سفر عشق


سفر عشق

دلبرا باز نگفتی که کجا همسفری؟ شده از منزل واما تو دگر بیخبری؟ خاطراتت همگان شست به دریا سفرت می روم باز ازاینجا سفرت کرده دیوانه مرا میل به رفتن نکنم که سزاوار توام باز شومشاعر:محمد امان پور

دلبرا باز نگفتی که کجا همسفری؟ شده از منزل واما تو دگر بیخبری؟
خاطراتت همگان شست به دریا سفرت می روم باز ازاینجا سفرت
کرده دیوانه مرا میل به رفتن نکنم که سزاوار توام باز شوم همسفرت
من غریبم اینچنین افتاده ام مبتلای درد عشقم اینچنین پیچیده ام
می روم با خاطراتم تا که این امراض من درپی همراهیت کتمان شود
لازمم شد باردیگر دیدنت تا کنم هم رای وهم پیمان ازت
افتخارم باشد این دلداریت من کجا جیم سراغ دوریت

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه شعرنو

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!


منتخب امروز

بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


بیانیه نتانیاهو علیه ایران