بله؟
باز روحت گرسنه شد؟
باز چشمت را
به نیم روحِ من دوختی؟
تمامِ نیمَش برای تو.
منتظرم باز بگویی:
چه تلخ و
منتظری باز بگویم:
شور است.
شور به تلخیِ لبخندت
شور به تلخیِ چشمانت
و
تلخ به تلخیِ زخم هایم.
منتظرم باز بگویی:
چه غمگین و
منتظری باز بگویم:
سنگین است.
سنگین به غمگینیِ دیروز
سنگین به غمگینیِ امروز
و
سنگین به سنگینیِ فردا.
بله!
وقتِ آن شد
باز با هم
در هوای مرگ
زیرِ بارانِ ناله ها
خنده کنان
دست در دست هم
جان بدهیم،
تا که هضم شویم
تا که بی حساب شویم...
9 اسفند 1399