گوران؛ پدر شعر نو کُردی


گوران؛ پدر شعر نو کُردی

نامش عبدالله سلیمان بود و در سال 1904 در شهر حلبچه متولد شد، خانواده او اصالتا مریوانی بودند و خودشان را از ایل جاف می دانستند، کسی که بعدها تخلص شعری گوران را برای خود برگزید.

تحصیلات ابتدایی خود را نزد پدر و حجره مسجد در شهر حلبچه گذرانید. در سال ۱۹۱۹ به بیاره کوچ کردند اما بعد از مدت کوتاهی دوباره به حلبچه برگشتند و در همان سال پدرش دار فانی را وداع گفت؛ تحصیلات ابتدایی خود را در یکی از مدارس پس از اشغال انگلیسی‌ها ادامه داد و در سال ۱۹۲۱ برادرش کشته می شود و پس از آن به کرکوک می رود و در مدرسه علمیه این شهر به تحصیل مشغول می‌شود؛ دیری نمی‌پاید که در سال ۱۹۲۲ دست از خواندن می کشد و چندین سال با فقر دست و پنجه نرم می کند تا اینکه در سال ۱۹۳۷ به عنوان معلم استخدام و در بعضی از روستاهای حلبچه به شغل معلمی و تدریس می‌پردازد، اما پس از مدتی تدریس را رها و به کار مدیریت و راهسازی مشغول می‌شود.

در سال‌های جنگ جهانی دوم از سال ۱۹۴۲ تا سال ۱۹۴۴ در ایستگاه رادیویی نزدیک شهر یافا در فلسطین مشغول به کار بوده؛ ایستگاهی که انگلیسی ها برای پروپاگاندای ضد آلمان هیتلری تاسیس کرده بودند؛ گوران بعد از جنگ به کار قبلی خود یعنی مدیریت راه‌ها برمی گردد.

در سال ۱۹۶۰ در بخش کردی دانشکده ادبیات دانشگاه بغداد استخدام و همزمان در روزنامه آزاد به دسته نویسندگان روزنامه می‌پیوندد.

در ابتدای سال ۱۹۶۲ دچار سرطان می شود و برای درمان بیماری خود راهی مسکو می‌شود و در آنجا خیلی تلاش می کند که برای یک تا دو سال در بخش کردشناسی دانشگاه سن پترزبورگ مشغول کارهای پژوهشی بشود اما هنگامی که مسئولان از بیماری او و اینکه کمتر از دو سال فرصت برای زنده ماندن دارد در تصمیم خود مردد می‌شوند و در نهایت موفق به انجام این کار نمی‌شود و با سرخوردگی و افسردگی به بغداد باز می‌گردد مدت کمی را در آنجا می‌ماند و دوباره به سلیمانی برمی گردد و در سال ۱۹۶۲ فوت می کند.

گوران از سال ۱۹۲۹ شعر نوشتن را شروع و تا هنگام مرگ دست از قلم نمی کشد؛ زندگی شعری او را می توان به دو بخش شاعر زن و زیبایی و شاعر ایدئولوژی تقسیم کرد؛ بخش اول زندگی شعری وی را می توان با این جمله توصیف کرد (شاعر با شعر پیکر زن را می تراشد) همچون نقاشی که با قلمو نقاشی می کشد و یا پیکر تراشی که سنگ را می‌تراشد و شکل می دهد. گوران کلمات و آرایه ها را همچون متریال و موادی برای ایجاد یک تصویر و خیال زیبا که لذت بخش و قابل احساس هستند بکار می گرفت و در نظر وی زن و زیبایی منبع بی پایان و سازنده این مواد هستند.

اما بخش دوم شعرهایش را می توان این گونه تعریف کرد که گوران تا سال ۱۹۴۹ شاعر زن و زیبایی بود اما بعد از آن علاوه بر اینکه از این خصوصیات دست نکشید بلکه به نقد اجتماعی، توصیف طبیعت کردستان، زندگی اجتماعی مردم و ظلم و ستم های حکومت وقت نیز می پردازد و گونه ای زیبا از میهن پرستی و عشق به خاک در شعرهایش به چشم می خورد.

از روی شکل ظاهری نیز می توانیم شعرهای او را به دو دسته شعرهایی بر وزن عروض عربی و کلاسیک و شعرهایی بر وزن سنتی کردی تقسیم کرد؛ بسیاری از شعرهای وی در خانه شعر نو قرار می گیرند به همین دلیل می توان او را یکی از اصلی‌ترین کسانی قلمداد کرد که در شعر دست به نوسازی زدند او بسیار می‌کوشید از وزن‌های فولکلور کردی و هجایی استفاده یا به نوعی جانی کردی به شعرهایش ببخشد؛ او را میتوان پیشوای نوسازی در شعر کردی دانست که تا آخر عمر به این رویه ادامه داد و مانند شاعران پیش از خود دوباره به سبک کلاسیک و قدیمی برنگشت.

گوران، کردی را به خوبی بلد بود به همین دلیل در نثر و ترجمه نیز آثار قابل تعریفی را از خود به جای گذاشته است او مهارت‌های خود را در کردی شناسی به خوبی در میدان ترجمه به کار گرفت و به همین دلیل دارای ترجمه های زیادی از زبان عربی به کردی است. بیشتر آثار ترجمه شده وی مرتبط به علوم اجتماعی مانند سیاست، دیپلماسی و تاریخ و ادبیات هستند.

برخی از آثار او عبارتند از بەھەشت و یادگار،فرمێسک و ھونەر، سروشت و دەروون، لاوک و پەیام، دیوانی گۆران.

منبع: تاریخ ادبیات کردی-مارف خزنەدار- جلد ششم

انتهای پیام

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه کردستان

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!


روی کلید واژه مرتبط کلیک کنید
منتخب امروز

بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


توزیع 35 هزار بسته معیشتی در مناطق سیل زده استان سیستان و بلوچستان توسط ستاد اجرایی فرم...