مغز ما برای بازگشت به اجتماع پس از قرنطینه به زمان نیاز دارد


مغز ما برای بازگشت به اجتماع پس از قرنطینه به زمان نیاز دارد

15 ماه دوری از دیگران تاثیر خود را بر سلامت روان مردم باقی گذاشته است.

مغز ما برای بازگشت به اجتماع پس از قرنطینه به زمان نیاز دارد
در پی عملکرد مثبت واکسن کووید‌ـ ۱۹ و لغو تدریجی محدودیت‌ها در کشور (ایالات متحده)، سرانجام زمان آن فرا رسیده است که واکسینه‌شدگانی که تاکنون خانه‌نشین بوده‌اند، لباس‌های ورزش خود را به تن کرده و از غارهای «نتفلیکس»‌شان خارج شوند. اما ممکن است مغز شما هنوز اشتیاقی به بازگشت به زندگی اجتماعی گذشته را نداشته باشد.
حفظ فاصله اجتماعی برای کاهش سرعت شیوع کووید‌ـ۱۹ در جهان لازم بود. گفته می‌شود حفظ فاصله اجتماعی از افزایش موارد ابتلای ۵۰۰ میلیون مورد جلوگیری کرده است، اما هرچند که این امر ضروری بود با این حال ۱۵ ماه دوری از دیگران تاثیر خود را بر سلامت روان مردم باقی گذاشته است.

بر اساس یک نظرخواهی در پائیز گذشته در کشور آمریکا، ۳۶ درصد بزرگسالان در ایالات متحده - از جمله ۶۱ درصد جوانان ـ به احساس «تنهایی عمیق» در مدت همه‌گیری اشاره کردند. اینگونه آمار نمایانگر آن است که مردم سخت به بازگشت به زندگی اجتماعی مشتاق‌اند.

اما اگر گپ زدن در یک جمع شلوغ شما را به وحشت می‌اندازد، تنها نیستید. حدود نیمی از آمریکایی‌ها گفته‌اند بی‌تفاوت به واکسینه بودن یا نبودن افراد، از بازگشت به معاشرت‌های حضوری احساس ناراحتی می‌کنند.

سوال اینجاست که چگونه مردم تا این حد احساس تنهایی می‌کنند اما از بابت بازگشت به معاشرت‌های اجتماعی مضطرب‌اند؟
پاسخ اینکه توانایی مغز بشر برای هماهنگی فوق‌العاده است. هرچند دقیقا نمی‌دانیم در طول سال گذشته بر آن چه رفته است، اما متخصصان مغز و اعصاب مانند من تاحدی از تاثیر قرنطینه و سپس بازگشت به تماس‌های اجتماعی بر مغز مطلع‌اند.

تنهایی بیش از حد ترموستات اجتماعی شما را از کار می‌اندازد.


تعادل اجتماعی ـ نیاز به معاشرت
بشر از نظر تکاملی برای معاشرت با دیگران برنامه‌ریزی شده است هرچند ممکن است جایی که باید بین رفتن به مهمانی شام و تماشای برنامه محبوب تلویزیونی‌اش تصمیم بگیرد، این نیاز را حس نکند.

از حشرات گرفته تا پستانداران، حفظ یک شبکه اجتماعی برای حفظ حیات در دنیای حیوانات بسیار مهم است. گروه‌های اجتماعی شرایط را برای جفت‌گیری، همکاری در شکار و حفاظت مقابل دشمن فراهم می‌کنند.

اما باید هموستات اجتماعی یا به عبارت دیگر تعادل درست در ارتباطات اجتماعی برقرار باشد. شبکه‌های محدود اجتماعی فواید یادشده را فراهم نمی‌کنند اما در عین حال گروه‌های بزرگ نیز رقابت سر منابع و جنس مخالف را افزایش می‌دهند. به همین دلیل مغز بشر به شکلی برنامه‌ریزی شده است که بتواند معیارهای روابط اجتماعی را مثل یک ترموستات اجتماعی تنظیم کند.

بسیاری از بخش‌های مغز در برقراری این تعادل اجتماعی دخالت دارند که در مرکز آن چرخه «مزوکورتیکُلیمبیک» یا سیستم پاداش قرار دارد. این مرکز است که هنگامی که دلتان شیرینی می‌خواهد شما را به خوردن شکلات و دیگر خوراکی‌های شیرین تشویق می‌کند.
یک پژوهش جدید به این نتیجه رسیده است که همانند این گونه انگیزه‌ها، کاهش معاشرت‌های اجتماعی دارای همان الگوی مغزی محرومیت از غذا است که موجب میل شدید برای تماس با دیگران می‌شود.

بنابراین اگر قرار باشد مردم همان میل شدیدی که به غذا دارند به ارتباط اجتماعی هم داشته باشند، گرسنگی اجتماعی چه پیامدی برای مغز انسان دارد؟

اقدام‌های احتیاطی مربوط به همه‌گیری به معنای آن است که مردم اوقات بسیار بیشتری را در خانه و احتمالا در تنهایی به سر برده‌اند.


مغز شما در انزوای اجتماعی
دانشمندان نمی‌توانند مردم را در انزوا قرار بدهند و درون مغزشان را نگاه کنند. در عوض، پژوهشگران برای درک عملکرد مغز در ارتباط با جامعه به رفتار حیوانات آزمایشگاهی متکی هستند. خوشبختانه، از آنجایی که پیوندهای اجتماعی در دنیای جانوران هم ضروری است، این الگو بین تمام حیوانات (از جمله انسان) مشابه است.

یکی از پیامدهای عمده انزوای اجتماعی ـ همانطور که حدس زده‌اید ـ افزایش میزان اضطراب و استرس است.

تحقیقات بسیاری حاکی از آن است که جدا کردن حیوانات از هم‌قفسی‌هایشان سطح کورتیزول، هورمون استرس و رفتار توام با اضطراب آن‌ها را افزایش می‌دهد. مطالعه روی انسان هم این نتیجه گیری را تایید می کند زیرا میزان هورمون کورتیزول افرادی که حلقه اجتماعی محدودی دارند بالاتر بوده و عوارض ناشی از اضطرابشان هم مشابه رفتار حیوانات محروم آزمایشگاهی است.

از دید تکامل موجودات این (واکنش) منطقی است. حیواناتی که از گروه خارج می‌شوند باید برای دفاع از خود سخت هشیار باشند و این تنها بین حیوانات صدق نمی‌کند. یک پژوهش نشان می‌دهد که افراد «تنها» بیشتر متوجه تهدیدهای اجتماعی از جمله طرد شدن یا محرومیت‌اند.

یک ناحیه دیگر مغز برای برقراری تعادل اجتماعی «هیپو کمپ» (هیپوکام) است که مرکز فراگیری، خاطرات و حافظه است. عضویت در حلقه‌های موفق اجتماعی مستلزم رفتار درست اجتماعی از جمله همکاری، عدم خودخواهی و تشخیص دوست از دشمن است. اما مغز شما مقادیر متنابهی اطلاعات جمع‌آوری می‌کند که مستلزم پاک کردن ارتباطات غیرضروری است. بنابراین، مثل بخش عمده زبان اسپانیایی که در مدرسه یاد گرفتید، اگر از آن استفاده نکنید از خاطرتان پاک می‌شود.

چند پژوهش روی حیوانات نشان می‌دهد که حتی انزوای موقت در بزرگسالی خاطره اجتماعی از جمله تشخیص چهره‌ها و حافظه فعال مثل طرز پختن غذایی خاص را مختل می‌کند.

افراد در انزوا فراموشکار می‌شوند. پژوهش‌ها نشان داده است که مرکز هیپوکمپ مغز کاشف‌های قطب جنوب تنها پس از ۱۴ ماه انزوا کوچک شد. به همین شکل بزرگسالانی که حلقه معاشرانشان کوچک است بعدها در زندگی بیشتر در معرض از دست دادن حافظه و توانایی ذهنی‌شان قرار می‌گیرند.

بنابراین، هرچند بشر دیگر در حیات وحش از این نقطه به آن نقطه کوچ نمی‌کند اما تعادل اجتماعی همچنان برای حفظ حیات واجب است. خوشبختانه همانطور که مغز توانایی هماهنگی با انزاوا را دارد همین توانایی در مورد بازگشت به اجتماع هم صادق است.


مغز شما در بازگشت به ارتباطات اجتماعی
هرچند مطالعات زیادی در مورد از بین رفتن اضطراب و استرس ناشی از انزوا نشده است اما پژوهش‌های موجود حاکی از آن است که بازگشت به اجتماع اینگونه لطمات را ترمیم می‌کند.

کوچک‌ترین میمون دنیا (مارموست) هم مثل انسان از حضور دیگران در کنارشان احساس آرامش می‌کنند.

برای نمونه، یک پژوهش نتیجه گرفته است که میزان هورمون کورتیزول و سطح استرس در مارموست‌هایی که در انزوا قرار داشته‌اند، نخست با تماس با اجتماع افزایش می‌یابد اما به سرعت به مقدار گذشته بازمی‌گردد. جالب اینجاست که مارموست‌هایی که تجربه انزوا را داشته‌‌اند بیش از گذشته در پی دوستانشان‌اند.

به نظر می‌رسد خاطره اجتماعی و عملکرد ذهن نیز قابلیت هماهنگی فراوان دارد.

پژوهش روی موش و موش خرما نیز نشان می‌دهد که هرچند موش‌هایی که برای مدتی کوتاه در انزوا بوده‌اند قادر به تشخیص فوری دوستانشان نیستند اما به سرعت پس از تماس مجدد حافظه خود را به دست می‌آورند.

برای کسانی که از قرنطینه خارج می‌شوند هم جای امید وجود دارد. یک پژوهش جدید در اسکاتلند در جریان همه‌گیری کووید نشان داده است کسانی که در قرنطینه بودند بخشی از توانایی ذهنی خود را در جریان هفته‌های انزوای شدید از دست دادند اما به محض تعدیل مقررات آن را بازیافتند.

متاسفانه، مطالعاتی از این قبیل هنوز پراکنده و نادر است. هرچند پژوهش روی حیوانات آموزنده است اما احتمالا نماینده شرایط قاطع و سختگیرانه‌ای است که در مورد افرادی که سال گذشته در انزوای کامل نبوده‌اند، صدق نمی‌کند. خلاف موش‌هایی که در قفس نگهداری می‌شوند، بسیاری از آمریکایی‌ها شب‌های بازی در فضای مجازی و مهمانی‌هایی در برنامه «زوم» داشته‌اند (بخت یارمان بوده است).

بنابراین با حرف زدن با غریبه‌ها ابر مزاحمی که دور مغزتان را گرفته را پاک کنید زیرا «عدم حفظ فاصله اجتماعی» تعادل اجتماعی مغزتان را به سرعت احیا می‌کند.

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه روانشناسی

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!



بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


لاوروف: سران ارمنستان به دنبال برهم زدن روابط با روسیه هستند