مجموعه اشعار هاشور ۰۱
(۱)
با نگاهی تازه سفره انداختهست
چشم های من...
♡
بیا…
پیش از آن که بیات شود!
_____________
(۲)
من خواهم مُرد!!!
نه در جنگ،
نه با تصادف،،
نه با چاقو،،،
و نه در استخر!!!!
...
لا به لای همین شعرها
وقتی تو آنها را نمیخوانی.
_____________
(۳)
چشم در چشمِ
پنجرههای شهر شدهام
اما تو،،،
پشت هیچ پنجرهای نیستی!
_____________
(۴)
مانند سربازی که
شلیک کرده،
آخرین تیرش را،،،
تسلیم میشوم
در محاصره بازوانت.
سعید فلاحی (زانا کوردستانی)
شعر هاشور
(۱)
با نگاهی تازه سفره انداختهست
چشم های من...
♡
بیا…
پیش از آن که بیات شود!
_____________
(۲)
من خواهم مُرد!!!
نه در جنگ،
نه با تصادف،،
نه با چاقو،،،
و نه در استخر!!!!
...
لا به لای همین شعرها
وقتی تو آنها را نمیخوانی.
_____________
(۳)
چشم در چشمِ
پنجرههای شهر شدهام
اما تو،،،
پشت هیچ پنجرهای نیستی!
_____________
(۴)
مانند سربازی که
شلیک کرده،
آخرین تیرش را،،،
تسلیم میشوم
در محاصره بازوانت.
سعید فلاحی (زانا کوردستانی)
شعر هاشور