تو آخرین بهانه ای برای شعرهای من
تو آخرین ترانه ی شکفته در صدای من
تو آخرین دلیلِ من برای بغضِ در گلو
تو رفتی و سکوت شد؛ تمامِ حرفهای من
گناهِ تو نبوده این، رفیقِ نیمه راهیَت
گلایه از خدا کنم که نیستی برای من
چه زود گریه می کنم ز غصه ی ندیدنت
چه زود ناله میشود، نهفته در صدای من
برای من تمام شد دگر مجال عاشقی
نثارِ تو وَ "هستی اَت" شبانگهان دعای من????
الی قلم نمی زند دگر مگر به یاد تو
تمام شد، بدونِ تو، "دگر سروده ها"ی من
تو آخرین ترانه ی شکفته در صدای من
تو آخرین دلیلِ من برای بغضِ در گلو
تو رفتی و سکوت شد؛ تمامِ حرفهای من
گناهِ تو نبوده این، رفیقِ نیمه راهیَت
گلایه از خدا کنم که نیستی برای من
چه زود گریه می کنم ز غصه ی ندیدنت
چه زود ناله میشود، نهفته در صدای من
برای من تمام شد دگر مجال عاشقی
نثارِ تو وَ "هستی اَت" شبانگهان دعای من????
الی قلم نمی زند دگر مگر به یاد تو
تمام شد، بدونِ تو، "دگر سروده ها"ی من