برنج در آستانه حذف از سبد غذایی مردم؛ خشکسالی و کرونا چگونه تامین برنج را تحتالشعاع قرار میدهد؟
با بروز نشانههای خشکسالی در سال جاری ناخودآگاه این فرضیه در ذهنها به وجود میآید که علیرغم محدودیتهای حوزه تجارت در بخش واردات با وجود خشکسالی تکلیف کشت و برداشت برنج چگونه خواهد بود. به نظر میرسد خشکسالی و کاهش واردات میتوانند بازار برنج را تحت تاثیر قرار داده و همین امر میتواند سبد غذایی مردم را تحت تاثیر قرار دهد.
گروه کشتوصنعت بازارنیوز- سعید ترکاشوند؛ از اواخر سال گذشته کشور به طور غیر مستقیم درگیر دو چالش اساسی شده که هر یک از این دو میتواند دردسرهایی را برای تامین برخی از کالاهای اساسی به همراه داشته باشد.
«خشکسالی» و «کاهش حجم صادرات و واردات» دو چالشی است که میتواند در بلند مدت مشکلاتی را به جا بگذارد؛ چرا که اکنون به دلیل کاهش بارندگی و شیوع کرونا در جهان خطر این دو عامل بیش از پیش جدیتر شده است.
برنج همواره جزو مهمترین اقلامی است که از آن به عنوان یک کالای اساسی یاد میشود و این کالا نقش ویژهای در سفره و معیشت مردم دارد؛ اکنون به تناسب خشکسالی و مشکلات پیش آمده در واردات به نظر میرسد که تامین برنج مورد نظر مردم کمی با مشکل رو به رو خواهد شد.
طبق آخرین برسیهای بدست آمده متوسط بارندگیهای ایران در سال آبی ۹۸- ۹۷ با ثبت ۳۴۲ میلیمتر سبب شد این سال رکورد پربارشترین سال را در ۵۰ سال گذشته بزند. هرچند در سال بعد یعنی ۹۹-۹۸ میزان بارش ۳۱۷ میلی متر و میانگین کمتری ثبت شد، اما باز هم نسبت به سالهای پیش از خود شاهد بارندگیهای فراوانی در کشور بودیم.
اما به نظر میرسد سال آبی ۹۹-۱۴۰۰ کمی متفاوتتر از سالهای گذشته باشد. بارشهایی که در سال آبی جاری انجام شده با کاهش محسوسی مواجه بوده و برخی کارشناسان در خصوص سال آبی جدید (مهرماه ۹۹ تا پایان شهریور ۱۴۰۰) پیش بینی کرده اند که بارشها در این سال در حد طبیعی و حتی کمتر از بارشهای معمول بوده است.
*شالیزارهای تهی از آب، برنجی که کشت نمیشود
چنین اخطاری میتواند آژیری خطری برای صنعت کشاورزی به ویژه شالی کارانی باشد که آب فراوان هموراه جایگاه مهمی در کشت آنها دارد. کشت برنج کاملاً وابسته به تأمین آب مکفی در طول مرحله کاشت و داشت تا رسیدن به برداشت است و بروز هرگونه کمآبی سبب ایجاد تنش برای محصول هم به لحاظ کمی و هم کیفی میشود.
به تناسب چنین وضعیتی ما در آینده نه چندان دور شاهد افت تولید و کشت برنج ایرانی خواهیم بود؛ چرا که به دلیل کاهش میزان بارندگی و خشک سالی پیش آمده در کشور یقینا شالیکاران کشور محصولات و ثمره مفید از زمینهای شالی خود نمیتوانند برداشت کنند.
از سوی دیگر وضع اقتصادی و معیشت مردم در سالهای اخیر باعث شده است که برنج ایرانی به دلیل گران بودن از سفرهها حذف شود و به جای آن برنج هندی و پاکستانی به دلیل قیمت نسبتا مناسبتر، از جایگاه ویژهای در سبد غذایی مردم برخوردار شوند.
*هندیها هم نمیتوانند کمک کنند
موضوع تنها به خشکسالی محدود نمیشود. شیوع ویروس کرونا از دیگر مواردی است که در کنار خشکسالی میتواند تامین برنج را با چالش رو به رو کرده و در نتیجه این امر میتواند برای سبد غذایی مردم کشور خطر آفرین باشد.
با شیوع ویروس کرونا از اواخر سال ۲۰۱۹ عملا اقتصاد بسیاری از کشاورها تحت الشعاع قرارگرفته و این موضوع حتی دامن کشور بزرگ اقتصادی را نیز گرفته است. صادرات و واردات یکی از مهمترین بخشهایی است که در ایام کرونا فراز و نشیبهای گوناگونی را تجربه کرده.
آخرین گزارش گمرک ایران از وضعیت واردات کالا در سال گذشته از این امر حکایت دارد که از ابتدای سال تا پایان آذر ماه ۹۹، بیش از ۱۷.۴ میلیون تن کالا با ارزشی بالغ بر ۸.۷ میلیون تن در ۲۵ گروه کالایی وارد کشور شده است.
اما با بررسی جزئیات حجم واردات در سال ۹۹ به نکته مهمی دست پیدا خواهیم کرد. در سال گذشته سهم برنج بیش از ۷۷۶ هزار تن با ارزشی حدود ۷۰۷ میلیون دلار بوده است. این در حالی است که در ۹ ماه اول سال ۹۸ حدود ۱.۱ میلیون تن برنج با ارزش بیش از یک میلیارد و ۱۷۵ میلیون دلار وارد شده بود.
بر اساس آمارهای موجود از میزان واردات برنج در ۹ ماهه نخست سالهای ۹۹ نسبت به ۹ ماه نخست سال ۹۸، واردات این کالا از لحاظ ارزش ۴۰ درصد و وزن تا ۳۰ درصد کاهش داشته است.
اواخر سال پیش نیز موضوع واردات و ترخیص برنج و دپوی بیش از چند هزار تنی آن در گمرک با حواشی زیادی همراه بود؛ به گونهای که حدود ۲۳۰ هزار تن برنج از سال گذشته در گمرک و بنادر انباشت شده بود و در همان مقطع زمانی این موضوع واکنشهای متعدد را به همراه داشت.
کشورهای هند، تایلند، ویتنام، پاکستان و امریکا به ترتیب پنج کشور اول صادرکننده برنج در دنیا هستند که عمده نیاز برنج مردم جهان را تامین میکنند.
از بین پنج کشور مذکور، عمده واردات برنج ایران از کشورهای هند و پاکستان است و همانگونه که ذکر شد به دلیل گرانی برنج ایرانی، برنجهای هندی و پاکستان از جایگاه ویژهای در سبد غذایی ایرانیها برخوردار شده اند.
اکنون هندوستان رتبه سوم مبتلایان و جانباختگان کرونا در جهان را داراست و به همین دلیل، واردات برنج از هند میتواند همراه با، اما و اگرهای زیادی برخوردار باشد.
اکنون خشکسالی و کاهش واردات برنج در کنار یکدیگر میتوانند سبد غذایی مردم ایران را تحت تاثیر قرا دهند و شاید با تداوم این بحران میتوان این انتظار را داشت که برنج از سبد غذایی مردم نیز حذف شود.
*احتکار دست در دست خشکسالی و کمبود
تنها مشکل خشکسالی و کاهش واردات نیست. یقینا با تب تند خرید مردم عدهای نیز هستند که با سود جویی به دنبال احتکار برنج برآیند و این مسئله میتواند بحران تامین آن را تشدید و بار مشکلات را دوچندان کند.
با وجود مثلث خشکسالی، کمبود و احتکار فرضیه افزایش قیمت سه تا چهاربرابری برنج چندان دور از ذهن نخواهد بود؛ چرا که با کاهش عرضه این کالا چه به شکل داخلی و چه به شکل واردات زنجیره عرضه میتواند به سمتی سوق یابد که با احتکار حجم قابل توجهی از آن توسط دلالان، ثبات بازار برنج از بین برود.
با وجود خشکسالی و کمبود این کالا در بازار، احتکار میتواند تیر خلاصی بر پیکره بازار برنج باشد. یقینا خشکسالی عامل طبیعی است که شاید نتوان آن طور که شایسته است در مقابل آن مقابله کرد لی نهادهای نظارتی باید در برخورد با محتکرین این کلالای اساسی برخورد جدیتری داشته باشند.
علاوه بر این با وجود کرونا واردات نیزی کمی دچار پستی و بلندیهایی شده است، اما با این وجود هنوز تجارت به ویژه بخش واردات به طور کامل متوقف نشده و دولت فعلی موظف است که با پیشبینی وضعیت عرضه برنج در آینده بتواند ذخیره استراتژیکی برای کشور محیا کند تا بتواند قدری بار سنگین این موضوع را بکاهد.
با همه این اوصاف، نظارت بر بازار نقطه اصلی ثبات بازار برنج است؛ چرا که با نبود نظارت و احتکار برنجهای موجود در بازار، وضعیت بازار عملا وارد چالشی شده و همین امر باعث دوچندان کردن بار سنگین این موضوع میشود.
اکنون حداقل قیمت هر کیلو برنج هندی و پاکستانی ۱۸ هزار تومانو حداقل قیمت هر کیلو برنج ایرانی ۳۰ هزار تومان است و با پیشبینی افزایش قیمت ۳ تا ۴ برابری، برنج به محدوده خطرناک قیمتی ورود خواهد کرد.
*دولت کاری کند
با همه این اوصاف ماهیت این تهدید به گونهای است که تمام تبعات آن گریبان دولت جدید را میگیرد و دولت فعلی نیز میتواند از تبعات آن شانه خالی کند. حال باید دید که دولت جدید چگونه این سوء مدیریت را در ماههای آینده مدیریت کند.
اکنون مطالبه اصلی این است که دولت فعلی در ماههای آخر، وظیفه خود را به خوبی انجام داده و در راستای پیشرفت کشور با اقدامی هر چند کوچک باری را از رو دوش دولت تازه تاسیس بردارد.
پایان پیام//
«خشکسالی» و «کاهش حجم صادرات و واردات» دو چالشی است که میتواند در بلند مدت مشکلاتی را به جا بگذارد؛ چرا که اکنون به دلیل کاهش بارندگی و شیوع کرونا در جهان خطر این دو عامل بیش از پیش جدیتر شده است.
برنج همواره جزو مهمترین اقلامی است که از آن به عنوان یک کالای اساسی یاد میشود و این کالا نقش ویژهای در سفره و معیشت مردم دارد؛ اکنون به تناسب خشکسالی و مشکلات پیش آمده در واردات به نظر میرسد که تامین برنج مورد نظر مردم کمی با مشکل رو به رو خواهد شد.
طبق آخرین برسیهای بدست آمده متوسط بارندگیهای ایران در سال آبی ۹۸- ۹۷ با ثبت ۳۴۲ میلیمتر سبب شد این سال رکورد پربارشترین سال را در ۵۰ سال گذشته بزند. هرچند در سال بعد یعنی ۹۹-۹۸ میزان بارش ۳۱۷ میلی متر و میانگین کمتری ثبت شد، اما باز هم نسبت به سالهای پیش از خود شاهد بارندگیهای فراوانی در کشور بودیم.
اما به نظر میرسد سال آبی ۹۹-۱۴۰۰ کمی متفاوتتر از سالهای گذشته باشد. بارشهایی که در سال آبی جاری انجام شده با کاهش محسوسی مواجه بوده و برخی کارشناسان در خصوص سال آبی جدید (مهرماه ۹۹ تا پایان شهریور ۱۴۰۰) پیش بینی کرده اند که بارشها در این سال در حد طبیعی و حتی کمتر از بارشهای معمول بوده است.
*شالیزارهای تهی از آب، برنجی که کشت نمیشود
چنین اخطاری میتواند آژیری خطری برای صنعت کشاورزی به ویژه شالی کارانی باشد که آب فراوان هموراه جایگاه مهمی در کشت آنها دارد. کشت برنج کاملاً وابسته به تأمین آب مکفی در طول مرحله کاشت و داشت تا رسیدن به برداشت است و بروز هرگونه کمآبی سبب ایجاد تنش برای محصول هم به لحاظ کمی و هم کیفی میشود.
به تناسب چنین وضعیتی ما در آینده نه چندان دور شاهد افت تولید و کشت برنج ایرانی خواهیم بود؛ چرا که به دلیل کاهش میزان بارندگی و خشک سالی پیش آمده در کشور یقینا شالیکاران کشور محصولات و ثمره مفید از زمینهای شالی خود نمیتوانند برداشت کنند.
از سوی دیگر وضع اقتصادی و معیشت مردم در سالهای اخیر باعث شده است که برنج ایرانی به دلیل گران بودن از سفرهها حذف شود و به جای آن برنج هندی و پاکستانی به دلیل قیمت نسبتا مناسبتر، از جایگاه ویژهای در سبد غذایی مردم برخوردار شوند.
*هندیها هم نمیتوانند کمک کنند
موضوع تنها به خشکسالی محدود نمیشود. شیوع ویروس کرونا از دیگر مواردی است که در کنار خشکسالی میتواند تامین برنج را با چالش رو به رو کرده و در نتیجه این امر میتواند برای سبد غذایی مردم کشور خطر آفرین باشد.
با شیوع ویروس کرونا از اواخر سال ۲۰۱۹ عملا اقتصاد بسیاری از کشاورها تحت الشعاع قرارگرفته و این موضوع حتی دامن کشور بزرگ اقتصادی را نیز گرفته است. صادرات و واردات یکی از مهمترین بخشهایی است که در ایام کرونا فراز و نشیبهای گوناگونی را تجربه کرده.
آخرین گزارش گمرک ایران از وضعیت واردات کالا در سال گذشته از این امر حکایت دارد که از ابتدای سال تا پایان آذر ماه ۹۹، بیش از ۱۷.۴ میلیون تن کالا با ارزشی بالغ بر ۸.۷ میلیون تن در ۲۵ گروه کالایی وارد کشور شده است.
اما با بررسی جزئیات حجم واردات در سال ۹۹ به نکته مهمی دست پیدا خواهیم کرد. در سال گذشته سهم برنج بیش از ۷۷۶ هزار تن با ارزشی حدود ۷۰۷ میلیون دلار بوده است. این در حالی است که در ۹ ماه اول سال ۹۸ حدود ۱.۱ میلیون تن برنج با ارزش بیش از یک میلیارد و ۱۷۵ میلیون دلار وارد شده بود.
بر اساس آمارهای موجود از میزان واردات برنج در ۹ ماهه نخست سالهای ۹۹ نسبت به ۹ ماه نخست سال ۹۸، واردات این کالا از لحاظ ارزش ۴۰ درصد و وزن تا ۳۰ درصد کاهش داشته است.
اواخر سال پیش نیز موضوع واردات و ترخیص برنج و دپوی بیش از چند هزار تنی آن در گمرک با حواشی زیادی همراه بود؛ به گونهای که حدود ۲۳۰ هزار تن برنج از سال گذشته در گمرک و بنادر انباشت شده بود و در همان مقطع زمانی این موضوع واکنشهای متعدد را به همراه داشت.
کشورهای هند، تایلند، ویتنام، پاکستان و امریکا به ترتیب پنج کشور اول صادرکننده برنج در دنیا هستند که عمده نیاز برنج مردم جهان را تامین میکنند.
از بین پنج کشور مذکور، عمده واردات برنج ایران از کشورهای هند و پاکستان است و همانگونه که ذکر شد به دلیل گرانی برنج ایرانی، برنجهای هندی و پاکستان از جایگاه ویژهای در سبد غذایی ایرانیها برخوردار شده اند.
اکنون هندوستان رتبه سوم مبتلایان و جانباختگان کرونا در جهان را داراست و به همین دلیل، واردات برنج از هند میتواند همراه با، اما و اگرهای زیادی برخوردار باشد.
اکنون خشکسالی و کاهش واردات برنج در کنار یکدیگر میتوانند سبد غذایی مردم ایران را تحت تاثیر قرا دهند و شاید با تداوم این بحران میتوان این انتظار را داشت که برنج از سبد غذایی مردم نیز حذف شود.
*احتکار دست در دست خشکسالی و کمبود
تنها مشکل خشکسالی و کاهش واردات نیست. یقینا با تب تند خرید مردم عدهای نیز هستند که با سود جویی به دنبال احتکار برنج برآیند و این مسئله میتواند بحران تامین آن را تشدید و بار مشکلات را دوچندان کند.
با وجود مثلث خشکسالی، کمبود و احتکار فرضیه افزایش قیمت سه تا چهاربرابری برنج چندان دور از ذهن نخواهد بود؛ چرا که با کاهش عرضه این کالا چه به شکل داخلی و چه به شکل واردات زنجیره عرضه میتواند به سمتی سوق یابد که با احتکار حجم قابل توجهی از آن توسط دلالان، ثبات بازار برنج از بین برود.
با وجود خشکسالی و کمبود این کالا در بازار، احتکار میتواند تیر خلاصی بر پیکره بازار برنج باشد. یقینا خشکسالی عامل طبیعی است که شاید نتوان آن طور که شایسته است در مقابل آن مقابله کرد لی نهادهای نظارتی باید در برخورد با محتکرین این کلالای اساسی برخورد جدیتری داشته باشند.
علاوه بر این با وجود کرونا واردات نیزی کمی دچار پستی و بلندیهایی شده است، اما با این وجود هنوز تجارت به ویژه بخش واردات به طور کامل متوقف نشده و دولت فعلی موظف است که با پیشبینی وضعیت عرضه برنج در آینده بتواند ذخیره استراتژیکی برای کشور محیا کند تا بتواند قدری بار سنگین این موضوع را بکاهد.
با همه این اوصاف، نظارت بر بازار نقطه اصلی ثبات بازار برنج است؛ چرا که با نبود نظارت و احتکار برنجهای موجود در بازار، وضعیت بازار عملا وارد چالشی شده و همین امر باعث دوچندان کردن بار سنگین این موضوع میشود.
اکنون حداقل قیمت هر کیلو برنج هندی و پاکستانی ۱۸ هزار تومانو حداقل قیمت هر کیلو برنج ایرانی ۳۰ هزار تومان است و با پیشبینی افزایش قیمت ۳ تا ۴ برابری، برنج به محدوده خطرناک قیمتی ورود خواهد کرد.
*دولت کاری کند
با همه این اوصاف ماهیت این تهدید به گونهای است که تمام تبعات آن گریبان دولت جدید را میگیرد و دولت فعلی نیز میتواند از تبعات آن شانه خالی کند. حال باید دید که دولت جدید چگونه این سوء مدیریت را در ماههای آینده مدیریت کند.
اکنون مطالبه اصلی این است که دولت فعلی در ماههای آخر، وظیفه خود را به خوبی انجام داده و در راستای پیشرفت کشور با اقدامی هر چند کوچک باری را از رو دوش دولت تازه تاسیس بردارد.
پایان پیام//