصرف‌سالیانه، اعداد متفاوتی بر روی صفحه جست‌وجو نمایان‌می‌شود، نشان‌دهنده عمق فاجعه است.

شاید به‌توان‌گفت حوزه بازی و اسباب‌بازی از معدود بخش‌هایی در کشور است که مسئولان و متولیان آن به درستی و براساس تخصص انتخاب شده‌اند؛ چرا که به راحتی قادر به بازی کردن با الفاظ هستند و تصورمی‌کنند اینکه از امسال به بعد کلمه صنعت را به بازی و اسباب‌بازی و سرگرمی اضافه کنیم، دیگر تمام است و همه مسائل حل می‌شود

معمولاً در چنین مواقعی به سراغ اشخاص و یا سازمان‌هایی می‌روند که مسئولیت این بخش را به‌عهده دارند و از آن‌ها مطالبه این ارقام را می‌کنند. اما این موضوع در حوزه بازی و اسباب‌بازی به هیچ وجه صادق نیست. چراکه با کمی پرس‌وجو و کنکاش، متوجه می‌شویم که اصلاً معلوم نیست چه‌کسی متولی و مسئول اصلی این بخش است و اینجاست که با سطح عمیق‌تری از فاجعه روبرو می‌شویم. البته از حق که نگذریم، در افتخارات و رویدادهای مختلف، با افراد و بخش‌هایی به عنوان متولیان و مسئولین این صنعت آشنا می‌شویم اما وقتی کار به بررسی اینگونه چالش‌ها و مسائل موجود در این حوزه می‌رسد، همان بزرگواران در سمت دیگر زمین و در نقش مطالبه‌گر حاضر می‌شوند و از نداشتن آمارها و منابع مورد اعتماد جهت تحلیل اوضاع این صنعت گله‌مندند! اما هیچگاه نمی‌توان دریافت که دقیقاً مخاطب این سخنان کیست؟ دقیقاً چه‌کسی باید این منابع را تهیه و متقن کند؟!

شاید به‌توان‌گفت حوزه بازی و اسباب‌بازی از معدود بخش‌هایی در کشور است که مسئولان و متولیان آن به درستی و براساس تخصص انتخاب شده‌اند؛ چرا که به راحتی قادر به بازی کردن با الفاظ هستند و تصورمی‌کنند اینکه از امسال به بعد کلمه صنعت را به بازی و اسباب‌بازی و سرگرمی اضافه کنیم، دیگر تمام است و همه مسائل حل می‌شود. در این مواقع انسان به یاد کلمه بسیار پرتکرار و حیاتی در کاربردهای روزمره یعنی کلمه مهندس می‌افتد! در واقع نیاز نیست شما تحصیلات خاصی داشته‌باشید تا این صفت به شما تعلق بگیرد. همین‌که فرد مقابل نام شما را نداند، کافی‌است تا صلاحیت داشتن این لقب را کسب کنید! اما نیازاست تا محضر مسئولان محترم به عرض‌برسانیم که اگر اینگونه می‌اندیشید، جسارتا سخت در اشتباهید! چراکه بار کردن هر لفظی، یک مختصات و ویژگی‌هایی دارد. وقتی می‌گوئیم صنعت‌بازی و اسباب‌بازی، پس باید مقدمات آن‌را نیز فراهم‌آوریم که یکی از مهم‌ترین این مقدمات، شفافیت اعداد و ارقام مربوط به بخش‌های‌مختلف است.

در نتیجه ریشه این بیماری بزرگ که باعث ایجاد ناهمواری‌هایی در مسیر صنعتی‌شدن این حوزه مهم و پول‌ساز در کشور شده‌است، هنوز به طور دقیق مشخص نیست و نیاز است تا در این مورد آسیب‌شناسی بشود که دقیقاً سر منشأ این‌مشکل کجاست؟ چرا نمی‌توانیم به‌راحتی از آمارها در این‌بخش سخن بگوییم و چرا نمی‌توانیم به هیچ‌عددی به‌راحتی اعتماد کنیم؟ چرا فضای این‌بخش به‌سمتی رفته که همچون تشنگان منتظر یک قطره آب، چشم به راه رسیدن حتی یک‌عدد هستیم تا بتوانیم از آن بهره ببریم و روی آن مانور دهیم؟ و یک سوال بسیار اساسی این‌است که باوجود این بی‌آماری دقیقاً با چه‌معیاری وضعیت این بخش را بررسی‌می‌کنیم؟ چگونه در نشست‌ها و سخنرانی‌ها ادعا می‌کنیم که بعد از برگزاری این‌برنامه و آن‌رویداد، استقبال‌زیادی از این‌صنعت شده است و اوضاع از سال‌گذشته بسیار بهتر است؟ چگونه روند رو به رشد داشتن این حوزه را اثبات‌می‌کنیم؟


به گزارش خبرنگار مهر، هر صنعت با شاخصه‌های مختلفی سنجیده می‌شود که بررسی آن‌ها نشان‌دهنده اوضاع فعلی و روندهای تاریخی آن خواهد بود. یکی از مهم‌ترین این شاخصه‌ها، آمارهای مربوط به آن‌صنعت است. میزان تولید هر سال، فروش، صادرات و واردات و… که می‌توانند روندهای مربوط به صنعت از جهت رو به رشد و یا افول‌بودن را نشان‌دهند.

در خیلی از مصاحبه‌ها و گفتگوها، صحبت از صنعت بازی و اسباب‌بازی می‌شود. مثلاً بررسی چالش‌های صنعت اسباب‌بازی، تأثیر برندینگ در صنعت اسباب‌بازی و…. اولین چیزی که از شنیدن این الفاظ به ذهن متبادر می‌شود این‌است که با یک صنعت به نام بازی و اسباب‌بازی روبه‌رو خواهیم بود.

از طرفی خواندن برخی مصاحبه‌ها و یادداشت‌ها و گفتگوها، این سوال را برای ذهن ایجاد می‌کند که چرا بسیاری از فعالان و پژوهشگران این‌حوزه، از یک‌ضعف بزرگ در این‌صنعت شکایت‌دارند و آن هم نبودن آمارهای دقیق و مشخص است. و این یعنی یک تناقض‌جدی! مگر می‌شود به حوزه‌ای، صنعت گفت درحالیکه آمارهای آن مشخص‌نیست؟! اصلاً مگر می‌شود بدون توجه به آمارها، شرایط و وضعیت یک‌صنعت را بررسی‌کرد؟! نداشتن آمار خود یک عامل مهم در تأیید سخنان کسانی است که معتقدند ما هنوز در حوزه‌ی بازی و اسباب‌بازی صاحب صنعت نشده‌ایم! شاید این موضوع نشانگر غلط مصطلح‌بودن کلمه صنعت در کنار بازی و اسباب‌بازی است!

البته هر چندسال یک‌بار، سایت شورای نظارت بر اسباب‌بازی آمارهایی را منتشرمی‌کند که چند ایراد جدی دارند؛ برای مثال آخرین آماری که هم‌اکنون بر روی سایت وجود دارد، مربوط به سال ۹۶ است. یعنی تقریباً ۳_۴ سال پیش! در حالیکه در بسیاری از صنایع آمارهای سالانه و یا حتی چندماهه داریم که بازهم فقط با تکیه برآن‌ها نمی‌شود آن صنعت را مورد بررسی قرارداد و برخی معتقدند که بعضی از این آمارها دقیق نیستند. حال چگونه‌است که ما در حوزه بازی و اسباب‌بازی هر چندسال یکبار آمار می‌دهیم. جالب‌تر آنکه، آن آمار مربوط به همان‌سال است فقط نه چندسال‌گذشته. یعنی به نوعی برخی سال‌ها از نگاه این شورا اصلاً قابلیت ارائه‌ی آمار را ندارند! از طرفی بسیاری از مسئولان این به اصطلاح صنعت معتقدند که آمارهای ارائه‌شده توسط شورا اصلاً قابل اتکا نیستند و بسیاری از مباحث در آن‌ها لحاظ نشده‌اند. متأسفانه بخش‌زیادی از اسباب‌بازی‌های موجود در بازار از طریق قاچاق وارد کشور می‌شوند که این تعداد در آمار لحاظ نمی‌شوند و یا اگر هم بشوند، بسیار کلی و نادقیق هستند.

همین بی‌آماری باعث شده‌است که هر فردی در صحبت‌های خود، عددی را ذکر می‌کند و معتقد است که این عدد میزان فروش‌سالیانه، صادرات، واردات و یا هر عنوان‌دیگری است و کسی نمی‌تواند با دلیل و مدرک به آن ایراد وارد کند. چرا که آمار مستدلی وجود ندارد و هر آماری ممکن‌است درست باشد. این، خود یکی دیگر از آفات موجود در این موضوع است. همین که با جستجوی کلماتی از قبیل آمار واردات و صادرات و یا میزان‌مصرف‌سالیانه، اعداد متفاوتی بر روی صفحه جست‌وجو نمایان‌می‌شود، نشان‌دهنده عمق فاجعه است.

شاید به‌توان‌گفت حوزه بازی و اسباب‌بازی از معدود بخش‌هایی در کشور است که مسئولان و متولیان آن به درستی و براساس تخصص انتخاب شده‌اند؛ چرا که به راحتی قادر به بازی کردن با الفاظ هستند و تصورمی‌کنند اینکه از امسال به بعد کلمه صنعت را به بازی و اسباب‌بازی و سرگرمی اضافه کنیم، دیگر تمام است و همه مسائل حل می‌شود

معمولاً در چنین مواقعی به سراغ اشخاص و یا سازمان‌هایی می‌روند که مسئولیت این بخش را به‌عهده دارند و از آن‌ها مطالبه این ارقام را می‌کنند. اما این موضوع در حوزه بازی و اسباب‌بازی به هیچ وجه صادق نیست. چراکه با کمی پرس‌وجو و کنکاش، متوجه می‌شویم که اصلاً معلوم نیست چه‌کسی متولی و مسئول اصلی این بخش است و اینجاست که با سطح عمیق‌تری از فاجعه روبرو می‌شویم. البته از حق که نگذریم، در افتخارات و رویدادهای مختلف، با افراد و بخش‌هایی به عنوان متولیان و مسئولین این صنعت آشنا می‌شویم اما وقتی کار به بررسی اینگونه چالش‌ها و مسائل موجود در این حوزه می‌رسد، همان بزرگواران در سمت دیگر زمین و در نقش مطالبه‌گر حاضر می‌شوند و از نداشتن آمارها و منابع مورد اعتماد جهت تحلیل اوضاع این صنعت گله‌مندند! اما هیچگاه نمی‌توان دریافت که دقیقاً مخاطب این سخنان کیست؟ دقیقاً چه‌کسی باید این منابع را تهیه و متقن کند؟!

شاید به‌توان‌گفت حوزه بازی و اسباب‌بازی از معدود بخش‌هایی در کشور است که مسئولان و متولیان آن به درستی و براساس تخصص انتخاب شده‌اند؛ چرا که به راحتی قادر به بازی کردن با الفاظ هستند و تصورمی‌کنند اینکه از امسال به بعد کلمه صنعت را به بازی و اسباب‌بازی و سرگرمی اضافه کنیم، دیگر تمام است و همه مسائل حل می‌شود. در این مواقع انسان به یاد کلمه بسیار پرتکرار و حیاتی در کاربردهای روزمره یعنی کلمه مهندس می‌افتد! در واقع نیاز نیست شما تحصیلات خاصی داشته‌باشید تا این صفت به شما تعلق بگیرد. همین‌که فرد مقابل نام شما را نداند، کافی‌است تا صلاحیت داشتن این لقب را کسب کنید! اما نیازاست تا محضر مسئولان محترم به عرض‌برسانیم که اگر اینگونه می‌اندیشید، جسارتا سخت در اشتباهید! چراکه بار کردن هر لفظی، یک مختصات و ویژگی‌هایی دارد. وقتی می‌گوئیم صنعت‌بازی و اسباب‌بازی، پس باید مقدمات آن‌را نیز فراهم‌آوریم که یکی از مهم‌ترین این مقدمات، شفافیت اعداد و ارقام مربوط به بخش‌های‌مختلف است.

در نتیجه ریشه این بیماری بزرگ که باعث ایجاد ناهمواری‌هایی در مسیر صنعتی‌شدن این حوزه مهم و پول‌ساز در کشور شده‌است، هنوز به طور دقیق مشخص نیست و نیاز است تا در این مورد آسیب‌شناسی بشود که دقیقاً سر منشأ این‌مشکل کجاست؟ چرا نمی‌توانیم به‌راحتی از آمارها در این‌بخش سخن بگوییم و چرا نمی‌توانیم به هیچ‌عددی به‌راحتی اعتماد کنیم؟ چرا فضای این‌بخش به‌سمتی رفته که همچون تشنگان منتظر یک قطره آب، چشم به راه رسیدن حتی یک‌عدد هستیم تا بتوانیم از آن بهره ببریم و روی آن مانور دهیم؟ و یک سوال بسیار اساسی این‌است که باوجود این بی‌آماری دقیقاً با چه‌معیاری وضعیت این بخش را بررسی‌می‌کنیم؟ چگونه در نشست‌ها و سخنرانی‌ها ادعا می‌کنیم که بعد از برگزاری این‌برنامه و آن‌رویداد، استقبال‌زیادی از این‌صنعت شده است و اوضاع از سال‌گذشته بسیار بهتر است؟ چگونه روند رو به رشد داشتن این حوزه را اثبات‌می‌کنیم؟

کد خبر 5157084

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه فرهنگی و هنری

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!


روی کلید واژه مرتبط کلیک کنید
منتخب امروز

بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


تست هوش تشخیص دو خواهر : کدام پسر 2 خواهر دارد؟