تعطیلات بهاری موقعیتی برای تبدیل تهدید کرونا به فرصت کتاب‌خوانی است


تعطیلات بهاری موقعیتی برای تبدیل تهدید کرونا به فرصت کتاب‌خوانی است

زهره مسکنی معتقد است تعطیلات بهاری فرصتی است برای تبدیل تهدید کرونا به فرصت کتاب‌خوانی و در یادداشتی که در اختیار ایبنا قرار داده تعدادی کتاب را برای مطالعه در این روزها به کودکان و نوجوانان پیشنهاد داده است.

تعطیلات بهاری موقعیتی برای تبدیل تهدید کرونا به فرصت کتاب‌خوانی است
خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)-زهره مسکنی: بهار آمیخته با قرنطینه و حال و هوای ویژه دور از دیدوبازدید و نشاطِ معمول و هیجانِ مرسوم را برای کودکان و نوجوانان باید به شیوه‌های مورد پسند خودشان سپری کرد. یکی از این شیوه‌ها کتاب‌خوانی است؛ اما در جامعه‌ای که آمار مطالعه چنگی به دل نمی‌زند، برای این مشکل چه چاره‌ای باید کرد؟ شاید بهترین راه این باشد که با توجه به روحیه و سلیقه هر کدام از آنها برای‌شان به عنوان عیدی کتاب تهیه کنیم یا کتاب پیشنهاد بدهیم و انتخاب را به خودشان واگذار کنیم. این شیوه‌ هم راه را برای یک گپ خانوادگی در اوقات فراغت باز کرده و هم مسیر را برای کتاب‌خوانی افراد خانواده هموارتر می‌کند. اما اگر فرصت ندارید برای تهیۀ کتاب به جست‌وجو بپردازید، برایتان چند پیشنهاد دارم که حتماً سلیقه‌های نوجوانانی با روحیات مختلف را پوشش خواهد داد:

«دختران علیه دختران»
شاید در اطرافتان دختر نوجوانی داشته باشید که دائم در حال ستیزه‌جویی با جنس مخالف و نشان‌دادن و اثبات برتری دختران نسبت به پسران است. پیشنهادم برای چنین نوجوانی خواندن رمان «دختران علیه دختران» نوشتۀ مصطفی خرامان است. این داستان جذاب که از سوی نشر افق منتشر شده، با شرح اثاث‌کشی یک خانواده به محله‌ای جدید آغاز می‌شود و در سه پرده «زشت»، «بد» و «خوب» اثرات مختلف یک نوع رفتار را بر شخصیت‌های داستان شرح می‌دهد. رمان، پر از ماجراها و خرده‌داستان‌های برگرفته از رویدادهای زندگی امروزی است و به همین سبب برای خوانندگان نوجوان ملموس و دارای کشش است. از آنجا که رمان در سه نسخه نوشته شده و هر بار از ابتدا داستان را با نگاهی متفاوت و تازه روایت می‌کند، در روزهای تعطیل بهاری، بهانه و انگیزه بسیار مناسبی برای مباحث و چالش‌های خانوادگی، واداشتن نوجوانان به تأمل و تفکر بیشتر، بیان افکار و البته رسیدن به نتیجه مطلوب برای زندگی بهتر است.

«من نوکر بابا نیستم»
اما اگر قصد دارید پسر نوجوان کمی تا قسمتی بازیگوش را درگیر خواندن یک ماجرای هیجان‌انگیز آمیخته به طنز کنید رمان «من نوکر بابا نیستم» اثر احمد اکبرپور پیشنهاد مناسبی خواهد بود. قطعاً تجدید چاپ مکرر این کتاب توسط نشر افق، دلیلی بر جذابیت آن برای نوجوانان مخاطبش به شمار می‌آید. رمانی که لابه‌لای واژگان و تصاویر بکر خود از ماجراهای فرزندان یک خانواده روستایی، ارتباطات پدر و فرزندی در خرده‌فرهنگی از یک جامعه روستایی را به چالش می‌کشد. پدرانی که خود را مالک مطلق فرزند انگاشته و این اعتقاد را به شکلی بنیادین در بسیاری از جوامع تثبیت کرده‌اند. ماجرا از این قرار است که در روستایی‌ بسته‌ پولی‌ از جیب‌ پدری‌ خسیس‌ و سخت‌گیر توی‌ چاه‌ مستراح‌ خانه می‌افتد و هیچ‌کس‌ حاضر نیست برای بیرون‌آوردن آن پیش‌قدم شود. داستان وقتی هیجان‌انگیزتر می‌شود که پدر تصمیم‌ می‌گیرد یکی‌ از بچه‌ها را با زور وادار به این کار کند. اینجاست که هر کدام از آنها به شکلی مقاومت‌ می‌کنند تا اینکه...

«لالایی برای دختر مرده»
اما شاید بخواهید به نوجوانی کتابی هدیه یا پیشنهاد کنید که به موضوعات داستانی آمیخته با وهم و خیال علاقه‌مند است. به تازگی کتاب‌های ژانر وحشت و به ویژه ترجمه‌های خارجی داستان‌های فانتزی و سبک رئالیسم جادوییِ بسیاری روانه بازار کتاب کودک و نوجوان شده است. اما کتاب مورد پیشنهاد، علاوه بر دارابودن ویژگی‌هایی از فضای داستان‌های خیال‌انگیز، از همین علاقه‌مندی مخاطب سود برده و دست خواننده را گرفته و طوری که خودش هم متوجه نشود او را با خود به دالان‌های تاریخی سرزمین خودمان می‌کشاند. «لالایی برای دختر مرده» اثر حمیدرضا شاه‌آبادی که افتخارات بسیاری را برای او به ارمغان آورده، رمانی تاریخی است که از سوی چند راوی، روایت‌های مختلفی را به موازات هم نقل کرده و مخاطب نوجوان را به تفکر عمیق و چه‌بسا تجسس بیشتر در خصوص موضوع کتاب وامی‌دارد. حوادث داستان بین اکنون و گذشته در رفت‌وبرگشت است تا مخاطب را از زندگی دختر نوجوانی امروزی در یک مجتمع مسکونی با دختر نوجوانی از قوچان که در گذشته قربانی دوره‌های سخت زندگی گذشتگان ما شده، ارتباط دهد.

«یکی بود که خودش نبود»
اما ممکن است شما نوجوانی داشته باشید که به هر دلیلی به متون و داستان‌های خارجی علاقه‌مند باشد. بسیار خوب! کم نیستند نویسندگانی که به سبب نوشتن برای کودکان و نوجوانانِ تمام دنیا در سطح بین‌المللی شناخته‌شده‌اند و مترجمانی که در هر کشوری دلسوزانه و صادقانه این متون را برای فرزندان کشورشان ترجمه کرده‌اند. برای این دسته از فرزندان کتاب «یکی بود که خودش نبود» اثر جانی روداری نویسنده سرشناس ایتالیایی را با ترجمه غلامرضا امامی از نشر هوپا پیشنهاد می‌کنم.

این کتاب که سال 99 جزء نامزدهای کتاب سال نیز بود، ماجرای «بارون لامبرتو» پیرمردی نودوسه‌‌ساله، ایتالیایی و ثروتمند است که با بیست‌‌و‌چهار بیماری دست‌‌وپنجه نرم می‌کند. بارون که در آستانه مرگ قرار دارد و به ‌دنبال جاودانگی است، یکباره جوان، سرحال و شاداب می‌شود. راهزنان برای دریافت پول او را گروگان می‌گیرند، اما هر کاری می‌کنند بارون جوان‌تر و سرحال‌تر از دیروز می‌شود. اینکه چه رازی در میان است و آیا او جادو شده یا ... موضوع این داستان است. از آنجا که این داستان شیرین، زیر پوست کلمات لطیفی که با تصاویر جذاب خاویر سابالا تکمیل شده، از مقبولیت ادبی، روان‌شناختی، قابلیت کندوکاو و خیال‌انگیزی خاصی برخوردار است، می‌تواند پس از مطالعه در ایجاد زمینه گفت‌وگویی پیرامون فلسفه زندگی با فرزندان به شما کمک کند.

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه رسانه کودک

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!


منتخب امروز

بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


خواص آب هویج که از آن بی‌خبرید