نالتی؛ خاندان بریتانیایی‌تبار اندیمشکی


نالتی؛ خاندان بریتانیایی‌تبار اندیمشکی

متن حاضر روایت موجز اما خواندنی زندگی خاندان نالتی در شهر مهاجرپذیر اندیمشک است که بی‌شک می‌توان با تحقیق و گردآوری اطلاعات بیشتر دستمایه نگارش رمانی بیوگرافیک قرارش داد و حتی سریالی تلویزیونی یا فیلم بلند سینمایی جذاب براساس آن ساخت.

به گزارش ایسنا، دکتر عباس امام، عضو هیات علمی دانشگاه شهید چمران اهواز، علاوه بر تدریس زبان انگلیسی و تحقیق در حوزه ترجمه به شکل تخصصی، با فعالیت‌هایی که در خوزستان‌شناسی و به طور خاص معرفی زادگاه خود اندیمشک انجام می‌دهد، تاکنون ۲ کتاب «اندیمشک و اندیمشکی‌ها» و «از اندیمشکی‌ها» به قلم او منتشر شده و با این قبیل نوشته‌ها در حقیقت سیر ورود مدرنیته و تلاش‌هایی که از سوی افراد مختلف در این رهگذر صورت گرفته است را به تصویر می‌کشد... و اما قصه خاندان نالتی:

«استان خوزستان همچون اکثریت قریب به اتفاق دیگر استان‌های ایران، استانی است چند قومی، چند فرهنگی، چند زبانی و چند دینی. به لحاظ تاریخی، این وضعیت بیش از هر چیز ناشی از دو عامل مهم بوده است؛ «تهاجمات» اقوام گوناگون محلی، تهاجمات اقوام ایرانی دوردست‌تر، اقوام فرامنطقه‌ای یا خارج از مرزهای ایران و نیز مهاجرت‌های اقوام و عشایر گوناگون ایرانی از سرتاسر کشور به این دیار.

خوزستان از هزاران سال پیش، بارها مورد هجوم آشوری‌ها، کلدانی‌ها، یونانی‌ها، رومی‌ها، مغول‌ها، تیموریان و دیگر اقوام دور یا نزدیک مرزهای سیال خود قرار گرفته است. در پاره‌ای موارد نیز خوزستان شاهد ورود مهاجران گرجستانی، ترک، عرب‌های عراقی و حاشیه خلیج فارس و هندی‌ها از سویی و اصفهانی‌ها، بوشهری‌ها، قشقایی‌ها، لرستانی‌ها، چهارمحالی‌ها، همدانی‌ها، یزدی‌ها و غیره از سوی دیگر بوده است. در برخی موارد، ردیابی و تشخیص حضور نسبی این اقوام در حال حاضر اندکی دشوار و در برخی موارد در سرتاسر شهرها و روستاهای استان این امر کاری است نه چندان دشوار. اما، یک نکته قطعی است و آن اینکه در طول سده‌های گذشته این همه اقوام با زبان‌ها، فرهنگ‌ها و ادیان گوناگون توانسته‌اند در مجموع در خوزستان به صورتی مسالمت‌آمیز با یکدیگر زندگی کنند و خوشبختانه بر اثر عوامل گوناگون از جمله پیوندهای خانوادگی، روابط میان آنان روزبه‌روز از استحکام بیشتری برخوردار شده است. این تنوع، در هر شهر واحد و یا حتی هر روستای واحد استان خوزستان نیز قابل مشاهده است. یکی از این شهرهای کهکشانی و رنگین‌کمانی خوزستان شهر اندیمشک است.

از خاندان‌های مهاجر اصیل اندیمشکی که در توسعه این شهر نقشی اساسی داشته‌اند، خاندان بریتانیایی‌تبار «نالتی» هستند. با این‌که اکثریت اندیمشکی‌های قدیمی با این خاندان و خدمات آنها به توسعه عمومی، عمران و آبادی و تحولات فرهنگی شهر آشنایی دارند و خاندان نالتی را جزء معدود بنیانگذاران شناخته شده اندیمشک در آغاز قرن حاضر می‌دانند و من نیز پیش از این در کتاب «اندیمشک و اندیمشکی‌ها» ( چاپ ۱۳۸۸) به صورت مستند درباره این خاندان مطالبی نگاشته‌ام، اما گمان می‌کنم برای نسل جوان و جدید اندیمشکی ناآشنا با این خاندان بازگویی جنبه‌هایی از زندگی این خاندان کمکی است به شناخت و شناساندن هر چه بیشتر هویت تاریخی چندپارچه این شهر.

ماجرا به آغازین سال‌های قرن برمی‌گردد؛ سال ۱۳۰۶ شمسی به بعد که دست بر قضا با تصمیم دولت به عبور پدیده جدید خط راه‌آهن از صالح‌آباد دزفول» (اسم رسمی محل در نشریات آن زمان) به تدریج این برهوت لم‌یزرع به یک ایستگاه راه‌آهن پررونق تبدیل می‌شود. با توجه به نبود هیچ گونه نیروی فنی، تخصصی و ماهر در این روستا به فاصله زمانی اندکی صدها نیروی فنی ماهر و متخصص غربی و ایرانی وارد این محل می‌شوند تا ایستگاه راه‌آهن و تاسیسات جانبی آن را برپا کرده و ادامه خط راه‌آهن از خورموسی (بندر امام فعلی) و اهواز به سمت دورود را تحقق بخشند. در میان نخستین دسته نیروهای فنی که به صالح‌آباد دزفول (که ۱۰ سال بعد نام آن به «اندیمشک» تغییر می‌یابد) وارد می‌شوند، یک نفر بریتانیایی مقیم عراق نیز حضور دارد با نام «مستر هاریس نالتی» (Horace Nulti) با همسری کرد از کردهای عراقی به نام صبریه. مستر هاریس به عنوان «مدیرخط» جزو مهندس‌های کارآشنای راه‌آهن شهر می‌شود و سال‌ها در راه‌آهن صالح‌آباد در تحولات و شکل‌گیری اولیه آن خدمت می‌کند و به همین دلیل در سال ۱۹۳۳ میلادی (۱۳۱۲ خورشیدی) مورد تشویق سرمهندس آمریکایی ساخت راه‌آهن جنوب به نام سی. ج. کارول (C. J. CARROLL.) قرار می‌گیرد. با توجه به توان مالی بالای مستر هاریس، در همان نخستین سال حضور خود در صالح‌آباد (۱۳۴۸ قمری برابر با ۱۳۰۷ خورشیدی) زمینی بسیار بزرگ و ۲۵۰۰ متری را در مجاورت استیشن ( station = راه‌آهن) به قیمت ۲۵۰ تومان از مالک زمین‌های اندیمشک در آن زمان یعنی مرحوم آبره قطب دزفولی خریداری و خانه‌ای بسیار بزرگ و گسترده در مرکز این شهر نوپا برپا می‌کند (تصویر سند در ص. ۳۷۹ کتاب «اندیمشک و اندیمشکی‌ها»، عباس امام، چاپ ۱۳۸۸).

اندکی بعد، مستر هاریس مسلمان می‌شود و نام «نورمحمد» را برای خود برمی‌گزیند. نورمحمد و صبریه صاحب چهار فرزند بودند؛ دو پسر به نام‌های پاتریک (متولد ۱۳۰۵ عراق) و جمال‌الدین (متولد ۱۳۰۷ ایستگاه سبزآب اندیمشک) و دو دختر به نام‌های گلادیس (متولد ۱۳۰۳ عراق) و نصرت (۱۳۱۰ اندیمشک). از قضای روزگار، حدود شش سال بعد از اسکان مستر هاریس/ نورمحمد نالتی و صبریه در صالح‌آباد یک بار که هاریس با قطار کوچک و مخصوص تعمیرات خطوط راه‌آهن به نام «درزین» عازم اهواز و از آنجا راهی بندرشاهپور (بندر امام خمینی فعلی) است دچار سانحه شده، درزین واژگون می‌شود و وی جان خود را از دست می‌دهد (سال ۱۳۱۳).

نالتی؛ خاندان بریتانیایی‌تبار اندیمشکی

صبریه نالتی

نالتی؛ خاندان بریتانیایی‌تبار اندیمشکی

سپاسنامه سی. جی. کارول (C. J. Carroll) مدیر کل آمریکایی ساخت خط آهن جنوب ایران به نالتی

از آن تاریخ به بعد، صبریه با پشتکار و مدیریتی قوی فرزندان خود را در آن خانه پهناور بزرگ می‌کند. با توجه به موقعیت اجتماعی خاص مهندس نالتی که از سازندگان راه‌آهن شهر بوده و ارتباطات گسترده وی و همسرش صبریه با خانواده‌های مدیران سرشناس راه‌آهن و نیز دیگر خانواده‌های متنفذ و نخبه این شهر نوین، فرزندان خانواده از اعتبار خاصی در اندیمشک برخوردار می‌شوند، به ویژه که پدرشان جزو نخستین بنیانگذاران سرشناس و حرفه‌ای شهر بوده است. بعدها، گلادیس دختر بزرگ خانواده، با یکی از کارمندان ارشد تهرانی راه‌آهن اندیمشک به نام آقای «سپانلو» ازدواج می‌کند، پاتریک با دختری دزفولی از خانواده گندمی (خانواده‌ای با ۲ راننده قطار نسل اول در راه‌آهن اندیمشک) ازدواج می‌کند، جمال نالتی با دختری از خانواده‌های ترک آذری زبان اندیمشک به نام «چرندابی» (چرنداب از محله‌های قدیمی تبریز) پیوند زناشویی می‌بندد (مرحوم چرندابی نیز در راه‌آهن اندیمشک راننده درزین بود) و خانم نصرت نالتی نیز به عقد یکی از رانندگان قطار دزفولی راه‌آهن اندیمشک به نام حسن گندمی (برادر حسین گندمی و هر دو از نسل اول رانندگان قطار در راه‌آهن اندیمشک) درمی‌آید.

نالتی؛ خاندان بریتانیایی‌تبار اندیمشکی

نالتی؛ خاندان بریتانیایی‌تبار اندیمشکی

پاتریک نالتی

نالتی؛ خاندان بریتانیایی‌تبار اندیمشکی

جمال الدین نالتی

نالتی؛ خاندان بریتانیایی‌تبار اندیمشکی

گلادیس نالتی (سپانلو)

با گذشت زمان، فرزندان خانواده نالتی که در دهه‌های ۱۳۲۰ و ۱۳۳۰ به یک خاندان بزرگ و پرشمار تبدیل شده بودند در زمینه‌های مختلف حیات اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی اندیمشک و شهرهای همجوار دزفول و شوش تاثیرات مثبت بزرگ و پایداری از خود برجای می‌گذارند. در اواخر دهه ۱۳۳۰ که جمعیت شهر کوچک اما پررونق اندیمشک حتی به ۱۰ هزار نفر هم نمی‌رسید برادران نالتی با اختصاص بخشی از ملک پهناور خانواده پدری خود در وسط بازار اندیمشک و با مشارکت یکدیگر اقدام به راه‌اندازی سینما تاج اندیمشک می‌کنند. در آغاز، سالن سرپوشیده زمستانی سینما را با ظرفیت ۲۰۰ صندلی ساخته و افتتاح می‌کنند و سپس با استقبال بسیار شهروندان اندیمشکی، دزفولی، پایگاه وحدتی، روستای قلعه قطب و اهالی شوش، سالن روباز تابستانی سینما تاج را با ۶۰۰ صندلی برپا می‌کنند. با توجه به اینکه در آن زمان محله‌های غیر راه‌آهنی اندیمشک نیز مانند دیگر شهرهای خوزستان از برق برخوردار نبودند، برادران نالتی به ناچار برق سینما را از ناحیه راه‌آهن اندیمشک تامین می‌کنند. در دهه‌های ۱۳۴۰ و ۱۳۵۰سینما تاج اندیمشک نه تنها باعث آشنایی گسترده اندیمشکی‌ها و شهرهای اطراف با صنعت ـ هنر سینما می‌شود و اوقات فراغت آنها، به خصوص نسل جوان را، پر می‌کند بلکه فضایی می‌شود که در آنجا گهگاه تئاتر نیز به نمایش گذاشته می‌شود و با همت یکی از کارکنان اراکی الاصل راه‌آهن اندیمشک به نام استاد «بینش» پایه‌های تئاتر اندیمشک نیز گذاشته می‌شود و ده‌ها هنرمند تئاتری اندیمشکی مانند استاد محسن پوشایی، استاد حسین چهارلنگ (مهرآذین)، عبده زرافشان، علی‌رضا قربانی، شهرام بازگیر، خواهران سیرمانشاهی و دیگر پیشکسوتان فعلی هنر تئاتر اندیمشک در دوران دفاع مقدس و پس از آن در آنجا آموزش یافته و هنرنمایی می‌کنند. فراموش نمی‌کنم در دهه ۱۳۴۰ هر روز عصر ده‌ها تماشاچی دزفولی سینما تاج اندیمشک با دردسرهای بسیار فاصله دزفول تا اندیمشک را با دوچرخه طی می‌کردند، به اندیمشک می‌آمدند، دوچرخه‌های خود را در محل پارک دوچرخه‌ها در جلوی سینما تاج پارک می‌کردند و بعد برای تماشای فیلم‌ها و هنرپیشگان محبوب خود وارد سینما می‌شدند.

نالتی؛ خاندان بریتانیایی‌تبار اندیمشکی

نالتی؛ خاندان بریتانیایی‌تبار اندیمشکی

سالن زمستانی سینما تاج اندیمشک

نالتی؛ خاندان بریتانیایی‌تبار اندیمشکی

راهرو میان دو سالن زمستانی و تابستانی سینما تاج

با استقبال گسترده اهالی اندیمشک و شهرها، بخش‌ها و روستاهای اطراف، پاتریک و جمال‌الدین نالتی کار خود را گسترش داده و در سال های اوایل دهه ۱۳۴۰ سینما تاج دزفول را نیز برپا و افتتاح می‌کنند. سینما تاج دزفول، در فضایی بزرگ‌تر راه‌اندازی می‌شود؛ سالن زمستانی با ۶۰۰ صندلی و سالن تابستانی با ۸۰۰ صندلی. در دزفول ۶۰ سال پیش نیز راه‌اندازی سینما با استقبال فراوانی روبه‌رو می‌شود، هرچند آقای جمال‌الدین نالتی در مصاحبه با نگارنده می‌گوید «ظاهرا، سینماروهای دزفولی آن روزگار با توجه به حال و هوای متجددتر اندیمشک و گردشگاه‌های متنوع‌تر این شهر کوچک‌تر ترجیح می‌دادند به سینمای تاج اندیمشک مراجعه کنند تا هم فال باشد و هم تماشا». در هرحال، این ۲ سینمای تاریخی و اثرگذار برادران نالتی در اندیمشک و دزفول تا زمان پیروزی انقلاب فعال بودند، اما یک سال بعد از انقلاب هر ۲ سینما مصادره و تعطیل شدند. محل ۲ سالن سینما تاج اندیمشک که دقیقا در مرکز بازار اندیمشک قرار داشت اکنون تبدیل به ۲ پاساژ بزرگ «پزشک‌پور» و «کوثر» تبدیل شده است و سینما تاج دزفول نیز که بعد از جنگ به مالکیت حوزه هنری درآمده بود به سینما بهمن تغییر نام یافت، اما سال‌ها بعد این مکان فرهنگی نیز تعطیل و بعد تخریب شد. یادآوری این نکته نیز ضروری است که پاتریک و جمال‌الدین نالتی در سال‌های قبل از انقلاب به دلیل عضویت در شورای شهر و دیگر نهادهای صنفی مرتبط با اداره شهر، در عمران و آبادی اندیمشک و نیز گسترش ورزش‌ها در دهه‌های ۱۳۴۰ و ۱۳۵۰ نیز نقش بسزایی داشتند.

نالتی؛ خاندان بریتانیایی‌تبار اندیمشکی

سردر سینما تاج (بهمن) دزفول

فرزند دیگر هاریس و صبریه (نالتی)، خانم گلادیس نالتی بود که در سال ۱۳۰۳ در عراق به دنیا آمده بود. گلادیس که از چهار سالگی به اندیمشک آمده بود، در جوانی به یکی از چهره‌های فعال اجتماعی ـ فرهنگی شهر تبدیل می‌شود. تلاش‌های عمده گلادیس جوان و نوگرای دهه‌های ۱۳۳۰ تا پایان ۱۳۵۰ عمدتا صرف توانمندسازی زنان و دختران اندیمشک می‌شود. به همین دلیل، وی سال‌ها مسوولیت مدیریت تشکل‌های مرتبط با امور زنان و دختران را بر عهده داشت و در زمینه برپایی کلاس‌های سوادآموزی، خیاطی، گلدوزی، آشپزی، تهیه کیک و خوراکی‌ها و امثال این گونه فعالیت‌ها، خدمات بسیار ماندگاری به زنان و دختران آن دهه‌های اندیمشک ارایه می‌کند. در نتیجه همین کوشش‌ها در دهه‌های ۱۳۴۰ و ۱۳۵۰به عضویت شورای شهر اندیمشک نیز درآمد (مجموعه صوتی ـ تصویری «تاریخ شفاهی اندیمشک»، از عباس امام، سال ۱۳۹۱در مصاحبه با گلادیس نالتی‌پور). اما بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، گلادیس نالتی (سپانلو) خانه‌نشین شد و به یاری فرزندان و نوه‌های خود پرداخت. بعدها، چند سالی زمین‌گیر شد و در سال ۱۳۸۷ در خانه فرزند پسرش درگذشت و با درگذشت ایشان یکی دیگر از نمادهای زنان پرتلاش، نوگرا و کارآفرین اندیمشکی صحنه عمل اجتماعی را ترک کرد. خواهر وی نصرت نالتی (گندمی) که خانه‌دار بودند نیز در سال ۱۳۸۲ فوت کردند و اینک هر ۲ در آرامستان اندیمشک به خاک سپرده شده‌اند.

در حال حاضر، از فرزندان هاریس/نورمحمد نالتی و همسرش صبریه، ۲ پسرشان در قید حیات هستند؛ پاتریک ۹۵ ساله و جمال‌الدین ۹۳ ساله. شمار نوه‌ها، نتیجه‌ها و نبیره‌های خانم و آقای نالتی بزرگ اکنون به بیش از ۱۰۰ نفر رسیده است که از این تعداد بسیاری در اندیمشک هستند و برخی به شهرهای دیگر کشور مهاجرت کرده‌اند. فرزندان گلادیس نالتی (سپانلو) سه پسر و یک دختر، همگی از کارمندان بازنشسته ادارات دولتی اندیمشک هستند. پاتریک پنج پسر و ۲ دختر دارد که یکی از فرزندان پسر ایشان پروفسور همایون نالتی‌پور فوق تخصص گوش و حلق و بینی و اکنون سال‌ها ساکن کرج است. جمال‌الدین ۲ پسر دارد که یکی ساکن خرمشهر است و دارای شرکتی خصوصی و دیگری به نام کسرا کارمند دادگستری اندیمشک. فرزندان مرحوم بانو نصرت نالتی‌پور (گندمی) نیز چهار پسر و چهار دختر هستند که برخی در اندیمشک زندگی می‌کنند و برخی دیگر در خارج از اندیمشک.

به هرحال، گویی تقدیر روزگار چنین خواسته تا شهر اندیمشک همواره هویت اصلی‌اش از دیرباز با مهاجران گره خورده باشد؛ از شخص «اندیمشک» که برده ـ معماری رومی و سازنده پل قدیم دزفول بود، تا صالح‌خان مکری کرد کرمانشاهی که پایه‌گذار روستای «صالح‌آباد» (نام قدیم شهر اندیمشک) شد، تا خاندان بریتانیایی‌تبار نالتی و تا صدها خاندان مهاجر دیگر که امروزه همه و همه با افتخار خود را اندیمشکی می‌نامند.»

دکتر عباس امام

انتهای پیام

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه خوزستان

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!


روی کلید واژه مرتبط کلیک کنید
منتخب امروز

بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


فال حافظ روزانه شنبه 1 اردیبهشت 1403 با معنی و تفسیر دقیق