متن در مورد آرامش شب + جملات زیبای حس آرامش عاشقانه در شب

زیباترین جملات در مورد آرامش شب (متن و اشعار در مورد شب زیبا) را در این قسمت تاپ ناز آماده کرده ایم.

متن های زیبا در مورد آرامش شب

خــــــدایا
ستاره های آسمانت را سقف خانه
دوستانم کن تا زندگیشان
مانند ستاره
بدرخشد

شبت آرام و رویایی

**

آرامش آسمان شب سهم قلبتان

و خداوند روشنی بی خاموش تمام لحظه هایتان باشد

در این ساعات پایانی شب آرزو دارم

غیر از خدا محتاج کسی نشوی

**

متن احساسی در مورد آرامش شب

خدایا

در انتهای شب

قلب های مهربان دوستانم را

به تو می سپارم که با یاد تو به آرامش رسیده

و فارغ از دردها و رنج ها

طلوع صبحی زیبارا به نظاره بنشینید

**

آرامش در عمیق ترین تاریکی شب است
که ذهن خسته را تسکین می دهد.

**

یک شب پر از آرامش
یک دل شاد و بی غصه
یک زندگی آروم و عاشقانه
ویک دعای خیر از ته دل
نصیب لحظه هاتون
تو این شب سرد زمستانی
خونه دلتون گرم
دل‌ نگرانیهایتان به در
و شبتون سرشار از نگاه خدا …!!!

**

جملات در مورد احساس آرامش شب

صدای تو
سوسوی مهتاب
در چشم های شبی بی پناه است
صدای تو
آتش نه
توفان نه
آه است…

**

حلالم نباشد
تمام شب هایی را که بعد از تو
به تو فکر نکرده باشم
و در خیال داشتنت غرق نشده باشم ……

**

باید خیال کنم
هستی و دوستم داری
باید خیال کنم
امشب زودتر از همیشه خوابیده ای
که شب بخیر نگفتی !

**

شعر در مورد آرامش عاشقانه شب

مادر کلید مهر، مادر پر از وفا
لالائی شبش ، پایان اضطراب

**

‍ هزار شب نشسته ام به پای چشم های تو
رها نمی کند مرا هوای چشم های تو

من آن همیشه عاشقم که لحظه لحظه درد را
به دوش خسته می کشم برای چشم های تو

مسافرم ولی هنوز هزار جاده فاصله ست
میان غربت من و سرای چشم های تو……

**

اگر دروغ رنگ داشت

هر روز شاید

ده ها رنگین کمان در دهان ما نطفه می بست

و بی رنگی کمیاب ترین چیزها بود

اگر شکستن قلب و غرور صدا داشت

عاشقان سکوت شب را ویران می کردند

**

متن و جملات آرامش شب

چه شب‌ها من و آسمان تا دم صبح
سرودیم نم‌نم، تو را دوست دارم

نه خطی، نه خالی! نه خواب و خیالی
من ای حس مبهم، تو را دوست دارم

**

شب!
این موجود چیره دست؛
که جنس اش، تماماً از دلتنگی ست.
مُهر سکوت بر لب انسان ها زده و
امان آن ها را حلق آویز می کند.
شب! این موجودِ پرفریب؛
هزاران نغمه یِ متناقضِ
رنج و شادی
را درونش گنجانده است.
شب!
این موجود رنجور؛
رازی را در تاریکیِ سینه اش،
پنهان کرده است.
رازی که در نظرِ هر فرد با فرد دیگر،
زمین تا آسمان فرق دارد..!…