بچهها چطور دوستان خود را انتخاب میکنند؟
انسان موجودی اجتماعی است و نیاز به تعامل با انسانهای دیگر دارد. در ابتدای تولد این تعامل با پدر و مادر و سایر افراد خانواده است. به تدریج دامنه تعامل اجتماعی کودک گستردهتر میشود. هر اندازه پدر و مادر سعی کنند برای کودک همبازی خوبی باشند، باز نمیتوانند جای یک همبازی هم سن و سال را برای او بگیرند.
دوستان تصادفی انتخاب نمیشوند. بچهها در طی دوران رشد خود با افراد زیادی روبرو میشوند، اما تعداد اندکی از این آشناییها به دوستی واقعی میانجامد. این انتخاب بر چه مبنایی است؟ مطالعات انجام شده همه در یک عامل اتفاق نظر دارند و آن عامل، شباهت بین دو فرد است.
کودکان با کسانی دوست میشوند که شبیه خودشان باشند. جنبههای مختلف شباهت در پی مورد بررسی قرار میگیرند:
شباهتهای عام
یک شباهت مهم، همسانی در سن است. کودکان برای دوستی بیشتر به هم سالان خود گرایش دارند. شباهت دیگر، همسانی در جنسیت است.
در سالهای قبل از دبستان تمایل به دوستی با همجنس در کودکان آغاز و بارز میشود. حتی در بخش اعظم دوران کودکی، به هنگام انتخاب دوست، عامل جنسیت به هم سن بودن برتری دارد. لازم است که والدین از این عامل در معاشرت با قوم و خویشان و دوستان و همسایگان آشنا باشند.
یکی دیگر از شباهتها، همسانی نژادی و قومی است. گرایش به دوستی با کودک هم نژاد و دارای قومیت و فرهنگ یکسان، از سنین دبستان بارز و با بالا رفتن سن افزایش پیدامی کند. در کودکان ساکن در مناطق چند فرهنگی این مورد بیشتر بارز میشود.
شباهتهای رفتاری
شباهتهای رفتاری نیز نقش مهمی در ایجاد دوستی دارند. کودکانی با اهداف تحصیلی مشابه بیشترجذب هم میشوند. داشتن علایق و فعالیتهای مشترک خارج از محیط درسی، مانند سرگرمیها، موسیقی، ورزش، نقاشی نیز باعث تقویت رابطه دوستی میشوند.
در کنار عامل اصلی شباهت، عوامل دیگری مانند نیاز به فردی صمیمی و محرم راز داشتن، تبادل افکارکردن، و دارابودن مهارت حل اختلاف نیز در ایجاد رابطه دوستانه سهیم هستند. همچنین بعضی کودکان به دنبال دوستانی میروند که از خودشان محبوبتر و یا از نظر موقعیت اجتماعی ـ اقتصادی بالاتر باشند.
کودکان دارای مشکلات رفتاری و دوستیابی
کودکان دارای مشکل رفتاری به دو گروه تقسیم میشوند. بعضی در تعامل با همسالان خود رفتارشان نه منفی و نه مثبت است و همسالان آنها را ندیده میگیرند و به حساب نمیآورند. این ها گوشه گیر و خجالتی هستند.
بعضی دیگر بیشترین رفتار منفی را نشان میدهند و از طرف همسالان طرد میشوند. اینها رفتاری ضد اجتماعی و تجاوزکارانه دارند. سرچشمه مشکلات هر دو گروه کمبود مهارتهای اجتماعی است، و با مداخله درمانی قابل معالجه هستند.
نقش خانواده
رفتار کودک از تجربه او در محیط خانواده سرچشمه میگیرد. بین گرمای خانواده و رشد مهارت?های اجتماعی کودک همبستگی وجود دارد. والدینی که در خانواده جو گرم، ایمن و حمایتگر، همراه با نظم و انضباط ایجاد میکنند، سرمشق رفتار درست اجتماعی برای فرزندان هستند. فرزندان چنین والدینی هم با افراد خانواده، و هم با همسالان و افراد جامعه، رفتارشان مثبت است.
کودکانی که سطح زندگی خانوادگی شان از هماهنگی کمتری برخوردار است، خطر ناسازگاری شان با همسالان بیشتر است. بدرفتاری والدین با کودک از قبیل تنبیه بدنی، تحقیر و تهدید باعث میشود که فرزند با همسالان رفتار تجاوز کارانه داشته باشد. همچنین کودکانی که در خانواده به آنها بهایی داده نمیشود و خود را فراموش شده احساس میکنند در جمع همسالان گوشهگیر و انزوا طلب میباشند.
مداخله والدین در دوست یابی
بعضی والدین چنین میپندارند که هر نوع رفتار ضد اجتماعی کودکان دیگر بر فرزند آنان تأثیر میگذارد و به همین سبب در دوران قبل از مدرسه، کودکانی را که به نظرشان خوب میآیند از میان بچههای فامیل و یا دوستان و شاید همسایهها گزینش میکنند که با فرزند آنها دوست و همبازی شود. حتی در سالهای اول دبستان نیز بعضی از پدر و مادرها ممکن است به مداخله در دوستیابی فرزندشان ادامه دهند؛ به این ترتیب که با والدین سایر کودکان هم کلاس فرزندانشان آشنا شوند و از میان آنها خانوادههای مورد تأئیدشان را انتخاب و با آنها معاشرت خانوادگی برقرار کنند تا او به دام دوستان نابابی نیفتد.
چون بعد از ورود فرزند به دبیرستان و آغاز نوجوانی نظارت بر دوستیابی او دیگر عملی نیست، بهتر است که والدین سعی در ایجاد روابطی صمیمانه و سپری کردن اوقات بیشتری با فرزند نوجوان خود کنند. راهکار مؤثر دیگر وضع قوانین و مقرراتی، قابل اجرا، عادلانه و با رعایت نیازهای به حق نوجوان، برای معاشرت وی با دوستان و نیز تعیین مرز استفاده وی از رسانهها و فضای مجازی، توسط والدین است.
کودکان با کسانی دوست میشوند که شبیه خودشان باشند. جنبههای مختلف شباهت در پی مورد بررسی قرار میگیرند:
شباهتهای عام
یک شباهت مهم، همسانی در سن است. کودکان برای دوستی بیشتر به هم سالان خود گرایش دارند. شباهت دیگر، همسانی در جنسیت است.
در سالهای قبل از دبستان تمایل به دوستی با همجنس در کودکان آغاز و بارز میشود. حتی در بخش اعظم دوران کودکی، به هنگام انتخاب دوست، عامل جنسیت به هم سن بودن برتری دارد. لازم است که والدین از این عامل در معاشرت با قوم و خویشان و دوستان و همسایگان آشنا باشند.
یکی دیگر از شباهتها، همسانی نژادی و قومی است. گرایش به دوستی با کودک هم نژاد و دارای قومیت و فرهنگ یکسان، از سنین دبستان بارز و با بالا رفتن سن افزایش پیدامی کند. در کودکان ساکن در مناطق چند فرهنگی این مورد بیشتر بارز میشود.
شباهتهای رفتاری
شباهتهای رفتاری نیز نقش مهمی در ایجاد دوستی دارند. کودکانی با اهداف تحصیلی مشابه بیشترجذب هم میشوند. داشتن علایق و فعالیتهای مشترک خارج از محیط درسی، مانند سرگرمیها، موسیقی، ورزش، نقاشی نیز باعث تقویت رابطه دوستی میشوند.
در کنار عامل اصلی شباهت، عوامل دیگری مانند نیاز به فردی صمیمی و محرم راز داشتن، تبادل افکارکردن، و دارابودن مهارت حل اختلاف نیز در ایجاد رابطه دوستانه سهیم هستند. همچنین بعضی کودکان به دنبال دوستانی میروند که از خودشان محبوبتر و یا از نظر موقعیت اجتماعی ـ اقتصادی بالاتر باشند.
کودکان دارای مشکلات رفتاری و دوستیابی
کودکان دارای مشکل رفتاری به دو گروه تقسیم میشوند. بعضی در تعامل با همسالان خود رفتارشان نه منفی و نه مثبت است و همسالان آنها را ندیده میگیرند و به حساب نمیآورند. این ها گوشه گیر و خجالتی هستند.
بعضی دیگر بیشترین رفتار منفی را نشان میدهند و از طرف همسالان طرد میشوند. اینها رفتاری ضد اجتماعی و تجاوزکارانه دارند. سرچشمه مشکلات هر دو گروه کمبود مهارتهای اجتماعی است، و با مداخله درمانی قابل معالجه هستند.
نقش خانواده
رفتار کودک از تجربه او در محیط خانواده سرچشمه میگیرد. بین گرمای خانواده و رشد مهارت?های اجتماعی کودک همبستگی وجود دارد. والدینی که در خانواده جو گرم، ایمن و حمایتگر، همراه با نظم و انضباط ایجاد میکنند، سرمشق رفتار درست اجتماعی برای فرزندان هستند. فرزندان چنین والدینی هم با افراد خانواده، و هم با همسالان و افراد جامعه، رفتارشان مثبت است.
کودکانی که سطح زندگی خانوادگی شان از هماهنگی کمتری برخوردار است، خطر ناسازگاری شان با همسالان بیشتر است. بدرفتاری والدین با کودک از قبیل تنبیه بدنی، تحقیر و تهدید باعث میشود که فرزند با همسالان رفتار تجاوز کارانه داشته باشد. همچنین کودکانی که در خانواده به آنها بهایی داده نمیشود و خود را فراموش شده احساس میکنند در جمع همسالان گوشهگیر و انزوا طلب میباشند.
مداخله والدین در دوست یابی
بعضی والدین چنین میپندارند که هر نوع رفتار ضد اجتماعی کودکان دیگر بر فرزند آنان تأثیر میگذارد و به همین سبب در دوران قبل از مدرسه، کودکانی را که به نظرشان خوب میآیند از میان بچههای فامیل و یا دوستان و شاید همسایهها گزینش میکنند که با فرزند آنها دوست و همبازی شود. حتی در سالهای اول دبستان نیز بعضی از پدر و مادرها ممکن است به مداخله در دوستیابی فرزندشان ادامه دهند؛ به این ترتیب که با والدین سایر کودکان هم کلاس فرزندانشان آشنا شوند و از میان آنها خانوادههای مورد تأئیدشان را انتخاب و با آنها معاشرت خانوادگی برقرار کنند تا او به دام دوستان نابابی نیفتد.
چون بعد از ورود فرزند به دبیرستان و آغاز نوجوانی نظارت بر دوستیابی او دیگر عملی نیست، بهتر است که والدین سعی در ایجاد روابطی صمیمانه و سپری کردن اوقات بیشتری با فرزند نوجوان خود کنند. راهکار مؤثر دیگر وضع قوانین و مقرراتی، قابل اجرا، عادلانه و با رعایت نیازهای به حق نوجوان، برای معاشرت وی با دوستان و نیز تعیین مرز استفاده وی از رسانهها و فضای مجازی، توسط والدین است.
دکتر منیژه مشیری