در خیالم آمدی


در خیالم آمدی

در خیالم آمدی محو تماشایت شدم غرق گیسوی تو و درگیر چشمهایت شدم بوی عطرعاشقی آشوب کرد حال دلم بس که محو چشم شهلایت شدم آنقدر نرم آمدی جانم به جانت شد گره بوسه گرمی نشست و غرق لبهایت شدم درشاعر: فرهاد عبادی

در خیالم آمدی محو تماشایت شدم
غرق گیسوی تو و درگیر چشمهایت شدم

بوی عطرعاشقی آشوب کرد حال دلم
بس که محو چشم شهلایت شدم

آنقدر نرم آمدی جانم به جانت شد گره
بوسه گرمی نشست و غرق لبهایت شدم

در خیالم داستان ها و غزل ها گفته ام
قصه شیرین من ،عمریست فرهادت شدم



حتما بخوانید: سایر مطالب گروه شعرنو

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!


منتخب امروز

بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


تست هوش تشخیص دو خواهر : کدام پسر 2 خواهر دارد؟