پشتِ دیوارِ دلم...


پشتِ دیوارِ دلم...

پشت دیواردلم تپشِ قلبِ تورا می شنوم که زمان درگذراست وما منتظریم که بیایی وروشنی بخشی بردل و جان تو چه موجود عجیبی هستی؟ که ندیده،مهرت بردل نشست ازوجودت سربر سجده گمارم جانم که تو آرامشاعر:فهیمه جانی پور

پشت دیواردلم
تپشِ قلبِ تورا می شنوم
که زمان درگذراست
وما منتظریم
که بیایی وروشنی بخشی بردل و جان
تو چه موجود عجیبی هستی؟
که ندیده،مهرت بردل نشست
ازوجودت سربر سجده گمارم جانم
که تو آرام منی
پشت دیوارِ دلم
آن صدایِ لگدت شنیدنیست
من چه حسی دارم بابودت !
به گمانم سرخوشِ گرمِ وجودت هستم
سرخوشِ مادریِ عشقِ دلم


و"تو"خواهی آمد...
۱۰اسفند۹۹

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه شعرنو

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!



بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


شعر لطف حق به صورت داستان + متن شعر