تاوان دل


تاوان دل

تاوان دل آیا که در زندان غم تاوان خود پس میدهم بهر تقاص گریه ای خونابه ها پس میدهم من در گذرگاه قفس،عمرم به سختی میرود چون لحظه های مرده را بر لحظه ها پس میدهم نی خاطی طوفان منم،نیشاعر: سید مهدی موسوی نژاد

تاوان دل




آیا که در زندان غم تاوان خود پس میدهم
بهر تقاص گریه ای خونابه ها پس میدهم

من در گذرگاه قفس،عمرم به سختی میرود
چون لحظه های مرده را بر لحظه ها پس میدهم

نی خاطی طوفان منم،نی خسته از پس کوچه ها
گم کرده خاطرها منم عمری به شب پس میدهم

آیا نمیبیند دلم مصلوب سلاخی شده
جانا روا باشد که من تنها نفس پس میدهم

شاها مقدر کرده ای محبوس زندانت شوم
خود تاج شاهی داده ای هر تاج و سر پس میدهم

امید فرداها چه شد،تکرار دیروزی دگر
هر آنچه کردی قسمتم در این قفس پس میدهم

گفتی خموشی کن دلا ساقی به فریادت رسد
او خود چنان مست است که من پیمانه را پس میدهم

من در صبوری صابرم بر لب نشاندی مهر خود
مهر به لب بنشانده ات با مهر سر پس میدهم

چون در سجود ذکر یار،سجاده همدردم شده
بر سجده می مانم ولی سجاده را پس میدهم

شاها جسارت کرده ام لفاظی از لب کرده ام
استاد دیوانم تویی من درس خود پس میدهم

بی نام درویشی مکن،ار چون علی نی عاشقی
یک لحظه گر بینم رخش سجاده ها پس میدهم




سید مهدی موسوی نژاد(بی نام )

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه شعرنو

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!



بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


تست هوش تشخیص دو خواهر : کدام پسر 2 خواهر دارد؟