متن و جملات بی احساسی و سرد بودن افراد
جملات ویژه مرد و زن بی احساس و سرد بودن افراد را در این قسمت گردآوری کرده ایم که به صورت متن های ادبی و جملات کنایه ای هستند و امیدواریم که مورد توجه شما قرار بگیرد.
من از جهان بی تفاوتی فکرها و حرفها و صداها میآیم
و این جهان به لانه ماران مانند است
و این جهان پر از صدای حرکت پاهای مردمی ست
که همچنان که تو را میبوسند
در ذهن خود طناب دار تو را میبافند…
***
و روزی که آدمها یک بار برای همیشه
از چشمانت میافتند…
مهم نیست نسبتشان چقدر نزدیک است
یا دور…
مهم این است که تو تا ابد
هیچ حسی به آن ها نخواهی داشت
و این آغاز یک راه طولانی است…
***
اولین بار که کم میاری
میریزی تو خودت…
دومین بار به رفیقت میگی…
سومین باز میریزی تو خودت…
چهارمین بار تو خودت میشکنی…
پنجمین بار روانی و بی احساس میشی…
آخرین بار دیگه هیچی برات مهم نیست…
فقط میخندی…
***
متن در مورد انسان های بی احساس
در هوایت بیقرارم، بیقرارم روز و شب
سر ز کویت برندارم، برندارم روز و شب
جان روز و جان شب ای جان تو
انتظارم انتظارم روز و شب
زان شبی که وعده کردی روزه بست
روز و شب را میشمارم روز و شب
ای مهار عاشقان در دست تو
در میان این قطارم روز و شب
در میان این قطارم، این قطارم روز و شب
در هوایت بیقرارم، بیقرارم روز و شب
سر ز کویت برندارم، برندارم روز و شب
جان روز و جان شب ای جان تو
انتظارم انتظارم روز و شب
روز و شب را همچو خود مجنون کنم، مجنون کنم
روز و شب را کی گذارم روز و شب، روز و شب
***
یک نفر گاهی همه زندگیت است …
برای همین است که دلت
برای همان یک نفر تنگ می شود
این روزها بار عظیمی
بر شانه هایم نشسته
باری بیشتر از توان شانه هایم
مثل الان …
که تنها نشسته ام
نه اتفاق بدی افتاده …
نه از دستش ناراحتم …
نه بیمارم … و نه …
ولی از ته دل چیزی کم دارم
ببین …
دستانت را
حضورت را
خود خودت را کم دارم
نه صدایت را ، آن
هم از فاصله هزار کیلومتری
***
متن ادبی برای انسان های بی تفاوت
ﺩﻝ ﮐﻪ ﺗﻨﮓ ﺍﺳﺖ ﮐﺠﺎ ﺑﺎﯾﺪ ﺭﻓﺖ؟
ﺑﻪ ﺩﺭ ﻭ ﺩﺷﺖ ﻭ ﺩﻣﻦ؟
ﯾﺎ ﺑﻪ ﺑﺎﻍ ﻭ ﮔﻞ ﻭ ﮔﻠﺰﺍﺭ ﻭ ﭼﻤﻦ؟
ﯾﺎ ﺑﻪ ﯾﮏ ﺧﻠﻮﺕ ﻭ ﺗﻨﻬﺎﯾﯽ ﺍﻣﻦ
ﺩﻝ ﮐﻪ ﺗﻨﮓ ﺍﺳﺖ ﮐﺠﺎ ﺑﺎﯾﺪ ﺭﻓﺖ؟
ﭘﯿﺮﻓﺮﺯﺍﻧﻪ ﻣﻦ ﺑﺎﻧﮓ ﺑﺮﺁﻭﺭﺩ
ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﺣﺮﻑ ﻧﮑﻮﺳﺖ،
ﺩﻝ ﮐﻪ ﺗﻨﮓ ﺍﺳﺖ ﺑﺮﻭ ﺧﺎﻧﻪ ﺩﻭﺳﺖ …
ﺷﺎﻧﻪ ﺍﺵ ﺟﺎﯾﮕﻪ ﮔﺮﯾﻪ ﺗﻮ
ﺳﺨﻨﺶ ﺭﺍﻩ ﮔﺸﺎ
***
مــن قــوی ام .. قــوی
اینــها اشـک نیــست کــه
هــوا آلــوده سـت ! بِـخدا !
بِـخدا … بِـ …
***
آرزو دارم
ناخواسته به دست آوری
آن چیزهایی را که خواسته هایت هستند…
آن گونه که با خود بیاندیشی :
آیا کسی برایم آرزویی کرده است … ؟!
هی پاک می کنم…
هی می نویسم…
املایم بد نیست !
از تکرار اسمت لذت می برم…
***
جملات خاص برای انسان های بی تفاوت و بی توجه
هنوز خیره شدن در چشمان تو
شبیه لذت بردن ازشمردن ستاره
در یک شب صحرای یست
و هنوز اسم تو تنها اسمی است
در زندگی من
که هیچ کسی نمی تواند چیزی در موردش بگوید
***
دلتنگــی هایــــَم را زیر بغـل زده اَم
نشسته اَم در انتظار ِ روز های ِ مبـادا !
سهم ِ من از تــو
همـین دلتنگـی ها ییست
که بی دعوت می آینـد
***
نمیدانستم دلتنگی،، دل نازکم میکند…
انقدر که به هر بهانه کوچکی چانه ام بلرزد و چشم هایم خیس اشک شود..!!
نمیدانستم دلتنگی،، ضعیفم میکند…
آنقدر که کوه استوار غرورم زیر بار ندیدنت کمر خم کند..!!
نمیدانستم دلتنگی،، کودکم میکند…
انقدر که در نبودنت ساعتها گوشه ای بنشینم و با همه
دنیا قهر کنم..!!
نمیدانستم………..!!
***
وقتی کســی که دوستــش داری،
کسی که در زندگــیات نقشـی داشته،
میرود،
مـیمیرد و دیگر نیــست،
همه چیز دگرگـون میشود.
چه بخــواهی و چـه نخــواهی.
آن چـه به جا میماند،
کتـابها هستند و نـامهها و عکـسها.
یـادها و اندوهـی چاره نـاپذیر و گـاهی هم در گوشـهای،
خیـابانی،
کسی را اشتبــاهی به جای”او“میگیری
و به دنبـالش مـی دوی…
***
متن برای کم توجهی مرد و زن به همدیگر
می ترسم از آدم ها …
آدم هایی که دست می گذارند روی تنهایی ات …
مجوزِ ورود می گیرند …
و تنهاترت می کنند …
آدم هایی که سایه می اندازند روی سرت …
و بی تفاوت، سایه سنگین می کنند …
آدم هایی که ساده می گیری بودنشان را …
و سخت می کنند گذرِ لحظه هایت را …
آدم هایی که کوهِ معرفت می شوی برایشان …
و آنها مدام می لرزانندت با آتشفشانِ بی معرفتی هاشان …
آدم هایی که به هزار و یک خاطره، دلبستۀ شان می شوی…
و انها بی تفاوت میگذرندو میروند …