گوش کن ای عمو (دیوان اشعار)


گوش کن ای عمو    (دیوان اشعار)

(گوش کن ای عمو) گوش کن سخنی گویم ای عمو درهرجا نفهمیدی توزودتر بگو درابتدا اندیشه کن مرگ نبود چه ازازدیادآدم دگرتولد نمی شد بچه ازمرگ وعلت آن می باشد حرف که میباشد درگفتارم من را هدف کهشاعر:صمد محسنی


(گوش کن ای عمو)
گوش کن سخنی گویم ای عمو
درهرجا نفهمیدی توزودتر بگو
درابتدا اندیشه کن مرگ نبود چه
ازازدیادآدم دگرتولد نمی شد بچه
ازمرگ وعلت آن می باشد حرف
که میباشد درگفتارم من را هدف
که ازنبودن کشت وزرع وکمبود آن
هردم بیشتربشود جمیع گرسنگان
تا که دیگراز مرگ ترسان نباشی
اگرتودر پی دانایی به آن می باشی
دراین دنیایی که به تنگ آمده از آدم
دیگرنمی بیند روی خوش هرگزآدم

اگرخوب بگویم ودرک بکنی تو
زودتراین دنیا را ترک بکنی تو
اگراینگونه باشد آرزو کنی مرگ
چون پاییزازشجرفروریزش برگ
با مرگ همه انسانها تا روزخیزش
مرگ است وانسان همواره ریزش
تا آندم که درسوربدمد بانگ رستاخیز
مردگان درگورو تا آندم زمان درگریز
تا دراین مدت اوزمان نفهمد درگور
که مثل زدن پلکی باشد ازبرزخ عبور
خدا ازمیان آنان دست چین مامیکند
دراصل وی انتخاب بهترین هامیکند
اوبجای پوست می پزیرد مغزآن را
بهترین وپرترین ومغزآن نغزآن را
دنبال معنی اصل ست نه فرض آن
یا بجوید میان طول وعرض آن
ما بگیریم اصل ورها فرض را
یا طول بگیریم رها عرض را
چنان پاره کنند ترا درپیش رو
نبینی پارگی ودرزوجای رفو
ورنه آفرید ما را حضرت حق
که رسانیم حق به دارنده حق
با انتخاب بهترین ها خدای کبیر
باقی مانده ازمردم را که نا پزیر
می برد همه را بی گفتار جنت
هرگز نگذارد برسر کسی منت
اینجاست که بفهمی خدای رحیم
میکند همه را درون بهشت مقیم
ذات خداکه جوربا دوزخ نیست
بگواشتراک آتش با یخ چیست
حالا ببین چه کند با آن منتخبان
ابتدا بگویم که ندارند گذر زمان
آنها دوباره بی کمبود زنده شوند
با سلامت وبا عمری پاینده شوند
همه دوباره درسنی طالبند آیند
به پای هرچه دوستدارند بپایند
بیایند درهرمکان که دل خواهند
هرچه زیست کنند زعمرنکاهند
ازآن مادرکه طالبند زاده بشوند
از پدری که دارای بنیاده بشوند
دیگرهرگزنکنند گرسنگی حس
تفاوت نکندآنها را طلا با مس
آنها را لازم نبود آب وخوراک
ازخالی بودن شکم ندارند باک
آیا نمی شد که خدا ازهمان ابتدا
اینگونه زازل تاابد میآفرید دنیا
تاحکمت ملک خود خسروان دانند
دنیا راهم خود خداوند مالک آنند
یعنی هرگونه که خواست آن کند
وجودی را حیوان یاکه انسان کند

تا حضرت حق برضعیفان قالب است
دنیا را بگرداند آن گونه طالب است
خداوند گفته به ما آن اسرارمگوی
عارفا رازاسرارمگوی برخیزبجوی
این اسراررا بیآمیزتو با اسم اعظم
های افشا نکنی که لرزد سقف عالم
گرتوانستی اسرارخود بکس نگویی
بدان صمد دانای همه اسرارمگویی


حتما بخوانید: سایر مطالب گروه شعرنو

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!



بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


نهادینه سازی ارزش آفرینی برای مشتری در فرهنگ تولید