کلمات هم معنی کتاب فارسی دوم دبستان


کلمات هم معنی کتاب فارسی دوم دبستان

هم معنی فارسی دوم ابتدایی   هم معنی کلمات درس فارسی  کلاس دوم ابتدایی به همراه کلمات مهم هر درس که باید برای دیکته بیشتر کار شود را برایتان قرار داده ایم دیکته شب کلاس دوم دبستان را هم ببینید   کلمات مهم درس ستایش فارس کلاس دوم ابتدایی: سرآغاز نامه جز مونس نشاط سپاسگزار … نوشته کلمات هم معنی کتاب فارسی دوم دبستان اولین بار در پورتال جامع ایران...

هم معنی فارسی دوم ابتدایی

هم معنی کلمات درس فارسی کلاس دوم ابتدایی به همراه کلمات مهم هر درس که باید برای دیکته بیشتر کار شود را برایتان قرار داده ایم

دیکته شب کلاس دوم دبستان را هم ببینید

کلمات هم معنی کتاب فارسی دوم دبستان

کلمات مهم درس ستایش فارس کلاس دوم ابتدایی:

سرآغاز

نامه

جز

مونس

نشاط

سپاسگزار

موفّق

عزیز

معنی لغات ستایش

ستایش : پرستیدن – شکرگزاری.
سرآغاز : مقدمه.
مونس: همدم.
روانم: روح و جانم.
شروع: آغاز.
نشاط: شادمانی. شادی
اکنون: حالا.
سپاسگزارم: ممنونم.
پروردگار: خدا.
عزیز: گرامی.
یاری: کمک.
موفّق: پیروز.
کشور: سرزمین پهناور.

کلمات متضاد درس اول فارسی دوم ابتدایی

بهترین : بدترین
آغاز : پایان سر آغاز ،
باز : بسته
نیست : هست
مهربان : نامهربان
شروع : پایان
شادی : ناراحتی ،غم
بزرگ : کوچک
آمده ام : رفته ام
میخواهم : نمی خواهم
بود : نبود
بد : خوب

کلمات مهم کتابخانه‌ی کلاس ما:

نظم

احوال‌پرسی

خواست

عزیز

گفت و گو

پیشنهاد

نماینده

هم فکری

حالا

خواند

مفید

معنی لغات درس اول کتابخانه کلاس ما.

کتابخانه: محل نگهداری کتاب.
خنک: سرد.
ملایم: معتدل.
آرام: یواش.
با نظم: مرتب.
وارد: داخل.
آموزگار: معلّم.
احوال پرسی: پرسیدن حال کسی.
وقتی: هنگامی ـ زمانی.
به صورت: به شکل.
پاسخ: جواب.
پرسش: سؤال.
پیشنهاد: منظور.
رایانه: کامپیوتر.
دانا: عالم.
تشکّر: سپاسگزاری.
مفید: سودمند.
ویژه: مخصوص.
حالا: اکنون ـ الآن.
مانند: مثل.

کلمات مهم مسجد محلّه‌ی ما:

خوشحال

بنّایی

می‌خواستند

جماعت

چراغانی

حوض

امام جماعت

محلّه

نماز خواندن

عکّاسی

طرف

معنی لغات درس دوم فارسی (مسجد محلّه‌ی ما)

مسجد: محل عبادت.
محلّه: قسمتی از شهر.
بسیار: خیلی.
خوشحال: شاد.
تشکّر: سپاسگزاری.
وقتی: هنگامی – زمانی.
حرف: سخن.
رایانه: کامپیوتر.
کتابخانه: محل نگهداری کتاب.
طرف:سو

کلمات مهم خرس کوچولو:

میکروب‌ها

موجودات

خطرناک

تصمیم

این طوری

نفهمیده

ناراحت

بی‌حوصله

استراحت

دست های کثیف

اگر همه‌ی کلمات را بلد بودید می توانید با آن‌ها جمله بسازید.

معنی لغات درس سوم فارسی خرس کوچولو

کوچولو: کوچک.
بارها: چندین دفعه.
خطرناکی: پُر خطری.
دلیل: علت – سبب.
این طوری: این جوری – این گونه.
بقیّه‌ی: ادامه‌ی.
حرف‌های: سخنان.
این طرف‌ها: این سمت‌ها.
ناراحت: غمگین.
بی حوصله: بی تاب – بی صبر.
خوش حال: شاد.
کندوی عسل: لانه‌ی زنبور عسل.
کثیفش: آلوده اش.
بیمار: مریض – ناخوش.
پاکیزه: تمیز.
دوباره: مجدد – باز.
شاداب: شاد.

معنی لغات درس چهارم فارسی (مدرسه‌ی خرگوش‌ها)

منتظر: چشم به راه.
معلّم: آموزگار.
وارد شد: داخل شد.
پرسید: سؤال کرد.
لبخند زد: خندید.
جواب: پاسخ.
سکوت: آرامش.
پرسش: سؤال.
اتّفاقی: رویدادی – حادثه‌ای.
مثلاً: همانند.
شغال: جانوری پستان‌دار و گوشت‌خوار شبیه به سگ.
خیلی: بسیاری.
لذّت: خوشی.
مثل: مانند.
سرود خواندن: آواز خواندن.
مواظبت: مراقبت.
تمیز: پاکیزه.
خوش‌حالی: شادی.
بیرون رفتند: خارج شدند.

هم‌معنی لغات درس پنجم فارسی (چوپان درست‌کار)

درست‌کار: اَمین.
زیادی: بسیاری.
نگه‌داری: محافظت.
راست‌گویی: صادقی.
صاحبِ: دارنده‌ی.
نصیحت: پند و اندرز.
حرف‌های: سخنان.
لبخندی می‌زد: خنده‌ای می‌کرد.
مزدت: پاداشت.
چَرا: علف خوردن حیوانات.
باران شدیدی: باران تندی.
شروع: آغاز.
ناچار: ناگزیر.
پیشِ: نزدِ.
ناگهان: یک باره.
وانگهی: پس از آن.

هم‌معنی لغات درس هفتم فارسی (دوستان ما)

قشنگی : زیبایی.
کوشایی : پرتلاشی – سخت‌کوشی.
خوش‌مزه‌ای : خوش‌طعمی.
سحرخیزی : صبح زود بیدار شونده‌ای.
پاکیزه‌ای : تمیزی.
پرکاری : پرتلاشی.
منظّمی : مرتّبی.
ایجاد کرده است : به‌وجود آورده است.
بانشاطی : شادمانی – خوشحالی.
سخت‌کوشی : پرتلاشی – پرکاری.
شاداب : شاد.
پرورش : آموزش.
دانایی : عالمی – آگاهی.
آفریده است :خلق کرده است

هم‌معنی لغات درس هشتم فارسی (از همه مهربان‌تر)

پرسیدم : سؤال کردم.
حرف زدن : سخن گفتن.
موقع : هنگام.
یاری : کمک – مدد.
وقتی : هنگامی – زمانی.
فهمیدم : پِی بردم.
تصمیم گرفتم : اراده کردم.
سالم : تندرست.
پیشِ : نزدِ.
بسیار : خیلی.
محبّت : مهربانی.
سعی : کوشش – تلاش.
بیشتر: زیادتر.

هم‌معنی لغات درس نهم فارسی (زیارت)

زیارت: رفتن به مکان مقدّس.
داخل: درون.
حرم: گرداگرد مکان زیارتی.
چلچراغ: لوستر.
نورباران: روشن.
تماشا کنیم: نگاه کنیم.
آن وقت: آن موقع – آن زمان.
میان: بین – وسط.
جمعیّت: عدّه‌ای از مردم که جایی جمع شدند.
بیرون رفتند: خارج شدند.
برمی‌چیدند: برمی‌داشتند و می‌خوردند.
بعد: سپس.
پاشید: ریخت.
خوش‌حالی: شادی.
گل دسته‌ها: مناره‌ها
وضوخانه: جایی که در آن وضو می‌گیرند.
هرگز: هیچ وقت.
فراموش نمی‌کند: از یاد نمی‌برد.

هم‌معنی لغات درس دهم فارسی (هنرمند)

هنرمند: کسی که کاری را با دقّت و فکر انجام دهد.
دیشب: شب گذشته.
سرگرم: مشغول.
نقّاشی کردن: نقّاشی کشیدن.
خوش‌حالی: شادی.
سعی: کوشش – تلاش.
سفالگر: کسی که با گِل چیزهای زیبا می‌سازد.
زیبا: قشنگ.
قالی‌باف: کسی که قالی یا فرش می‌بافد.
عکّاس: کسی که با دوربین عکس می‌گیرد.
صبر وحوصله : تحمل

موفق: پیروز

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه گوناگون

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!


روی کلید واژه مرتبط کلیک کنید
منتخب امروز

بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


تصاویر | تیپ خاص و متفاوت زنان یگان ویژه در رژه روز ارتش