دوبیتی 23


دوبیتی  23

در راه امـر و نـهی خداوند بـی زوال آسودگـی برای بشـر می بُـوَد مـحال آسودگـی به راه خدایـی نـمی بُوَد تلـخی دهـد به کام تو، آب اَر بُوَد زلال ٭٭٭ داد از اینشاعر:حسن مصطفایی دهنوی

در راه امـر و نـهی خداوند بـی زوال
آسودگـی برای بشـر می بُـوَد مـحال
آسودگـی به راه خدایـی نـمی بُوَد
تلـخی دهـد به کام تو، آب اَر بُوَد زلال
٭٭٭
داد از این آدم خاکـی ،که نداند چه کُنـَد
هر چه بردست بیارد ، زِ جهان شکوه کنـد
داد و فریاد بـرآرَد ،که مرا عیشـی نیست
اجلش کی بگذارد ، به جهـان تکیه کنـد
٭٭٭
آدمـی معرفت آمـوز ، که می باید رفت
چنـد روزی اگرم هستـی و می باید رفت
این سر گیج تونگذاشت که فکرت برسـد
زِ کجا آمـده ای ، تا به کجـا بایـد رفت
٭٭٭
خداونـدا غمـم بر غم فـزون شد
دلـم در راه عشقت غرق خون شد
اگـر در راه عشقـت می دویـدم
کجا عشقـت به راهـم کاروان شد
٭٭٭
به راهت پـا و جسمـم ناتـوان شد
که عشقـم شهرت دور جهان شد
کجا عشقـت به من امیدوار است
کـه امیدم به عشقـت مهربان شد
٭٭٭
نسیم گلشن حسن مصطفایی دهنوی

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه شعرنو

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!



بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


هیچگاه موز و تخم مرغ را باهم نخورید