یکی از مهمترین خللهایی که شیوع ویروس کرونا بر رفتارهای فرهنگی در جوامع مختلف وارد ساخت، از دست دادن امکان برگزاری آیینهایی جمعی مانند سوگواری و دفن درگذشتگان بود. آیین سوگ یکی از مهمترین آیینهای فرهنگی در تمامی جوامع جهان است که به تسلی خاطر بازماندگان به واسطه دریافت همدردی از دیگران یاری می رساند؛ پس از شیوع ویروس کرونا اهمیت برگزاری چنین آیینی بیش از پیش برجسته شد چرا که کارکرد آن در انطباق پذیری افراد با واقعه رخ داده و شرایط موجود را نشان داد.
حذف و تعویق سوگواری باعث انباشت غم درونی افراد میگردد و این موضوع در ترکیب با عدم دریافت همدلی اجتماعی از سوی اعضای دیگر خانواده، دوستان و آشنایان این موقعیت را سخت تر و طولانی تر می سازد.
مناسک تسهیلگر مواجهه با واقعیات هستند
مهرداد عربستانی انسانشناس و عضو هیئت علمی دانشگاه تهران در گفت وگو با خبرنگار فرهنگی ایرنا و در توضیح مناسک سوگ، کارکردها و ماهیت آن در زمینۀ فرهنگی هر جامعه بیان کرد: تمام فرهنگها و جوامع انواعی از مناسک را دارند که در مواقع خاص به طور مکرر اجرا میشود. در واقع مناسک نوعی از تشریفات و شامل حرکات و جایگاه های تعریف شده است که خودکار انجام می شوند و مواجهه با برخی موقعیت ها را تسهیل می کنند.
چون رفتار و مراحل مختلف مناسک نوعی از کلیشههای تکرارشونده است، وقتی وارد این مناسک میشوید نیازی به فکر کردن ندارید و مطابق با رسم و قواعد رایج رفتار میکنید؛ همچنان که اجرای این مناسک نیازی بهصرف انرژی زیادی هم ندارند.
وی افزود: اما مناسک درعینحال که اینگونه انجام میشوند، کارکردهای خود را هم ایفا میکنند؛ مثلاً مناسک مرتبط با عروسی، یا تشییع جنازه، یا مناسک دانشگاهی (مثل دفاع از پایان نامه) که در عین حال که شیوه مشخصی دارند، امر ازدواج، تدفین و سوگواری، یا فارغ التحصیلی را رسمیت بخشیده و تسهیل می کنند.
البته ممکن است کارکرد برخی مناسک آنقدر کم یا بی کارکرد شده باشند که بهجز رسمی ظاهری، چیزی از آن باقی نمانده باشد اما بسیاری مناسک کارکرد دارند؛ در مورد مراسم تشییع و تدفین و مناسک سوگواری که برای درگذشته انجام میشود، این مناسک کارکردهای مشخصی دارند.
آیین تشییع و تدفین یک تسلی جمعی است
این استاد دانشگاه در توضیح ماهیت آیین سوگواری تصریح کرد: هیچ فرهنگی نیست که جنازههایش را رها کرده و هیچ مناسکی برای مشایعت در گذشته را نداشته باشد؛ زیرا بدون این تشریفات مرگ منجر به نوعی قطع ارتباط با گذشتگان و قطع کردن ریشههای هویتی می شود.
به همین دلیل همه جوامع این مناسک را دارند. ولی در کنار اینکه این آیین نوعی تکریم از مرده است، به دلیل دیدگاههایی که در مورد آدمی پس از مرگ وجود دارد، در بسیاری جوامع این تصور وجود دارد که پس از مرگ بهنوعی ادامه حیات در دنیایی دیگر وجود دارد و خود این اعتقاد که در غالب مناسک مورد تأکید قرار می گیرد، نوعی کارکرد تسلیبخش در مواجهه با مرگ است.
وی افزود: بر این اساس وقتی چنین عقیدهای وجود دارد، نوعی از مشایعت برای کسی که میرود مشاهده می شود، در واقع کاری که از طریق این مناسک صورت میگیرد این است که این ورود به عرصه دیگر را بهطور نمادین تنفیذ می کند.
این مشایعت یک کارکرد اصلی دارد که این کارکرد برای بازماندگان است و نه برای فرد درگذشته؛ زیرا از درگذشته چیزی جز جسم و بدن باقی نمانده است؛ اما آیین تشییع و تدفین یک تسلی جمعی است برای اینکه درگذشته را "فنا شده" نیانگارند و احساس کنند او را برای ورود به روند دیگری از هستی مشایعت کرده اند.
عربستانی ادامه داد: از سوی دیگر این مناسک که در بسیاری نقاط دنیا به هم شباهت دارند، همراه است با جمع شدن آشنایان و دوستان دور خانواده داغدار و حمایت عاطفی از ایشان است که کمک می کند ایشان مراحل سوگ را به با این حمایت عاطفی راحت تر طی کنند.
به لحاظ روانشناسی مراحلی برای سوگ تعریف شده است و مدل معروفی از مراحل سوگ وجود دارد که بیشتر روانشناسان در آثارشان به آن اشاره میکنند؛ بر این اساس افراد زمانی که با فقدان مواجه میشوند مراحلی از انکار، تجربه خشم، چانه زنی و در نهایت کنار آمدن با فقدان را از سر می گذرانند.
وی افزود: البته کنار آمدن با فقدان به این معنا نیست که فرد از دست رفته فراموش می شود. بلکه فرد درگذشته که اکنون جایگاه جدیدی قرار گرفته، به لحاظ سپهر نمادین در این جایگاه جدید قرار داده میشود، جایگاهی که در عالم نمادین وجود دارد اگرچه مابه ازای مادی نداشته باشد.
اینها کارکردهایی است که این مراسم دارند: تسلی بخشی، کمک به بازماندگان برای عبور از مراحل سوگ و کارکردهایی دیگر که میشود برای آن متصور بود؛ مانند کارکردهای تذکاری و موعظهای مثل یادآوری مرگ.
تعویق آیین سوگ و تجربۀ نوعی از رهاشدگی
عربستانی در ادامه به بیان پیامدهای تعویق آیین سوگ در ایام کرونا پرداخت و گفت: اما موضوعی که وجود دارد این است که در ایام کرونا سوگ و مناسک مرتبط با آن دچار خلل شده اند. ما در این ایام یک تحقیق تجربی را هم در این باره انجام دادیم که به برخی یافته های آن اشاره خواهم کرد. مشکل در این دوران این است که این مناسک دچار تعلیق شده اند و طبعاً قادر نیستند تمام کارکردهایی که پیشازاین داشته اند را ایفا کنند.
بسیاری خانوادههایی که در این ایام دچار سوگ شدند (چه در اثر کرونا چه به علل دیگر) تجربه نوعی از رهاشدگی و این احساس را داشتند که فرد درگذشته به میزان کافی تکریم نشده و این موضوع خود باعث حس نوعی از کمبود و "ناتمام" ماندگی را به همراه داشته است. از سوی دیگر حمایت جمعی که در مراحل سوگ می تواند کمک کننده باشد، بسیار کمتر رخ میدهد و سوگواران بیشتر اوقات ممکن است تنها بمانند؛ آن هم درجاهایی که در موارد معمول با حمایت اطرافیان همراهی میشده است.
وی افزود: این احساس سوگ ناتمام یا سوگ ناکامل چیزی است که میتواند به لحاظ روانشناختی عوارضی را همراه خود داشته باشد. عوارضی همچون افسردگی و احساس ناتمام ماندن یک امر.
این استاد دانشگاه تصریح کرد: در این ایام چیزی که مردم با آن مواجه شدند نوعی سردرگمی بود چون نمیدانستند چه باید بکنند؛ مناسک همانطور که پیشتر بیان شد رفتارهای تعریف شدهای را تجویز میکنند. وقتی با شرایطی مواجه هستید که نمیتوانید رفتارهای اتوماتیک انجام دهید، باید برای هر قدم فکر کنید که حالا باید چه کرد؛ مثلاً در مورد سوگ (البته این موضوع در همه شئون زندگی در دوران کرونا کموبیش مطرح بود) این موضوع مطرح بود که جنازه را به چه ترتیب باید مدیریت کرد.
بیمارستان نمیدانست باید چه کند، مردم نمیدانستند در زمان تشییع باید چه کنند و بعد اینکه چطور تسلیت بگویند و حمایت عاطفی انجام دهند و بسیاری مواردی که پیشازاین درباره آن فکر نمیشد، حالا لازم بود در شرایط جدید به نوعی تمام این رفتارها دوباره طراحی شوند و این هم نوعی اغتشاشی ایجاد کرد.
وی ادامه داد: البته کم کم با دستورالعملهایی که تنظیم شد و انتقال تجربه مردم به همدیگر، مردم دستشان آمد به چه صورت میتوانند با این شرایط کنار بیایند؛ ازجمله امروز شیوهنامههای تعریف شده بهداشتی برای مدیریت جنازه وجود دارد که در ابتدا مشخص نبود یا ترس زیادی وجود داشت یا ممکن بود برعکس در رابطه با جنازه و خانواده سوگوار (به خصوص کسانی که در اثر کرونا فوت کرده بودند و احتمالاً خانوادهاش هم مشکوک به آلودگی بودند) بیمبالاتی رخ دهد؛ اما امروز و بعدازاین زمانی که گذشت همه این نوع مواجهه ها تا حدّ زیادی مشخصشدهاند.
این رفتارها مانند این است که ما مناسک جدیدی را تعریف میکنیم؛ مناسکی همچون رفتن به سمت فضای مجازی و ختم و تسلیت گفتنها و کارهایی که میشد در حیطه مجازی استفاده شود. ابتدا کسی اگر برای عرض تسلیت و مراسم بزرگداشت نمیرفت ممکن بود باعث دلخوری یا سرشکستگی سوگواران باشد اما کمکم ننگ این کار مرتفع شد و به نظر میرسد آن انگی که به همراه کوتاهی در بزرگداشت و تکریم فرد درگذشته وجود داشت تا حد زیادی رفع شده است؛ حالا مردم انتظاری از سوگواران برای پذیرایی ندارند و از سوی دیگر خود سوگواران هم توقعشان از دیگران کمتر شده است. بهاینترتیب امروز شاهد هستیم تا حدودی هنجارهایی برای این موضوع تشییعجنازه و بزرگداشت و یادبود ها شکل میگیرد.
مردم از بازنگری در آیین سوگ رضایت داشتند
این استاد دانشگاه در تشریح کژکارکرهایی که ممکن است در روند انجام مناسک در طول زمان ایجاد شود، بیان کرد: نکتهای که به نظرم مهم است این است که وقتی این مناسک دائم و تکرارشونده انجام میشوند، ممکن است همراه با نیازهای روز تغییر نکنند و همچنان اشکالی را در خود حفظ کنند که الزاماً بهترین پاسخ به چالش و موقعیت موجود نباشد. حتی گاهی نهتنها کارکردی ندارند که نوعی از تکلف و سختی را هم ایجاد میکنند.
مراسم عروسی را در نظر بگیرید؛ چقدر رسومی هست که اساساً ممکن است برای خود انجام ازدواج مانع ایجاد کنند یا سختی در انجام آن به وجود بیاورند؟ در مناسک تشییع هم گاهی این تکلفها ممکن بود در عمل حتی فشار بیشتری هم بر سوگواران بار کند.
وی افزود: پذیراییهای طولانی و انتظارت زیاد برای پذیرایی، چشم و همچشمی ها، و دلخوری ها و برخی دلجوییهایی که افراد از روی احساس وظیفه انجام میدادند و گاهی حتی باعث کمی ناراحتی سوگواران هم میشد یعنی بیش از اینکه اجازه دهد این افراد با آرامی در غم خود پیش بروند و این مسیر را بگذرانند، بهنوعی مزاحمت هم تلقی میشد.
در بعضی مناطق خویشاوندان تا یک هفته در خانه متوفی یا سوگواران اقامت داشتند و علاوه بر هزینه پذیرایی دغدغه تدارکات را هم به خانواده سوگورا تحمیل می کردند.
عربستانی یادآور شد: در تحقیقی که در این ایام انجام دادیم، برخی درعینحال که از نبود مناسک سوگ ناراحت بودند و از تشییع جنازه "غریبانه" گله مند بودند و احساس این را داشتند که چیزی کم است؛ اما بودند مواردی که ابراز کردند که از جهاتی این شرایط پیشآمده مزایایی هم داشته است زیرا بسیاری از این تکلفات کنار رفته است و به نوعی از اینکه در این مناسک بازنگری صورت میگیرد و پیراسته میشود، رضایت نسبی داشتند.
امّا در مورد جایگزینی راهی برای تسکین در فقدان سوگواری حضوری، این کاری بود که بسیار مردم انجام دادند و تلاش کردند تا حدی کارکردهای مثبتی که در چنین مناسکی وجود داشته است را جبران کنند. ازجمله دلجویی و حمایتهایی که از طریق فضای مجازی صورت گرفت.
وی افزود: برخی گروههایی را در فضای مجازی ایجاد کردند که یادبود این درگذشتگان باشد و خاطرات و عکس و فیلم و هر آنچه از آن فرد داشتند را در آن گروه به اشتراک میگذاشتند و درباره آن فرد صحبت میکردند؛ کما اینکه در مراسم تشیع جنازه و بزرگداشتهای معمول هم مردم چنین خاطره گویی و ذکر خیرهایی را انجام میدادند.
رفتارهای فرهنگی در برابر تغییر مقاومت میکنند
عربستانی در انتها با تاکید بر این که این اولین بار نبود که جوامع فرهنگی در اجرای مناسک خود دچار استیصال و وقفه شدند، گفت: اما این اولین بار نیست که مناسکی این گونه معوق میشود؛ و بارها در دنیا اتفاقاتی رخداده که مناسک معمول تعلیق شده و مهمترین آن همهگیری قرن ۱۴ اروپا معروف به مرگ سیاه است.
وی افزود: پسازآن هم این موضوع در سایر همهگیریها و حتی در ایران رخداده است؛ و این اغتشاش و بههمریختگی که در موضوع تشییعجنازه و حتی مدیریت جنازهها وجود داشت در این موارد هم وجود داشته و ثبت شده است.
در نتیجه چنین مواردی در تاریخ تکرار اما فراموش شده است. بهاینعلت که تبدیل به امر متداول و هنجاری نشده اند، ناگهانی سر برمیآورند و پس از مدتی فراموش می شوند؛ اما شاید امروز به خاطر رسانههای جمعی و ثبت و ضبط شدن همهچیز در آینده بیشتر برای یک همهگیری یا چیزی شبیه به این آماده باشیم و بیشتر در خاطره جمعی ما باقی بماند.
این استاد دانشگاه خاطرنشان کرد: نکته آخر این که این مناسک فرهنگی و اصولاً تمام الگوها و رفتارهای فرهنگی در برابر تغییر مقاومت می کنند و ایستایی دارند؛ یعنی اگر در دورهای کوتاه مراسمی محدود یا تعلیق شود، احتمالاً دوباره و پس از رفع آن محدودیت بهجای اول بازمیگردند. یعنی مناسک و الگوهای فرهنگی در مقابل تغییر اینرسی دارند.
ولی اگر این تعلیق طولانی شود ممکن است پس از بازگشت، دیگر مناسک سابق نباشد یا فراموش شود و یا دچار تغییرات اصولی گردد چون مدت زیادی گذشته و کمکم ممکن است در آنها بازنگری صورت گیرد. کما اینکه امروز این بازنگریها در شیوه حکمرانی و امور سیاسی گرفته تا بازنگری در سیستمهای اقتصادی تا سیستمهای بهداشتی و الگوهای فرهنگی در کل دنیا مطرح شده اند.
وی افزود: همچنان که درجاهای مختلفی چون نشریات و پلتفرمهای مختلف میبینیم که این تعلیق و ایستادن باعث شده است که عدهای شروع کنند به بازنگری به آن چه تا امروز بوده و تکرار میشده است. درنتیجه شکافی که امروز در مناسک ایجاد شده، ممکن است که در آینده باعث نوعی از بازنگری در آیینها و مناسک فرهنگی شود.