ای تویی
که مهر نیست و خواه منی
دل آرام نیست دلی که
افتاده به جان منی
درد خود هیچ
درد تو بر من دلبریست
بخت من هیچ
بخت تو رنگ دیگریست
مست و خندان و
شیطان در کنار دیگریست
دلبرت دلبریست
نوشد می و با روی خوشتریست
سهم او از جمال است
در این عالم که جمیل است
ساعتی حال من در هوس
که بخت من در عطش
ناپخته خام است
اقبال من از بخت بد
در طبع من است
ای نامسلمان گر تو
از تمام عالم هم خوشتری
حال دل من را دریاب
از این عالم بستری
من افسانه گو تو شدم
با هوس آمدی
با عشق ار عادلی
در بند دنیای تو افتاده ام
گل رقصید و
تو نیامدی ار کافری
بس است از این چنبره تنهایی
داد از دست این تنهایی خدایا
جود کن مرا از این داوری
و حکم غلط بر من خدایا
که مهر نیست و خواه منی
دل آرام نیست دلی که
افتاده به جان منی
درد خود هیچ
درد تو بر من دلبریست
بخت من هیچ
بخت تو رنگ دیگریست
مست و خندان و
شیطان در کنار دیگریست
دلبرت دلبریست
نوشد می و با روی خوشتریست
سهم او از جمال است
در این عالم که جمیل است
ساعتی حال من در هوس
که بخت من در عطش
ناپخته خام است
اقبال من از بخت بد
در طبع من است
ای نامسلمان گر تو
از تمام عالم هم خوشتری
حال دل من را دریاب
از این عالم بستری
من افسانه گو تو شدم
با هوس آمدی
با عشق ار عادلی
در بند دنیای تو افتاده ام
گل رقصید و
تو نیامدی ار کافری
بس است از این چنبره تنهایی
داد از دست این تنهایی خدایا
جود کن مرا از این داوری
و حکم غلط بر من خدایا