فرهنگ‌سازی برای وقف به عنوان خیر ماندگار را جدی نگرفته‌ایم


 فرهنگ‌سازی برای وقف به عنوان خیر ماندگار را جدی نگرفته‌ایم

حجت‌الاسلام شرفخانی اظهار کرد: احیای موقوفات قبلی و فرهنگ سازی درباره وقف از مهمترین وظایفی بوده که بخش فرهنگ سازی از سوی حاکمیت جدی گرفته نشده است.

خبرگزاری شبستان، گروه قرآن و معارف، حجت‌الاسلام احمد شرفخانی (رئیس مرکز امور خیریه سازمان اوقاف) در برنامه «گفتگوی فرهنگی» رادیو گفت‌وگو با موضوع مطالعه و ارزیابی نظام امور خیریه در ایران پیرامون پیشینه امور خیر در کشور آن را گره خورده با خلقت انسان عنوان کرد و گفت: چون انسان فطرتا اجتماعی خلق شده است در هر جامعه ای که همنوعش نیازی داشته باشد با نگاه نوع دوستی قدم برای رفع نیازش برداشته است.



وی با اشاره به دو نوع ساختار خیر و نیکی بیان کرد: در بررسی مبانی دینی می بینیم هر چیزی از جمله انفاق و احسان و بِرُ و وقف و زکات وخمس همه اینها ساختار نیکی و کار خیر دارند اما در ساختاری دیگر که امروز تعریف مصطلح جامعه ما است تعبیری روزانه و روزمره و خیرجاری است که امروز اتفاق می افتد و یک خیری است که صورت ماندگار است.



رئیس مرکز امور خیریه سازمان اوقاف و امور خیریه کشور با اظهار به اینکه در وقف باید اصل مال بماند، به تفاوت صدقه با وقف اشاره کرد و گفت: در صدقه می‌توانیم هم اصل مال را هزینه کنیم و هم از منافعش استفاده کنیم. اما در وقف اصل مال باید بماند و مردم از منافعش استفاده کنند و مانایی و ماندگاری و جاودانگی در ساختار وقف قرار گرفته است، اگر این نگاه را داشته باشیم، در ساختار وقف اصل این است که مدیریت، عین موقوفه را باید به نحو احسنت اداره کند یعنی اداره کرد متولی باید به سمتی باشد که از منافع این موقوفه به نحو احسنت نگهداری شود و این نگاه باید اقتصادی باشد.



شرفخانی خیر ماندگار را وقف عنوان کرد و افزود: آن چیزی که خیر و ماندگار است همین وقف است. اصل مال می ماند و از منافعش استفاده می شود اما در خیر جاری و خیر های روزمره به اصل مال وآن چیزی که است که طرف برای خودش در نظر می گیرد کمک به همنوع خودش برای رفعش و نیازش آن خودش هزینه می شود و یا به تعبیری از بین می رود اما در وقف این مانایی وجود دارد.



وی قدمت وقف در کشور را دیرینه خواند و گفت: براساس اسناد وقفی در سده 11 هجری و 1200 و1300 سال پیش وقف نامه هایی در کشور نوشته شده است قبل از آن هم سیره جاریه یا شیاع محلی نشان از وقف بودن املاک و یا مناطق می دهد اما در سال 1200 و خورده ای نزدیک به 1300 سال وقف نامه ای را در کشور مان مکتوب د اریم که به عنوان سند تمدنی کشور ما محسوب می شود و بی تردید نشان از آن است که این ساختار وقف و ساختار خیریه در کشور ما نهادینه شده بود حتی این سنت حسنه به شکلی بوده که برخی مناطق ملکی در تاریخ آن شهر پیدا نمی شد که بخرند تا وقف کنند چون مردم از یکدگر سبقت می گرفتند اما این ساختار وقف در دوره بعدی آسیب هایی دیده است و اوج و فرودهایی داشته است.



شرفخانی ادامه داد: اوج وقفی که ساختارمند و مانا طراحی شده در دوره صفویه است در دوره پهلوی اول و پهلوی دوم به تعبیری خیلی ضربه های سنگینی به ساختار وقف اتفاق افتاد؛ ساختار خیر از اول خلقت با انسان بوده است اما ساختار به صورت سازمانی و نهادی بر اساس یک مکتوب و به یک ساختار نهادینه شده در سال به تعبیری بیش از 1300 سال پیش به صورت مکتوب در کشور ما نشان از ساختار وقف دارد اما از سال 1337 به بعد ساختار خیریه یا همان بنیادهای خیریه نگاه کمک به همان نیازهای روزمره بوده است البته ما در تاریخ ایران قبل از آن هم به صورت ساختارمند همین اتفاق می افتد اما ساختار این نبوده است که به صورت مجوزی برایش صادر بشود اما در تاریخ می بینیم که بعضی آدم ها همین ساختار ها را داشته اند، بعضی از تجار و بازاری ها همیین ساختار را داشته اند یک بخشی اش با نگاه نوع دوست اتفاق افتاد اما یک بخشی قابل توجه ای در کشور ما با نگاه همان دینی شکل گرفته است.



رئیس مرکز امور خیریه سازمان اوقاف تصریح کرد: پیش از پیروزی انقلاب اسلامی آسیب جدی به مفهوم وقف به وجود آمد عمده آن به دوره پهلوی اول و پهلوی دوم بر می گردد این به تعبیری آثار منفی مهمتر از این نگاهی که که خود مردم و نخبگان به وقف پیدا کردند. در جامعه ما واژه وقف کلمه خوبی نیست اگر بشود واژه اش را جایگزین کنیم. در بخش نخبگانی ما ضربه خوردیم از طریق حاکمیت نخبگانی ضربه می خورند بعد از پیروزی انقلاب یک نهادی داشتیم این هم برپایه نظر شجاعانه حضرت امام شکل گرفت. حضرت امام موقوفات را به وقفیت خودش دستور دادند برگردد براساس این قانون اوقاف و ساختار اوقاف شکل گرفت. اما سازمان اوقاف به جای اینکه دو تا حرکت جدی انجام بدهد یکی احیای موقوفات قبلی و دیگری فرهنگ سازی درباره وقف؛ فرهنگ سازی کنار گذاشته شد به سمت احیای موقوفات رفته است، چون در دوره پهلوی برای مردم سند داده شده است یک سری درگیری با مردم است.



وی اظهار داشت: در دوره صفوی حاکمان خودشان در عرصه وقف امور خیریه ورود پیدا کردند ما اگر امروز در ساختار وقف و امور خیریه آسیب داریم چون قوانین ومقرارت مان ضعف جدی دارد و حاکمیت توجه جدی ندارد. حکمرانی به مفهوم ورود حاکمیت نیست حکمرانی هم حاکمیت حضور دارد هم به تعبیری نهادهای مدنی امور خیریه حضور دارد این دوتا کنار هم قرار بگیرند حاکمیت فعال شکل می گیرد.



شرفخانی در ادامه گفت: حتی در نظام آموزشی تا سال 93 مباحث مربوط به وقف مطرح نشده بود؛ در کشور ما ساختارهای مردمی از بین رفته اند به سمت ساختار حاکمیتی رفتند، در زمان رضا شاه موقوفاتی که مردم وقف می کردند خودشان نمی خواستند متولی باشند حتما در اختیار علما قرار می دادند در آن دوره رضا شاه دید بیشتر اموال موقوفی مدیرتش در اختیار علما است می خواست مبارزه با قدرت علما بکند در سال 1320 قانونی به مجلس آورد و وقف را خلاصه حاکمیتی کرد بعد از پیروزی انقلاب بخش قابل توجه موقوفات خودبه خود فاقد متولی یا مجهول تولی شدند خود اوقاف ماده پنجی در نظر گرفت که اوقاف می تواند عمومی که در اختیار او است از طریق مردم و هیئت امنا اداره کند و در حال حاضر برای موقوفاتی که خود سازمان اداره می کرد امین و هیئت امنا در نظر گرفته شده است.



حجت الاسلام شرفخانی با اظهار به اینکه دو نوع وقف انتفاعی و منفعتی داریم، عنوان کرد: موقوفاتی داریم که کسی وقف می‌کند تا دارالایتام، دارالقرآن، حسینیه، مسجد، درمانگاه، مدرسه یا حتی مرکز علمی بسازد و می‌گوید مردم بیایند از این مکان استفاده کنند. یعنی در اینجا نگاه اقتصادی نیست و بهره وری این است که این مکان به نحو احسنت مدیریت شود و مردم از این مکان به نحو احسنت استفاده کنند در این میان نقش موسسات خیریه و کار ارزشمندی انجام می دهند پررنگ است؛ مهمترین مسؤلیت های حاکمیت را موسسات خیریه در دست گرفته اند اما باید توجه داشت در موسسه خیریه هرکسی که می خواهد کاری انجام دهد اگر علم مدیریت خیریه را ندارد ورود پیدا نکند.

پایان پیام/40

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه قرآن و معارف

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!


روی کلید واژه مرتبط کلیک کنید

بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


در مسکو عدم واکنش سران شورای اروپا به حمله تروریستی در کروکوس را شرم آور خواندند