حس عاشقی


حس عاشقی

من که نیستم چه کسی تو رو توی آغوش میگیره وقتی تنهای میاد دست تو رو توی دست هاش میگیره کی شب ها از روی گونه هات اشک هاتو پاک میکنه وقتی تنهایی کی میاد موهاتو نوازش میکنه وقتی که دلت میگیره کی پایشاعر: علیرضا عالمی

من که نیستم چه کسی تو رو توی آغوش میگیره
وقتی تنهای میاد دست تو رو توی دست هاش میگیره
کی شب ها از روی گونه هات اشک هاتو پاک میکنه
وقتی تنهایی کی میاد موهاتو نوازش میکنه
وقتی که دلت میگیره کی پای حرف هات میشینه
کی میتونه تو رو با حرف هاش آروم کنه
کی میاد تو رو جای حریرِ مهتاب بشونه
تو رو تک ستاره این آسمونه تار کنه
تو بگو کی تو رو به جشن ستاره میبره
وقتی خوابی کی بیداره که تو خوابت ببره
من که نیستم کی میاد نازه نگاهت رو بکشه
کی میاد کاری کنه که غمی توی دلت نباشه
کی نمیزاره که توی چشم هات بارونی نشه
میون این همه درد دردی تو دلت نباشه
من که نباشم چه کسی چشمهاتو دریایی میکشه
توی فصل خزون بهار واسه تو نقاشی میکشه
سر هر قصه ای شمع عاشقی رو روشن میکنه
کی میاد حس عاشقی رو به دل تو هدیه کنه
تو رو دُردونه قصه ای ستاره ها کنه
به تو هر شب گل یاس و میخکو هدیه میکنه
کی میاد غنچه ی شکفته ی لب ها تو بکشه
راست بگو کی میاد تو رو جای ماه بکشه
تو بهترین ستاره ی توی آسمون کنه
توی همه ی قصه ها تو رو نشون کنه

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه شعرنو

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!



بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


نهادینه سازی ارزش آفرینی برای مشتری در فرهنگ تولید