وفای به عهد


وفای به عهد

دسته: داستان کودکان ن‍ق‍اش‍ی‌: م‍ح‍م‍دع‍ل‍ی‌ ک‍ش‍اورز - - هیچکس نمی دانست چه اتفاقی افتاده ، ولی معلوم بود اختلافی پش آمده اس...

ن‍ق‍اش‍ی‌: م‍ح‍م‍دع‍ل‍ی‌ ک‍ش‍اورز

هیچکس نمی دانست چه اتفاقی افتاده ، ولی معلوم بود اختلافی پش آمده است.
دو نفر در حالی که عصبانی بودند و زیر لب چیزهایی می گفتند، مرد جوانی را کشان کشان به طرف خلیفه می بردند. مرد جوان خسته بود، از صورتش عرق می ریخت ولی آرام به نظر می رسید و از لباسش هم معلوم بود که اهل مدینه نیست. جمعیت زیادی به دنبال این سه نفر حرکت می کردند و می خواستند بفهمند چه خبر شده است و آن دو نفر با این مرد جوان چه کار دارند؟...

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه کتاب

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!



بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


فیلم| رقص و آواز دختران در تلویزیون؛ صدا و سیما تابوشکنی کرد!