دلایل رسیدن حضرت ابراهیم(ع) به مقام خلیل‌اللهی


دلایل رسیدن حضرت ابراهیم(ع) به مقام خلیل‌اللهی

در دعای ندبه می‌خوانیم: «وَ بَعْضٌ اتَّخَذْتَهُ لِنَفْسِکَ خَلِیلًا، وَ سَأَلَکَ لِسانَ صِدْقٍ فِی الآخرِینَ، فَأَجَبْتَهُ، وَ جَعَلْتَ ذلِکَ عَلِیّاً» یعنی خدا برخی را دوست خود گرفته و درخواست‌شان را اجابت می‌کند البته بعد از صبر بر آزمون‌ها.

به گزارش خبرنگار گروه غدیر و مهدویت خبرگزاری شبستان، با توجه به آنکه دعای ندبه از ادعیه سفارش شده برای روز جمعه منتظران امام مهدی(عج) است در سلسله مطالبی مروری داریم بر شرح فرازهای نورانی این دعا و آموزه های مهدوی آن. در ادامه شرح فراز هفتم از این دعا مرور می شود:

فراز هفتم

«وَ بَعْضٌ اتَّخَذْتَهُ لِنَفْسِکَ خَلِیلًا، وَ سَأَلَکَ لِسانَ صِدْقٍ فِی الآخرِینَ، فَأَجَبْتَهُ، وَ جَعَلْتَ ذلِکَ عَلِیّاً؛ و بعضی را برای خود دوست صمیمی گرفتی، و از تو درخواست نام نیک، در میان آیندگان کرد، و تو درخواست او را اجابت نمودی، و نامش را بلندآوازه کرد».

این جملات نیز یادآور یکی دیگر از انبیای والامرتبه یعنی حضرت ابراهیم(ع) است که نکات قرآنی زیر درباره آنها است:

نکته ها

۱. حضرت ابراهیم علیه‌السلام به وسیله چند آزمایش به درجاتی رسید؛ اولین درجه، عبدالله بود یعنی بنده خدا؛ در آزمایش بعدی، نبی الله؛ در آزمایش بعدی، رسول الله؛ و در آزمایش آخر خلیل الله شد و همین که همه آزمایشات را با قبولی کامل پشت سر گذاشت، با جمله «انّی جاعلک للّناس اماما» رهبر همه مردم در طول تاریخ شد.

۲. جمله «وَ سَأَلَکَ لِسانَ صِدْقٍ فِی الْآخِرِینَ فَأَجَبْتَهُ، وَ جَعَلْتَ ذَلِکَ عَلِیّاً» نیز به قسمت دیگری از زندگی حضرت ابراهیم علیه‌السلام اشاره می کند که در قرآن به آن پرداخته شده است. وقتی وی از پروردگار متعال درخواست می کند که »رَبِّ هَبْ لی حُکْماً وَ أَلْحِقْنی بِالصَّالِحین وَ اجْعَلْ لِی لِسانَ صِدْقٍ فِی الْآخِرِینَ؛پروردگارا! به من حکمت و دانش مرحمت فرما و مرا به صالحان ملحق کن! و در میان آیندگان نام نیکی برای من قرار بده«.

خدای متعال در پاسخ می فرماید :

»وَ وَهَبْنا لَهُمْ مِنْ رَحْمَتِنا وَ جَعَلْنا لَهُمْ لِسانَ صِدْقٍ عَلِیًّا؛ و از رحمت خویش به آنها عطا کردیم و برای آنان (در میان مردم) نام بلند و نیکو قرار دادیم«.

۳. مقاماتی که به حضرت ابراهیم علیه‌السلام داده شد به دلیل کوشش ها و زحمت هایی بود که وی در انجام رسالت خویش متحمل شد. سیمای حضرت ابراهیم علیه‌السلام در قرآن کریم را می توان در قالب مطالب زیر نشان داد:

ابراهیم علیه‌السلام از ستاره و ماه و خورشید دل برید و به خدا رسید: «لا أُحِبُّ الْآفِلِینَ ... وَجَّهْتُ وَجْهِیَ«....

عموی منحرف خود را رها کرد و خودش پدر همه ی مردم شد: «مِلَّهَ أَبِیکُمْ«.

عمو با او قهر و به او بی مهری کرد: «وَ اهْجُرْنِی مَلِیًّا» امّا خدا به او مهربانی نمود: «إِنَّهُ کانَ بِی حَفِیًّا» کلمه حفی به معنای مهربانی است.

برای خدا از بت پرستان کناره گیری کرد: «أَعْتَزِلُکُمْ» شهره آفاق شد: «جَعَلْنا لَهُمْ لِسانَ صِدْقٍ«.

از خانه بتها فرار کرد، سازنده خانه توحید شد: «إِذْ یَرْفَعُ إِبْراهِیمُ الْقَواعِدَ مِنَ الْبَیْتِ«.

جانش را در راه خدا تسلیم کرد، آتش بر او گلستان شد: «یا نارُ کُونِی بَرْداً وَ سَلاماً«.

فرزند خود را برای ذبح آماده کرد: «وَ تَلَّهُ لِلْجَبِینِ»،جان به سلامت برد و سنّت قربانی در جایگاهش واجب شد.

* تا اواخر عمر هیچ فرزندی نداشت، ولی راضی بود؛ در پایان عمر، نبوّت در دودمانش قرار گرفت.

در خلوت ترین مکان ها کعبه را ساخت، پرجاذبه ترین مناطق زمین شد.

در بیابان، تنهای تنها فریاد زد؛ از تمام زمین، لبّیک گو رسید: «أَذِّنْ فِی النَّاسِ بِالْحَجِّ«.

کودک تشنه ی خود را رها کرد، آب زمزم برای همیشه جاری شد.

در برابر تهدید عموی بت پرستش سلام کرد: «قالَ سَلامٌ عَلَیْکَ»، خداوند بر او سلام فرستاد: «سَلامٌ عَلی إِبْراهِیمَ«.

یک نفر بود، امروز همه مکتب های آسمانی، خود را ابراهیمی می دانند.

همه با او دشمنی کردند، خدا او را خلیل خود دانست: «وَ اتَّخَذَ اللَّهُ إِبْراهِیمَ خَلِیلًا«

فراز هشتم

«وَ بَعْضٌ کَلَّمْتَهُ مِنْ شَجَرَهٍ تَکْلِیماً، وَ جَعَلْتَ لَهُ مِنْ أَخِیهِ رِدْءاً وَ وَزِیراً وَ بَعْضٌ أَوْلَدْتَهُ مِنْ غَیْرِ أَبٍ وَ آتَیْتَهُ الْبَیِّناتِ، وَ أَیَّدْتَهُ بِرُوحِ الْقُدُسِ؛ و با بعضی از میان درخت سخن گفتی، سخن گفتنی خاص، و برای او برادرش را یاور و وزیر قرار دادی، و بعضی را بدون پدر به وجود آوردی، و دلایل آشکار به او عنایت فرمودی و به روح القدس او را تأیید نمودی.

این فراز از دعای ندبه به حضرت موسی علیه‌السلام و حضرت عیسی علیه‌السلام اشاراتی دارد که یادآور برخی از آیات قرآنی به شرح زیر است:

نکته ها

۱. عبارت «وَ بَعْضٌ کَلَّمْتَهُ مِنْ شَجَرَهٍ تَکْلِیماً»، به داستان حضرت موسی علیه‌السلام اشاره می کند. قرآن کریم درباره وی می فرماید: «فَلَمَّا أَتاها نُودِیَ مِنْ شاطِئِ الْوادِ الْأَیْمَنِ فِی الْبُقْعَهِ الْمُبارَکَهِ مِنَ الشَّجَرَهِ أَنْ یا مُوسی إِنِّی أَنَا اللَّهُ رَبُّ الْعالَمین؛ پس همین که (موسی) به نزد آن (آتش) آمد، (ناگهان) از جانب راست آن درّه، در آن منطقه مبارک و خجسته از (میان) یک درخت، ندا داده شد که ای موسی! همانا من، اللّه، پروردگار جهانیان هستم».

چنانچه عبارت: «وَ جَعَلْتَ لَهُ مِنْ أَخِیهِ رِدْءاً وَ وَزِیراً» به آیاتی مانند این آیه شریفه اشاره دارد که: «وَ لَقَدْ آتَیْنا مُوسَی الْکِتابَ وَ جَعَلْنا مَعَهُ أَخاهُ هارُونَ وَزیرا؛ و همانا به موسی کتاب (تورات) دادیم و برادرش هارون را کمک وهمراه او قرار دادیم».

۲. عبارت «وَ بَعْضٌ أَوْلَدْتَهُ مِنْ غَیْرِ أَبٍ»، به داستان حضرت عیسی علیه‌السلام در قرآن اشاره می کند؛ چنانچه خداوند متعال درباره وی می فرماید: «إِنَّ مَثَلَ عیسی عِنْدَ اللَّهِ کَمَثَلِ آدَمَ خَلَقَهُ مِنْ تُرابٍ ثُمَّ قالَ لَهُ کُنْ فَیَکُون؛ همانا مَثلِ (آفرینش) عیسی نزد خداوند، همچون مَثلِ (آفرینش) آدم است که او را از خاک آفرید و سپس به او فرمود: باش، پس موجود شد».

همچنین عبارت: «وَ آتَیْتَهُ الْبَیِّنَاتِ وَ أَیَّدْتَهُ بِرُوحِ الْقُدُسِ» نیز به این آیه شریفه اشاره می کند: ِ«وَ آتَیْنا عیسَی ابْنَ مَرْیَمَ الْبَیِّناتِ وَ أَیَّدْناهُ بِرُوحِ الْقُدُس؛ و به عیسی بن مریم (معجزات و) دلایل روشن بخشیدیم و او را با روح القدس، تأئید و یاری نمودیم».

منبع: شرح قرآنی دعای ندبه، محسن قرائتی

برگرفته از پایگاه اطلاع رسانی بنیاد دعا

پایان پیام/9

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه مهدویت

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!


روی کلید واژه مرتبط کلیک کنید

بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


دانلود کتاب کار دیکته شب اول ابتدایی - کتاب گاج