بدرقه ی وجودت


بدرقه ی وجودت

بدرقه ی وجودت هر جا که هستی دست حق همراه دستانت اشک دو چشم عاشقم نذر دو چشمانت هر جا که هستی تکیه گاهت شانه های من زیبا ترین آوایش اشعار من مرغ غزل خوانت طعم نگاه خسته ی تو سهم گندم شد ویرانهشاعر:رضوان باستانی

بدرقه ی وجودت

هر جا که هستی دست حق همراه دستانت
اشک دو چشم عاشقم نذر دو چشمانت
هر جا که هستی تکیه گاهت شانه های من
زیبا ترین آوایش اشعار من مرغ غزل خوانت
طعم نگاه خسته ی تو سهم گندم شد
ویرانه ی مخروب دل پیمان یارانت
این جا کسی عاشق ترین احساس نشناسد
دلتنگی هر ثانیه طوفان عصیانت
هر جا که هستی قلب من در انتظار توست
ای خواهش دستان من چون سایه افشانت
در آرزو و حسرت هر لحظه ات پنهان ترین دردم
آرام دل هر جا که هستی من پریشانت
چون حس پرشور غزل در من شکوفایی
تنها ترین دل واژه ات احساس عریانت
در امتداد عاشقم می مانی ای امواج سرگردان
چون ساحلی در معبد حرمان هجرانت

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه شعرنو

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!



بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


عکس پروفایل شهادت امام علی علیه السلام