عکس خانم بازیگری که برهنه نشد ! / جنجال ژاله سام در سینمای فاسد قبل از انقلاب !


عکس خانم بازیگری که برهنه نشد ! / جنجال ژاله سام در سینمای فاسد قبل از انقلاب !

ژاله سام یکی از چهره های سینمای ایران در دهه 50 است که داستان جالبی را دارد در ابتدا تصور می شد او در برابر فساد سینمای ایران می ایستد اما این تصور اشتباه بزرگی بود !

ژاله سام یکی چهره های سینمایی در دهه 50 شمسی است. ژاله سام متولد ۱۳۲۸ در تهران بود. ژاله سام پس از بازی در فیلم ملکوت تهران را برای همیشه به مقصد پاریس کرد. ماجرای جالبی از بازیگری ژاله سام در آن دوران منتشر شد. ژاله سام در نقشی که داشت حاضر به برهنه شدن و نقش بازی کردن نشد. دلیل عجیب ژاله سام برای این کا تعجب همه را بر انگیخت.

به گزارش رکنا، «ژاله سام» از جمله مرموز ترین چهره های سینمای ایران در دهه ۵۰ شمسی است . بازیگری که در فیلم به ظاهر تجاری «یک میلیونر دو مفلس» از جمله بانیان فیلم های اروتیک در سینمای ایران بود و در انتهای مسیر کاری خود نیز با یک معمای بزرگ و فیلمی مهجور ، خیلی زودتر از سایر بازیگران سینما ، این عرصه را ترک و به کلی از کشور خارج شد . کسی نفهمید چطور و چرا آمد و چرا رفت ....

سازمان سینمایی اشرف ؟!

در دهه پنجاه سازمان گسترش صنایع و نوسازی سینمای ایران توسط مهدی بوشهری به ثبت رسید. آن روز خیلی ها نمی دانستند این تاجر ایرانی ساکن پاریس کیست و از سینما چه میخواهد ! آخرین شوهر رسمی اشرف پهلوی با جمع کردن عناصر اصلی سینما ایران زیر پرچم این سازمان به نوعی مافیای هنر هفتم در کشور شده بود . آنها شریان اصلی ساخت و پخش فیلم‌ها را در اختیار داشتند و پروژه های به خصوصی را جلو می بردند ، با افراد بخصوص !

عکس خانم بازیگری که برهنه نشد ! / جنجال ژاله سام در سینمای فاسد قبل از انقلاب !

زوج باورنکردنی

خسرو هریتاش از جمله تحصیل کرده های فرنگ بود که برای ساخت فیلم های نو و هنری به کشور برگشت.

خیلی زود با سازمان گسترش مرتبط شد و بهمن فرمان آرا به عنوان تهیه کننده قصه ای از بهرام صادقی را به او پیشنهاد کرد . خود او تیم تئاتری اش را هم جمع کرد و در کنار ستاره بزرگ سینمایی وقت، خانم ژاله سام نیز برای ایفای نقش اصلی برگزیده شد!

سال ۱۳۵۵ اوبا ترکیبی از بهروز وثوقی و عزت‌الله انتظامی ، سوپر استار وقت سینما و بازیگر مشهور تئاتری - که هردو با بازی در آثار موج نو به اوج شهرت رسیده بودند - پر سروصدا ترین محصول سینما را کلید زد . همه می خواستند نتیجه کار این زوج را ببینند که برای اولین و آخرین بار با هم همبازی شده بودند .

گروه عازم روستاهای بکر آذربایجان شد تا هریتاش قصه اش را مقابل دوربین ببرد . ستاره زن فیلم ژاله سام ، از همه شهرت کمتری داشت و متعلق به نسل تازه وارد سینما بود ولی همو - برخلاف تصور و پیش بینی عامه - مهمترین حاشیه فیلم را رقم زد !

چهره مقتدر دربار و منشی مخصوص!

کسانی که با محافل سطح بالا و مهمانی های مشاهیر وقت تهران آشنا و در رفت و آمد بودند ، این خانم را به عنوان منشی مخصوص (!) دکتر «هوشنگ رام» می‌شناختند . رئیس مقتدر بانک عمران که کارتل مالی دربار پهلوی بود ‌. محمدرضا این بانک را به شکل خانوادگی تاسیس کرد تا پول های خود، خواهران و برادرانش را در آن نگهداری و از این طریق وارد چرخه اقتصادی کشور کند . رام به طور مستقیم از پادشاه دستور می گرفت و این بانک اسپانسر بسیاری از پروژه‌های مخصوص در عرصه فرهنگی ، اقتصادی و نظامی کشور بود.

دکتر هوشنگ رام در همین مهمانیها با سرمایه گذاران دیگر و البته چهره های مشهور سینمایی آشنا شده و از این طریق منشی مخصوص خود را وارد سینما کرد . ژاله که قرار بود ستاره شود ، پس از چند فیلم تجاری با سودای موفقیت هنری و درو کردن جوایز جشنواره های بین‌المللی از همین طریق وارد پروژه هریتاش شد .

سرنوشت رازآلود ژاله سام

«ملکوت» یکی از نادیده ترین فیلم های تاریخ سینماست که امروزه حتی نسخه ای از آن وجود ندارد ؛ نه در فیلمخانه ملی و نه در اختیار وارثان خانواده مرحوم هریتاش یا کلکسیونرهای شخصی . حتی خود بازیگران مشهور فیلم نیز ان را بر پرده ندیده اند و به طور طبیعی حاصل کار گروه و بازیگران ، هرگز مورد نقد مردم و منتقدان در اکران عمومی و جشنواره ها - یعنی دلیل اصلی ساخت فیلم - قرار نگرفت . فیلم تنها یکبار در جشنواره جهانی تهران اکران شد و ...خود سرنوشت این فیلم و نگاتیوهایش نیز یکی از معماهای تاریخ سینماست ...

زرنگی کارگردان جواب داد !

اما از همین فیلم نادیده حاشیه هایی به جا ماند که ناگفته باقیست . از جمله اختلاف دو بازیگر مشهور و ماجرای ژاله سام ...

داستان از این قرار بود که بر اساس قصه ، آن روز می باید صحنه های اروتیک را فیلم برداری می کردند. وقتی کارگردان به همراه عوامل صحنه ، فیلمبردار و صدا بردار همه چیز را آماده کردند ، دستیار به سراغ کانکس ستاره ها رفت .

برای رفاه سه بازیگر اصلی ، سه کانکس با کلیه امکانات رفاهی در محوطه بیرون روستا تعبیه شده بود تا در فواصل فیلمبرداری آنجا استراحت کنند. مدتی گذشت و خانم بازیگر نیامد ! دستیار کارگردان برگشت و به جمع حاضر گفت که او حاضر نیست در این صحنه بازی کند !

خود هریتاش به کانکس بازیگر زن رفت و پس از مدتی با عصبانیت بازگشت ، در حالیکه غرولند می کرد : « در قرن بیستم این امل بازی‌ها دیگر چیست؟ شما که نمی توانی لخت شوی اصلاً چرا وارد سینما شدی ؟!»

خیلی ها برایشان معما شده بود که چرا این خانم حاضر به بازی در این صحنه نیست ؟ آیا با بازیگر مقابل اختلافی دارد ؟ حجم شایعات بالا گرفت و خبر رسید که تهیه کننده دستور تغییر بازیگر زن را صادر و خود فردا با ستاره ای مشهور به محل خواهد آمد ! هریتاش که خود این چو را انداخته بود ، آخرین برگ را رو و بازیگری را به سراغ ژاله سام فرستاد تا مثلاً اتمام حجت کند ! نقشه که جواب داد ...

دلیلی غیر از نجابت ژاله سام

درحالیکه تصور می شد یک خانم بازیگر در برابر فساد سینمای ایران ایستادگی کرده است مشخص شد ژاله دلیلی جز نجابت و حیا داشته است !گویا این خانم از نوعی بیماری پوستی شدید رنج می برده که برای سالها آن را به صورت یک راز از بقیه پنهان کرده بود. از عوارض این بیماری لک و پیس های رنگی و زخم های شدید روی پوست است و نمی خواست رازش آشکار شود ! وقتی آن بازیگر حقیقت ماجرا را به هریتاش گفت ، صورت قضیه عوض شد و در نهایت همفکری عوامل به این نقطه رسید که خانمی دیگر را بیاورند و آن صحنه را بازی کند ، آنگاه در تدوین صورت بازیگر اصلی را روی بدن آن بدل بگذارند تا تماشاگر متوجه ماجرا نشود .

هریتاش کسی را در فرانسه می‌شناخت که می توانست به خوبی این ترفند را درآورد . حتی با استانداردهای تکنولوژیکی آن روز سینما ، همان چیزی که امروز ما به اسم فتوشاپ روی گوشی های تلفن همراه نیز در اختیار داریم و آن روزگار معضل بزرگی بود که هزینه اضافی به فیلم تحمیل می کرد . صد البته با یک تماس تلفنی ، دکتر رام با کمال میل این هزینه اضافی را تقبل کرد !

ژاله سام کیست ؟

متولد ۱۳۲۸ در تهران ، بازیگر و مدل ایرانی بود که در حد فاصل سالهای ۱۳۵۰ تا ۱۳۵۵ در سینما فعالیت می کرد. او پس از بازی در فیلم ملکوت تهران را برای همیشه به مقصد پاریس کرد.

########

ملکوت ساخته شد اما تماشای نتیجه کارگروه در این صحنه به همراه کل فیلم برای همیشه دور از دسترس سینمای ایران قرار گرفت . خیلی ها حتی قصه فیلم را هم نمی دانند ...

مودت در یک مهمانی، در باغش در ناکجاآباد ، مسموم می‌شود. دوستانش او را برای معالجه به مطب دکتر حاتم می‌برند. دکتر ابتدا در گفتگو با منشی جوان مودت، خود را از شایعاتی که درباره‌اش بر سر زبان‌ها است، تبرئه می‌کند. سپس از بیمارش " م.ل" می‌گوید که در طبقهٔ دوم محل سکونت او بستری است و اصرار دارد که تنها عضو باقی ماندهٔ بدنش قطع شود. دکتر حاتم و منشی جوان به زیر زمین مطب - محل زندگی نو کر سیاه م.ل - می‌روند. منشی در تابوتی، که م.ل همراه خود آورده، با جسد مومیایی پسر جوان او روبه‌رو می‌شود که مرید دکتر حاتم بوده و توسط پدر کشته شده و حالا م. ل از بابت فاصله‌ای که دکتر حاتم بین او و فرزندش به وجود آورده درصدد گرفتن انتقام از اوست. نوکر اوقاتش را با ساغر ، همسر جوان دکتر حاتم، می‌گذراند. در پایان فیلم دکتر حاتم - که همهٔ شاگردان و همسرانش را به قتل رسانده - ساغر را به جرم خیانت خفه می‌کند. م.ل، قبل از آن که دست راست خود را قطع کند، خاطراتش را می‌نویسد. او به دکتر حاتم پیشنهاد می‌کند که آمپولی به او تزریق کند تا حیات شادی‌آور برایش به ارمغان بیاورد. دکتر حاتم، که اهالی شهر را با تزریق آمپول مسموم کرده تا وجود آلودهٔ آن‌ها را از روی زمین پاک کند، م.ل را هم مسموم می‌کند و سپس به شهری دیگر می‌رود تا نقشهٔ خود را در مورد اهالی آنجا نیز عملی کند...

این مطلب از گروه وب گردی است و فقط جنبه سرگرمی دارد.

 

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه چهره‌های هنری

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!


روی کلید واژه مرتبط کلیک کنید

بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


اولین واکنش منوچهر هادی به ویدئوی جنجالی یکتا ناصر